یک‌شنبه 8 مهر 1403

راسکلنیکف یک یهودی چشم پزشک است

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
راسکلنیکف یک یهودی چشم پزشک است

رابین کالین و تیم رابی، جنایات و جنحه را دومین فیلم برتر وودی آلن دانستند و مجله‌ی گاردین هم جایگاه سوم را به فیلم اختصاص داده است. نامزدی در سه رشتهی بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سوی آکادمی اسکار از دیگر افتخارات فیلم آلن است. اما متاسفانه با این تفاسیر جنایات و جنحه یکی از شکست خوردهترین فیلمهای وودی آلن میباشد و همین قضیه را کمی جالب‌تر...

وقتی داستایفسکی جنایات و مکافات را مینوشت شاید هنوز هم به اینکه احساس گناه میتواند فردی را از پا در بیاورد اعتقاد داشت. وودی آلن اما - همانطور که از یک کمدین انتظار میرود تا وضعیت را وارونه کند - در جنایات و جنحه این سوال را که آیا میتوان با احساس گناه زندگی کرد را دوباره به پرسش میگذارد. آلن در یکی از بهترین فیلمهایش هم زمان دو داستان را جلو میبرد. چشم پزشکی موفق با بازی مارتین لندو، که نمیخواهد بخاطر رابطهی نامشروعش با یک مهماندار هواپیما زندگیاش را از دست بدهد و مستند سازی کم اقبال با بازی خود وودی آلن، که به اصرار همسرش ساخت مستندی را در مورد برادر زنش که یک تهیه کنندهی پولدار سیتکامهای تلویزیونی است قبول میکند. داستان یک شخصیت دیگر هم دارد و آن روحانیای یهودی است که در جبهای متفاوت از این دو دیده میشود. جودا روزنتال که نمیداند چگونه باید از شر معشوقهاش خلاص شود به برادرش جک که با مافیا روابطی دارد رو میزند و از او میخواهد تا این قضیه را برایش حل کند. جک که اعتقاد دارد بیشتر از برادرش واقعیت را میشناسد میگوید که قضیه خیلی ساده است. او به کسی زنگ میزند و همه چیز درست میشود. جودا با تردید میگوید قتل؟ منظورت اینه که؟...!

در جنایت و جنحه گویی همه چیز برخلاف رمان داستایفسکی پیش میرود، اگرچه در ابتدای امر بیننده ممکن است احساس کند که نویسنده همان مسیر را پیش گرفته اما در ادامه آلن همه را غافلگیر میکند. او به این سوال که آیا آدمی میتواند با قتل کسی که روزی دوستش داشته کنار بیاید و ادامه دهد پاسخ میدهد. بلی، گاهی آدمها به راحتی قسر در میروند و عدالت به راحتی زیرپا گذاشته میشود و در عوض پاک دامنی و عشق محکوم شده و پول و شهرت به راحتی جایشان را پر میکنند.

در فیلم یک روحانی یهودی که بیمار جودا هم هست به تدریج بیناییاش را از دست میدهد. در کل فیلم جودا با به یادآوردن حرف پدرش که میگفت خداوند همیشه ناظر اعمال ماست، شکنندهترین لحظات زندگیاش را تجربه میکند اما آلن با نابینا کردن روحانی یهودی اینگونه القا میکند که خداوند بندگانش را رها کرده و آنان در دنیایی پر از شرارت و گناه، جایی که اخلاق دیگر هیچ معنایی ندارد زندگی میکنند. چشم پزشک بودن جودا رابطهای کنایی هم با چشم ناظر خداوند دارد.

با همهی این تفاسیر جنایت جنحه کمدیاست که بواسطهی خود آلن و موقعیتهای مضحک و گروتسکی که برایش بوجود میآید مخاطب را میخنداند. نگاه کنایی و سیاه آلن در سرتاسر فیلم دیده میشود اما لحظات کمدی از غلظت آن کم میکند. به عنوان مثال کلیف استرن که در حین فیلمبرداری مستند برادر زنش عاشق تهیه کنندهی کار میشود، این موضوع را با خواهرزادهی 10 سالهاش در میان میگذارد. کیفیت جدی بودن دیالوگهای آلن در شرایطی ناهنجار مخاطب را به خنده وادار میکند.

روایت همزمان فیلم میان دو داستان اصلی و چند خرده پیرنگ، یادآور هانا و خواهرانش محصول 1986 میباشد. آلن با جسارت تمام پایان بندی دو گونهی ملودرام و کمدی موقعیت را در فیلمش تغییر میدهد. کلیف مستندساز که به دنبال بدست آوردن مفهومی عمیق همچون عشق در زندگیاش میگردد در آخر بیش از پیش گمشده و نا امید به تصویر کشیده میشود و جودا که نمیتوانست احساس گناهش را تحمل کند به یکباره و با توجیه خودش از اینکه چارهای وجود نداشته به زندگیاش باز میگردد. جنایت و جنحه مخاطب را با دنیایی پر از خشونت پنهان و بیرحمی تمام ترک میگوید و شاید برای همین بوده است که فیلم نتوانست در گیشه موفق ظاهر شود؛ چرا که برخلاف انتظار مخاطب از یک کمدی، به تلخترین شکل ممکن به پایان میرسد.

*س_برچسب‌ها_س*