آب برای صلح / حقابه هامون به کجا رسید؟
کشور ما وارد چهارمین سال خشکسالی شده است و باید بتواند خود را از این وضعیت نجات دهد.
آب را می توان مهم ترین نیاز هر کشوری دانست که همه امورات نیازمند این مایع حیات است. ایران نیز بیش از گذشته به این مایع حیات نیاز دارد و باید سعی کند تا از حقابه خود از رود هامون استفاده کند.
آب، کلمه ای 2 حرفی که تمام آبادانی و زندگی در آن خلاصه می شود، اگر نباشد زندگی نخواهد بود، همین 2 حرف نشان می دهد که بودن یا نبودن آب تا چه اندازه می تواند بر چرخه حیات و زندگی انسان ها بر روی کره زمین تاثیر بگذارد، چه تمدن ها به علت از بین رفتن منابع آبی نابود شدند و در مقابل چه تمدن ها به علت بودن منابع آبی فراوان شکل گرفتند، اما این روزها منابع آبی در دنیا دچار چالش شده و کم آبی به معضلی برای بخشی از جوامع انسانی تبدیل شده است.
یک کارشناس منابع آب گفت: هر سال سوم فروردین برابر با 22 مارس از طرف جامعه جهانی به عنوان روز جهانی آب نامگذاری شده و متناسب با شرایطی که هر سال بر دنیا حاکم است کارشناسان شعاری را برای این روز تعیین می کنند تا همه مردم با رعایت آن به ایجاد شرایط بهتر برای زندگی بهتر کمک کنند، امسال هم شعار این روز «آب بستر تعامل؛ صلح و دوستی» تعیین شده است. یوسف خلج امیرحسینی افزود: شعار قشنگی است اما متاسفانه باید گفت که به رغم این شعارهای زیبا وقتی موضوعات جهانی را بررسی می کنیم و به مشکلات کشورها و حتی داخل سرزمین ها نگاه می کنیم می بینیم این موضوع همان در قالب یک شعار قشنگ باقی مانده است یعنی ما می گوییم آب را به عنوان بستر تعامل، صلح و دوستی در نظر بگیریم در حالی که داده ها، شنیده ها، اطلاعات و اخباری که از گوشه و کنار دنیا به گوش می رسد نشان می دهد که اینطور نیست، برای قطره قطره این آب جمعیت های بزرگ، اجتماعات بزرگ، دولت ها و اقوام زیادی درگیر چالش های جدی هستند، به قول کارشناسان علم هیدروپلتیک با توجه به شرایطی که هر منطقه دارد آب عاملی برای همکاری، چالش، منازعه، جنگ و درگیری در سراسر دنیا شده است.
وی اظهار داشت: حالا اگر بخواهیم این موضوع را به کشور خودمان تعمیم دهیم نمونه بارز آن حقابه هیرمند و وضعیت تالاب هامون است که چند سالیست با همسایه شرقی خود یعنی افغانستان مواجه هستیم و آن بحث رودخانه مرزی هیرمند و حقابه تالاب هامون است.
وی ادامه داد: هیرمند یک رودخانه فرامرزی نامگذاری شده و در سال 1351 بین دو کشور ایران و افغانستان معاهدهای به نام معاهده 1351 امضا شد و سال بعد به تصویب مجالس دو کشور رسید، به رغم تمام فراز و نشیبی که داشته، اما هنوز به نظر می رسد نتیجه چندانی حداقل برای ما نداشته است، در واقع این از همان توطئه هایی است که دولت های استعماری برای کشورهای جهان سوم ایجاد کردند یعنی وقتی انگلستان می خواست سد حائلی را برای حفظ منافع خود یعنی کشور هندوستان و دستیابی شوروی به آبهای گرم دریای عمان ایجاد کند، افغانستان را دستمایه می کند و سال 1857 طبق معاهده پاریس هرات و بخش اعظمی از افغانستان را از ما جدا می کند از آن زمان در منطقه تخم فتنه می کارد یعنی یک رودخانه ای که سالیان سال بین مردم دو کشور که خودشان را عضو یک مجموعه می دانستند قوم و خویش و وابسته به یک ملیت در قالب اقوام مختلف بودند و با صلح و دوستی از آب این رودخانه استفاده می کردند، حالا کنترل آب را دست دو دولت سپرد و از آن موقع می بینیم که مناقشه ایران با افغانستان بر سر چگونگی استفاده از آب هیرمند عاملی برای درگیری، منازعه، کشمکش و گفت و گوهای طولانی مدت می شود.
خلج افزود: از طرفی خشکسالی و کم آبی هم این مساله را تشدید می کند، در دوره های مختلف می بینیم که 13 حکمیت و قضاوت بین ایران و افغانستان برای نحوه توزیع و برداشت آب رودخانه هیرمند برای طرفین طرح می شود که در نهایت آنهم با دخالت بازیگر سوم با رویکرد سیاسی و در نظر گرفتن منافع خودش نه ملت دو کشور، ایران و افغانستان را تحت فشار قرار می دهد تا معاهده 1351 امضا شود یعنی روزگاری که ایران قبول نمی کرد حتی زیر بار 50 - 50 برای این آب برود همچنین افغانستان هم به علت مسائل دیگری قبول نمی کرد؛ اما زمان محمد رضا پهلوی با فشاری که امریکا آورد، ایران زیر چنین معاهده ای را امضا کرد معاهده ای که بر اساس آن ناجونمردانه حق و حقوق ایران ضایع شد.