پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1403

مدافع حرمی که با وجود شکستگی پا در دوره‌های آموزشی حضور در سوریه شرکت می‌کرد

خبرگزاری میزان مشاهده در مرجع
مدافع حرمی که با وجود شکستگی پا در دوره‌های آموزشی حضور در سوریه شرکت می‌کرد

شهید نیکزاد برای مهیا شدن جهت اعزام به سوریه 6 ماه دوره تکاوری دید و در آن مدت قریب به 2 ماه هم نتوانست به خانه‌اش سر بزند. برادر او می‌گوید: ابوالفضل با وجود شکستگی پا هر طور که بود در آموزش شرکت می‌کرد تا خودش را به سوریه برساند. تمام تلاشش این بود که به سوریه برود.

خبرگزاری میزان - امروز 23 تیر چهارمین سالروز شهادت شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد است که در سال 95 و در جریان درگیری با تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد متولد سال 1363 در روستای اوز بلده شهرستان نور نور و ساکن تهران بود و یک فرزند پسر با نام «علی» نیز از او به یادگار مانده است. پسری که در هنگام شهادت پدر تنها 3 سال سن داشت.

شهید نیکزاد از بسیجیان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود که نیمه نخست ماه رمضان سال 95 به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم آل الله به سوریه اعزام شد.

پیکر مطهر شهید نیکزاد یک روز بعد از شهادت به تهران آورده شد و در روز 25 تیر سال 95، عموم مردم شهیدپرور تهران همراه با خانواده شهید با حضور در معراج الشهدا، یک وداع با شکوه با شهید نیکزاد را رقم زدند. صبح روز یکشنبه 27 تیر سال 95 نیز پیکر پاک شهید مدافع حرم ابوالفضل نیکزاد در میان جمع انبوه خانواده، بستگان و دوستان شهید و همچنین اهالی محله خراسان تشییع شد

شهید نیکزاد برای مهیا شدن جهت اعزام به سوریه 6 ماه دوره تکاوری دید و در آن مدت قریب به 2 ماه هم نتوانست به خانه‌اش سر بزند. برادر او در همین زمینه می‌گوید: ابوالفضل با وجود شکستگی پا هر طور که بود در آموزش شرکت می‌کرد تا خودش را به سوریه برساند. تمام تلاشش این بود که به سوریه برود.

«زهرا ملاطایفه» مادر شهید نیکزاد درباره چگونگی شهادت ابوالفضل می‌گوید: «گویا برای عملیات رفته بود و خیلی از تکفیری‌ها را هم به درک واصل کرد، در راه برگشت دشمن آن‌ها را تعقیب می‌کند و دو نفر از جمله ابوالفضل را به شهادت می‌رساند.

شهید نیکزاد در وصیت‌نامه خود خطاب به مادرش سفارش کرده بود: «مادرجان؛ من می‌روم، اما اگر زنده برنگشتم، به یاد محسن زهرا (س) گریه کن و اگر سلاح دشمن قلبم را پاره پاره کرد، به یاد حسنش (ع) گریه کن و اگر تیر بر تارک سرم خورد و آن را دو نیم کرد، به یاد همسرش علی (ع) گریه کن و اگر بدنم را پاره و لهیده یافتی، به یاد حسینش (ع) گریه کن. ولی اگر جسمم را دیگر هرگز نیافتی، به یاد مادر سادات اشک بریز که من نیز به یاد او بار‌ها گریه کردم و همیشه گریه خواهم کرد؛ چون از او مظلوم‌تر سراغ ندارم و اینک می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم...»

برادر شهید نیکزاد همچنین می‌گوید: دوره‌ای پایگاه بسیج دست‌مان بود، حرکتی را شروع کردیم که طرحی قرآنی اجرا کنیم تا بچه‌ها جزء 30 قرآن را حفظ کنند. آن سال حدود 40 نفر جزء 30 قرآن را حفظ کردند. در هر کاری ما استارتش را می‌زدیم ابوالفضل باقی کار را تا پایان انجام می‌داد. بار‌ها در جلساتی که کسی نبود قرآن تلاوت کند ایشان آماده تلاوت می‌شد و آیه ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون را می‌خواند و می‌گفت «من حافظ کل یک آیه از قرآنم» و به واقع اینطور هم بود.

مدافع حرمی که با وجود شکستگی پا در دوره‌های آموزشی حضور در سوریه شرکت می‌کرد 2
مدافع حرمی که با وجود شکستگی پا در دوره‌های آموزشی حضور در سوریه شرکت می‌کرد 3
مدافع حرمی که با وجود شکستگی پا در دوره‌های آموزشی حضور در سوریه شرکت می‌کرد 4