دوشنبه 10 شهریور 1404

آسیب یقه‌سفیدها در نهادهای ایران

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
آسیب یقه‌سفیدها در نهادهای ایران

جامعه‌شناسی به‌عنوان علمی که به مطالعه ساختارها، نهادها و روابط اجتماعی می‌پردازد، همواره به بررسی پدیده‌های آسیب‌زا در بستر اجتماع توجه ویژه دارد.

یکی از این پدیده‌ها «یقه‌سفیدها» و جرایمی است که توسط آنان صورت می‌گیرد. اصطلاح «یقه‌سفید» نخستین بار توسط ادوین ساترلند جامعه‌شناس آمریکایی در دهه 1930 مطرح شد و به کارمندان، مدیران، و افرادی در موقعیت‌های شغلی معتبر و ظاهراً قابل‌اعتماد اشاره دارد که با استفاده از موقعیت خود مرتکب فساد، تقلب، اختلاس یا سوءاستفاده می‌شوند.

در هر جامعه‌ای، اعتماد عمومی سرمایه‌ای اجتماعی محسوب می‌شود که تداوم روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در لایه های مختلف جامعه را تنظیم و تضمین می‌کند اما اقدامات مجرمانه یقه‌سفیدها که با ماهیت پنهان و سازمان‌یافته ای فعالیت دارند این اعتماد را تضعیف می‌کنند. هنگامی که مدیران دولتی، مسئولان پولی و اعتباری یا شرکت‌های بزرگ که با سوءاستفاده از جایگاه خود مرتکب فساد مالی می‌شوند، شهروندان احساس بی‌عدالتی و ضعف کرده و نسبت به ساختارها بی‌اعتماد شده که منجر به بروز نارضایتی های اجتماعی می شود. این امر نه‌تنها سرمایه اجتماعی را فرسوده می‌کند بلکه چرخه مشروعیت نظام اجتماعی و سیاسی را نیز زیر سؤال می‌برد.

یقه‌سفیدها محدود به یک حوزه خاص نیستند؛ آنان در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی علمی حضور دارند. در حوزه اقتصادی، اختلاس و پول‌شویی؛ در عرصه سیاسی، فساد اداری و رانت‌خواری؛ در بخش فرهنگی، جعل مدارک و سوءاستفاده از موقعیت‌های دانشگاهی یا هنری؛ و در حوزه علمی، دستکاری داده‌ها یا سرقت پژوهش‌ها از جمله مصادیق رفتارهای یقه‌سفیدهاست. این گستردگی نشان می‌دهد که پدیده مذکور ریشه در ساختارهای کلان اجتماعی دارد و تنها به افراد محدود نمی‌شود.

در جامعه ایران نیز پدیده یقه‌سفیدها به‌عنوان یک آسیب اجتماعی ظهور و بروز خاصی داشته اند. ویژگی‌های خاص ساختار سیاسی اقتصادی کشور که منافذی را برای فعالیت این مجمران فراهم کرده است باعث شده است که این گروه در موقعیت‌های گوناگون حضور داشته باشند و اثرات قابل‌توجهی بر اعتماد عمومی بر جای بگذارند.

افشاگری‌های دوره‌ای درباره فسادهای کلان اقتصادی، اختلاس‌ها و رانت‌خواری‌های مدیران و مسئولان، اعتماد اجتماعی را به‌شدت تضعیف کرده است. مردم در زندگی روزمره هنگامی که با مشکلات اقتصادی، بیکاری یا گرانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، مشاهده چنین جرایمی را به معنای بی‌عدالتی ساختاری تلقی می‌کنند. این امر سرمایه اجتماعی جامعه را کاهش داده و بدبینی عمومی نسبت به کلیت نهادها را افزایش داده است.

یقه‌سفیدها در ایران در عرصه‌های متنوعی حضور دارند: - اقتصادی: پرونده‌های بزرگ اختلاس و فساد اقتصادی و زمین خواری که حتی برخی پس از جرائم مشهود همچنان افکار عمومی را به چالش می کشند. - سیاسی و اداری: استفاده از روابط غیررسمی و رانت در واگذاری پروژه‌ها و مشاغل و رانت های اطلاعاتی - علمی و فرهنگی: پدیده جعل مدارک یا خرید پایان‌نامه‌ها. - اجتماعی: که عمدتا در عرصه های مذهبی با انتساب و پنهان کردن در موضوعات و عناوین و مفاهیم دینی و اعتقادی و آیینی مانند آخر الزمانی و مهدویت و مراسمات آیینی... فعالیت دارند

این گستردگی نشان می‌دهد که پدیده یقه‌سفیدها نه یک استثنا، بلکه متاسفانه بخشی از ساختار اجتماعی اقتصادی کشور است. در هر حال یقه‌سفیدها یک آسیب اجتماعی جدی به امنیت جامعه محسوب می‌شوند. آسیب اجتماعی زمانی شکل می‌گیرد که رفتاری به‌طور گسترده از هنجارهای اجتماعی فاصله بگیرد و برای نظم عمومی زیان‌بار باشد. جرایم یقه‌سفیدها مصداق بارز این تعریف است، زیرا: - موجب شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی می‌شوند. - الگوی نامطلوبی برای اقشار پایین‌تر فراهم می‌آورند و نوعی "عادی‌سازی فساد" را در جامعه گسترش می‌دهند. - سرمایه انسانی و منابع ملی را هدر می‌دهند و در نتیجه مانع توسعه پایدار می‌شوند. - موجب انباشت نارضایتی اجتماعی شده و امنیت روانی جامعه را در معرض تهدید قرار می دهند. - شکاف طبقانی و انباشت نارضایتی اجتماعی نیز بسترساز التهابات اجتماعی خواهد شد. یقه‌سفیدها و جرایم ناشی از آنان تنها یک انحراف فردی نیستند، بلکه نشانه‌ای از ضعف ساختارهای نظارتی و فرهنگی جامعه‌اند. از این رو، مقابله با این آسیب اجتماعی نه تنها ضروری بلکه نیازمند اصلاحات نهادی، شفافیت در فرآیندها و تقویت فرهنگ پاسخگویی و شفافیت است. تنها در این صورت می‌توان از بازتولید مداوم فساد یقه‌سفیدها جلوگیری کرد و اعتماد عمومی را بازسازی نمود.

کد خبر 2109758