شنبه 10 آذر 1403

اهمیت مقیاس در معدنکاری

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
اهمیت مقیاس در معدنکاری

محمدرضا خالصی - استاد دانشگاه و فعال معدنی

درباره معادن کوچک‌مقیاس یا small scale ابتدا باید گفت که این مفهوم، تعریفی عمومی و جامعی ندارد و در کشورهای گوناگون، بسته به قوانین و شرایط معدنکاری و وضعیت و شرایط اقتصادی جامعه، تعریف این معادن متفاوت است. در سطح بین‌المللی، وقتی صحبت از معادن کوچک‌مقیاس یا small scale می‌شود، منظور معادن طلا یا الماس در افریقا است که افرادی عادی، بدون هیچ دانش و تجربه خاصی، ماده معدنی را با بیل و چکش از دل کانسنگ بیرون می‌آورند یا با ساده‌ترین ابزار ممکن به جست‌وجوی آن در بستر رودخانه می‌روند. در سطح دنیا، منظور از معدنکاری کوچک‌مقیاس در بسیاری از موارد به این نوع از کارها اطلاق می‌شود، اما در کشور ما معدنکاری کوچک‌مقیاس به معادنی اطلاق می‌شود که اندازه بزرگی ندارند. حال باید دید چطور می‌شود این تعریف را کمی نظام‌مند کرد و سروسامان داد. چندی پیش، مطالعه‌ای در سطح ملی، تحت‌عنوان «طبقه‌بندی پیشنهادی برای معادن ایران با تاکید بر معادن کوچک‌مقیاس»، انجام شد. این تحقیق که در نشریه علوم زمین به چاپ رسید، براساس معیارهای متفاوت، نوعی طبقه‌بندی از معادن کوچک‌مقیاس ارائه داده است. بنابراین، چون این مطالعه کاری آکادمیک است و تحقیقاتی روی آن انجام گرفته، می‌توان نتایج آن را مدنظر قرار داد و براساس نتایج آن، ضوابط و معیارهایی کلی برای معادن کوچک‌مقیاس در نظر گرفت.

یکی از این معیارها، تعداد نیروی انسانی فعال در معدن است. بر این اساس، معادنی که بین یک تا 9 نفر نیروی انسانی دارند، در طبقه کوچک‌مقیاس قرار می‌گیرند. معادنی که بین 10 تا 49 نفر پرسنل دارند، متوسط‌مقیاس، معادنی که بین 50 تا 99 نفر نیروی انسانی دارند، بزرگ و سرانجام معادنی که بیش از 100 نفر نیرو دارند، معادن خیلی بزرگ به‌شمار می‌روند. پس معادن به 4 دسته کوچک، متوسط، بزرگ و خیلی‌بزرگ تقسیم می‌شوند. این معیار تنها مربوط به تعداد پرسنل نیست، بلکه صورت مالی و میزان سرمایه‌گذاری را هم در نظر می‌گیرد. به‌عبارت‌دیگر، اگر میزان سرمایه‌گذاری یا صورت مالی یک معدن زیر یک میلیون دلار باشد، در دسته کوچک‌مقیاس قرار می‌گیرد. بنابراین اگر تعداد پرسنل یک معدن کمتر از 10 نفر باشد و صورت مالی یا میزان سرمایه‌گذاری در آن کمتر از یک میلیون دلار باشد، در کشور ما جزو معادن کوچک‌مقیاس به‌شمار می‌رود که به‌نظر من تعریف نسبتا کاملی است. بر این اساس، باید گفت تعداد زیادی از معادن کشور ما در دسته معادن کوچک یا متوسط‌مقیاس قرار دارند. به‌عبارت‌دیگر، این دسته از معادن ما سهم بسیار زیادی از معادن کشور را به خود اختصاص داده‌اند. شاید بهتر باشد که بگوییم جز 20 معدن بزرگ و خیلی‌بزرگ، دیگر معادن در دسته کوچک یا متوسط قرار می‌گیرند و بنابراین نقشی جدی در اقتصاد کشور دارند و به‌هیچ‌وجه نمی‌شود از تاثیر آنها چشم‌پوشی کرد و آنها را نادیده گرفت. از اساس در کشور ما از نظر زمین‌شناسی، معادن بزرگ و خیلی‌بزرگ کمتر شکل گرفته است. بنابراین، باید برای این معادن برنامه‌ریزی مشخصی داشت. چالش‌ها و فرصت‌هایی که معادن کوچک‌مقیاس دارند، با انواع دیگر متفاوت است. در اکتشاف، استخراج، زیرساخت‌های موردنیاز و سایر بخش‌هایی که مربوط به راه‌اندازی و اقتصادی کردن یک معدن می‌شود، هزینه‌های اولیه کمابیش ثابت است و فرقی ندارد که معدن کوچک‌مقیاس باشد یا بزرگ‌مقیاس. اگر قرار بر این است که سنگ‌آهن، مس، طلا و مانند آن را از یک محدوده کوهستانی به محدوده دیگری منتقل کنیم، خیلی مهم نیست که روزانه چند تن بار از این جاده منتقل می‌شود؛ مهم این است که باید جاده و زیرساخت‌های آن ایجاد شود. تامین هزینه زیرساخت برای معادن کوچک که درآمد مختصری حاصل می‌کنند، ممکن است آنقدر بالا باشد که کل فرآیند را غیراقتصادی کند. می‌توان بعضی از این زیرساخت‌ها را به‌صورت مشترک ایجاد کرد. برای مثال، کارخانه‌های فرآوری که قرار است احداث شوند یا واحدهای خردایش آنها یا امثال این واحدها می‌تواند به‌گونه‌ای ایجاد شود که هزینه‌ها بین چند معدن کوچک‌مقیاس توزیع و سرشکن شود. ازیک‌طرف، وجود بسیاری از زیرساخت‌ها لازم و ضروری است و ازهمین‌رو، هزینه تمام‌شده در معادن کوچک‌مقیاس بالاتر است، اما از طرف دیگر، حجم ماده معدنی و عملیات پایین است و به این دلیل، ریسک عملیاتی هم پایین‌تر می‌آید و افرادی که در این حوزه سرمایه‌گذاری می‌کنند، خیلی سریع‌تر می‌توانند عملیات را به‌پایان برسانند و فازهای اجرایی آن را تمام کنند. چون کوچک‌مقیاس است، ساخت کارخانه‌های فرآوری، طراحی کارگاه و شیوه استخراج و مانند آن سریع‌تر انجام می‌شود. بنابراین، اگر زیرساخت‌ها موجود باشد، بازگشت سرمایه سریع‌تر اتفاق می‌افتد و به‌این‌ترتیب، فرصت‌های مخصوص به خود را نیز دارند. اما باید توجه داشت که یک معدن فارغ از مقیاس آن، به زیرساخت نیاز دارد و اگر این زیرساخت‌ها موجود نباشد، امکان توسعه معادن کوچک‌مقیاس هم کم و کمتر خواهد شد. ناگفته نماند که به‌شخصه با حمایت دولت‌ها از صنایع خاص مخالف هستم. وقتی می‌گوییم حمایت دولتی، یعنی اینکه پول نفت را خرج کنیم تا جایی معدنی را راه بیندازیم. خوب، این کاری کاملا غیرمنطقی است. به‌عبارت ساده‌تر، این کار به معنی برداشت بخشی از اموال مردم و خرج کردن آن به‌منظور راه‌اندازی یک معدن است. بنابراین، دولت‌ها نباید حمایت ویژه‌ای از صنایع ویژه کنند، اما توسعه زیرساخت‌ها برای کل کشور، فارغ از اینکه بخش معدن از آن استفاده کند یا بخش کشاورزی یا دیگر صنایع، ضروری است. توسعه زیرساخت‌ها جزئی از وظایف ذاتی دولت‌ها به‌شمار می‌رود و این بزرگ‌ترین کمکی است که می‌توانند برای صنایع کوچک مثل معادن کوچک‌مقیاس، انجام دهند./ روزنامه صمت