9 کشف شانسی عجیب که کاشفان خود را پولدار کردند! + عکس
در مطلب زیر قصد داریم کشفهای شانسی را برای شما معرفی کنیم که کاشفان خود را پولدار کردند.
به گزارش مشرق، آیا تا به حال آرزو کردید که صندوق پر از طلا و یا یک تکه از الماس بزرگ پیدا کنم یک شبه پولدار شوم؟ اگرچه فکر کردن به یک شبه پولدار شدن کار خوبی نیست؛ اما افرادی در جهان بودند که به طور کاملا تصادفی، چیزی با ارزش که به نظر بقیه مفت نمیارزیدند را پیدا کردند و یک شبه ثروتمند شدند.
1. دیوار سکه
دیوار خانهای در پنسیلوانیا آمریکا از سکه ساخته شده بود و این خانه 20 سال توسط بچههای یک زوج که در آنجا زندگی میکردند رها شده بود.
بعد از مدتی، بچههای این زوج تصمیم میگیرند تا با هم به داخل این خانه متروکه بیایند و تجدید خاطرات کنند. آنها به محض وارد شدن به داخل خانه، متوجه ریخته شدن سکههایی بر زیر دیوار یک قسمت از خانه شدند. این دیوار با تکانی کوچک فرو ریخت و تپههایی از سکه بر روی خانه آنها سرازیر شد.
ارزش پولی این سکهها به تنهایی چیزی حدود 8 هزار دلار بود؛ اما، چون بیشتر این سکهها متعلق به سالهای 1793 تا 1857 بودند، ارزش عتیقهای آنها به 200 هزار دلار رسید و بعد هم این بچهها آنها را فروختند و یک پول مفت و راحت را به دست آوردند.
2. سنگ طلا
بعضی از افرادی که در استرالیا زندگی میکنند، خیلی دوست دارند تا یک طلایاب و یک بیل را بگیرند و به سمت بیابان بروند تا شاید بتوانند چیزی با ارزش پیدا کنند. یکی از این افراد توانسته به مقصودش برسد و وقتی داشته با طلایاب خود در ویکتوریا استرالیا بازی میکرده، طلایاب صدا میدهد و بعد او زمین را میکند و در نهایت او به مقدار زیادی سنگ از جنس طلا میرسد که بزرگترین آن 5 کیلوگرم وزن داشته و همچنین 300 هزار دلار ارزش داشته.
این مرد خیلی خوش شانس بوده، چون این منطقه چندین بار توسط افراد مختلف، جست و جو شده بود، اما چیزی پیدا نشده بود.
3. سومین تخم مرغ سلطنتی
یکی دیگر از کشفهای شانسی بر میگردد به کشف تخم مرغ سلطنتی. مردی ناشناس در غرب آمریکا، زندگی خودش را از طریق خرید و فروش چیزهای دست دوم میگذراند. روزی او یک تخم مرغ طلایی را که با جواهرات تزئین شده بود را با قیمت 14 هزار دلار میخرد و امیدوار بود که با فروش دوباره آن، 500 الی 1000 دلار سود کند.
او قبل از فروش تصمیم میگیرد تا تخم مرغ را پیش یک عتیقه شناس حرفهای ببرد تا از ارزش این جنس مطمئن شود. بعد از بررسیها معلوم شد که این تخم مرغ درواقع سومین تخم مرغ سلطنتی از 5 تخم مرغ فابرژه روسی میباشد.
در نهایت این جناب، این تخم مرغ را به قیمت 33 میلیون دلار به یک کلکسیونر فروخت و خیلی بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکرد سود کرد.
4. یک سنتی سال 1974
یک کارمند برای پسر خودش "رندی" یک مجموعه کوچک از سکهها را به ارث گذاشت و از دنیا رفت. رندی این سکهها را در داخل یک پاکت ساندویچ میگذارد و به سن دیگو نقل مکان میکند و این سکهها 20 سال در گوشه انبارش باقی میمانند.
او بعد از 20 سال، به صورت شانسی کیسه سکهها را پیدا میکند و آن را به یک عتیقه شناس نشان میدهد. عتیقه شناس بعد از بررسی میفهمد که یکی از این سکههای نقره ای، یک عتیقه کامل است.
این سکه در سال 1974 از آلومینیوم درست شده بود و فقط 10 تا از آنها به طور آزمایشی تولید شده بود. البته گفته میشد که همه آن ده سکه بعد از تولید، جمع آوری شدند. اما خب این یکی باقی ماند و 250 هزار دلار هم ارزش داشت.
رندی داشت پولدار میشد که یهو دولت آمریکا به مسئله ورود کرد و گفت این جزو اموال دولتی به شمار میرود و بعد هم سکه را از رندی گرفت و داخل موزه قرار دادند.
5. نقاشی قدیمی
در سال 1908 تاجری به نام کریستین نیکولای، یک تابلو نقاشی را خرید که به او گفته بودند برای وینسنت ونگوگ است. اما بعد از اینکه آن را پیش عتیقه شناس میبرد، عتیقه شناس به او میگوید که این اثر ونگوگ نیست، چون امضای وی در تابلو دیده نمیشود. آقای نیکولای هم عصبانی میشود و نقاشی به گوشهای انباری پرت میکند و دیگر سراغ آن نمیورد.
وقتی نیکولای از دنیا میرود، وارثین او این نقاشی را بیرون میآورند و دوباره آن را پیش عتیقه شناس میبرند. معلوم میشود که این نقاشی «غروب در ماد ماژور» نام دارد که کار اصلی خود وینسنت ونگوگ است و حدود 50 میلیون دلار ارزش دارد و اینگونه بود که یکی دیگر از کاشفان با یکی دیگر از کشفهای شانسی دیگر پولدار شد.
6. کامیک اکشن
فکر کنم تا الان همه فهمیده باشند که برای پولدار شدن، صد در صد لازم نیست تا حتما پول و طلا و جواهر پیدا کنیم و بعضی وقتها یک تیکه کاغذ هم میتواند چندین برابر آن ارزش داشته باشد. مانند همین اکشن کامیک (Action Comic) که در سال 1938 چاپ شده.
قضیه این کامیک این است که فردی به نام دیوید گونزالس از مینه سوتا یک خانه قدیمی را به ارزش ده هزار دلار میخرد تا آن را بازسازی کند و دوباره بفروشد تا سودی بکند. اما وقتی داشته دستش را به داخل سوراخی در داخل این خانه میکرده، یک کامیک پیدا میکند که همان کامیک اکشن از سال 1938 است که فقط صد عدد از آن چاپ شده بود و از اولین داستانهای کامیکی سوپرمن به شمار میرود.
در نهایت هم دیوید این کامیک را به قیمت 175 هزار دلار به یک مجموعه دار میفروشد و کلی سود میکند.
7. چکش گمشده
در سال 1992 کشاورزی به نام پیتر واتلینگ چکش خودش را گم میکند و از دوستش اریک درخواست میکند تا فلزیاب خودش را بیاورد تا چکش را پیدا کنند. اریک هم در همان محوطه مشغول گشت زدن میشود که ناگهان دستگاه فلزیاب صدا میدهد. اریک در مرحله اول یک سکه پیدا میکند و تشوق میشود تا باز هم زمین را بکند. در نهایت او به مقدار زیادی طلا و جواهر و دستبند و چیزهای دیگری را پیدا میکند و بعد هم به دولت خبر میدهد.
بعد معلوم میشود که این گنجینه مربوط به سربازهای روم باستان بوده که 15 میلیون دلار ارزش دارد. اریک به دلیل تحویل دادن این گنجینه به دولت، 2,200,000 دلار پاداش میگیرد و آن را با دوستش یعنی پیتر واتلینگ تقسیم میکند.
8. پیمان نامه استقلال آمریکا
مردی از پنسیلوانیا آمریکا یک نقاشی را از حراجی به قیمت 4 دلار میخرد. او از خود نقاشی خیلی متنفر بود، اما از قاب نقاشی خوشش آمده بود و به همین خاطر قاب را باز میکند تا نقاشی را عوض کند، اما در زیر نقاشی، یک سند کهنه را میبیند.
او این سند را به نزد یک متخصص میبرد و بعد از بررسی ها، معلوم میشود که این سند درواقع یک کپی دستی از پیمان نامه استقلال آمریکا از سال 1776 است که فقط 25 تا از آن وجود داشت و قیمت آن بیشتر از 2 میلیون دلار است.
در نهایت این مرد توانست این کشف شانسی خودش را به قیمت 2,400,000 دلار به فروش برساند.
9. سهام کوکا کولا
در سال 2008 مردی به نام تونی مورآن، یک بسته از کاغذهای مختلف را از یک حراجی به قیمت 5 دلار میخرد. او بعد از گذشتن در بین این کاغذها، یک سند کاغذی که 1628 سهام از شرکت نفتی پالمر را داشته و در سال 1924 صادر شده بود را پیدا میکند.
از تاریخ صدور این سهام، شرکت پالمر با یک کمپانی دیگر ادغام شده بود و بعد هم آن کمپانی دوباره و دوباره با شرکتهای دیگر ادغام شده بود تا اینکه همه آنها توسط شرکت کوکا کولا خریداری میشوند. بعد وکیل تونی به او خبر داد که او 108 میلیون سهام در کوکا کولا دارد که 130 میلیون دلار میارزد.
کوکا کولا اصلا از این خبر خوشش نیامد و گفت که تمام این ادعاها احمقانست و وکیلهای خودش را خبر کرد و یک دعوای حقوقی راه افتاد.
متاسفانه تونی در سال 2010 از دنیا رفت و خانواده او پرونده را در دادگاه ادامه دادند و دعوای حقوقی تا به امروزه ادامه دارد.
منبع: باشگاه خبرنگاران