آیا معلمان باید تامین شوند یا تربیت؟ / لزوم گذر آموزش و پرورش از راهکار مُسَکِن گونه
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - دنیا مرادیان؛ معلم گوهر تراش ملت است، یعنی بچهها گوهرند و آن کسی که این گوهر را میتراشد؛ و تبدیل به یک اثر بی بدیل میکند معلم است. کلامی که خواندید تعبیر رهبرانقلاب از نقش یک معلم است. همان معلمی که نیروی انسانی جامعه آینده را تربیت میکند. به همین منظور باید برای انتخاب معلم شایسته و صلاحیتدار برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت با دقت عمل کرد. چند سالی...
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- دنیا مرادیان؛ معلم گوهر تراش ملت است، یعنی بچهها گوهرند و آن کسی که این گوهر را میتراشد؛ و تبدیل به یک اثر بی بدیل میکند معلم است. کلامی که خواندید تعبیر رهبرانقلاب از نقش یک معلم است. همان معلمی که نیروی انسانی جامعه آینده را تربیت میکند. به همین منظور باید برای انتخاب معلم شایسته و صلاحیتدار برای ورود به عرصه تعلیم و تربیت با دقت عمل کرد. چند سالی است در نظام آموزشی ایران، با ابلاغ سند تحول بنیادین باب جدیدی در نحوه جذب و به کارگیری معلمان در بدنه آموزش و پرورش ایجاد شده است.
توجه به سند تحول بنیادین بعد از تقریبا یک دهه به حاشیه رفتن دوسالی است که مورد توجه قرار گرفته است و شاهد موج تحولات در وزارت آموزش و پرورش در نحوه جذب معلمان هستیم. ازگامهای در دست اجرای این طرح می توان به برگزاری آزمون تربیت معلم در اردیبهشت سال 1403 اشاره کرد. با این تفاسیر میشود گفت روش ارزیابی و سنجش جذب معلمان در سیستم آموزش و پرورش بعد از تقریبا 50 سال گامی روبه جلو به سمت تحول برداشته است. گزینش معلمان بعد از کسب امتیاز کانونهای ارزیابی
از دیگر تغییرات ایجاد شده در فرایند جذب دانشگاه فرهنگیان جایگزین شدن ارزیابی به جای روش مصاحبه و سنجش است که باعث جذب نیروهای کاربلد و کارشناس در مجموعه آموزش و پرورش میشود. به همین منظور کانون ارزیابی برای گزینش داوطلبان ورود به دانشگاه فرهنگیان تشکیل شده است. این کانون باید با دقت به ارزیابی صلاحیتهای حرفه ای، عمومی و اختصاصی داوطلبان بپردازد. همچنین در این روش ارزیابی، زمان، فضا و ابزار لازم در اختیار داوطلب قرار میگیرد. بستری که متقاضیان بتوانند توانمندیهای خود را به نمایش بگذارند. داوطلب باید در مدت زمانی که برای ارزیابی او در نظر گرفته شده است؛ در نقش یک معلم کلاس درس را مدیریت کند، تدریس کند، چالشهای دانش آموزان را حل کند و با والدین ارتباط بگیرد. داوطلب یک فرایند 100 امتیازی در پیش دارد. از بین صد امتیازی که او باید کسب کند 35 درصد به سنجش صلاحیت و شایستگی معلمی تعلق دارد که 10 درصد آن به صورت آزمون کتبی و 25 درصد آن توسط ارزیابیهای تخصصی حضوری کسب میشود. نیمِ دیگر این امتیاز از طریق سوابق تحصیلی کسب میشود و آزمون سراسری تنها 15 درصد از این امتیاز را به خود اختصاص داده است.
معلم باید تربیت شود
اما در کنار همه این خبرهای خوب و گامهای امیدآفرین در حوزه جذب ورودیهای آموزش و پرورش تنها 32 هزار نفر از این روش جذب آموزش پرورش میشوند. تقریبا نیمی از آن 70 هزار نفری که امسال جذب بدنه آموزش و پرورش میشوند از طریق آزمون استخدامی ماده 28 تامین میشوند. ماده 28، اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است که این اختیار را به وزارت آموزش و پرورش میدهد تا در مواقع اضطراری که با کمبود نیرو مواجه است، بتواند از بین دانش آموختگان اقدام به جذب نیرو نماید. رهبر انقلاب درباره این روش جذب معلم میفرمایند: یک عدهای را بیرون از دانشگاه فرهنگیان میگیرند یک عمل اضطراری است و در صورت ناچاری و اضطرار البته اشکال ندارد؛ علیالاصول هم یک کارِ درستی نیست؛ معلمی یک حرفهی فنی است، یک کار هنری است؛ یادگرفتن لازم دارد؛ اینجا [دانشگاه فرهنگیان] شما معلمی را یاد میگیرید؛ آن که در فلان دانشگاه دیگر درس خوانده، او این معلومات شما را که در اینجا یاد گرفتهاید ندارد؛ چطور میخواهد معلمی کند؟ مراکز تربیت معلم - که مهمترینش فعلاً دانشگاه فرهنگیان است - مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشورند و در مورد این دانشگاه کوتاهی شده است.
در این باره با رفیعی از فعالان حوزه آموزش و پرورش به گفتگو نشستیم. رفیعی با بیان اینکه راهبرد جذب دانشجو از طریق دانشگاه فرهنگیان معمولاً هزینه بر و زمان بر است گفت: «دولتها به این سمت گرایش دارند که از راهبردهای دیگری برای تامین جذب معلم استفاده کنند؛ که راهبرد ماده 28 با این فضا و ساز و کار در اغلب موارد انجام میشود و متاسفانه یک راهبرد جایگزین است. در اساسنامه ماده 28 دانشگاه فرهنگیان این موضوع مطرح شده است که رشتههایی جذب شوند که امکان جذب آنها از طریق دانشگاه فرهنگیان وجود ندارد. اما چیزی که در چند سال اخیر به خصوص دو سه سال اخیر دیده میشود این است که اغلب معلمان ما از طریق ماده 28 جذب آموزش و پرورش شده اند و جذب تربیت معلم کمتر از جذب از طریق ماده 28 است. به طور مثال امسال 80 هزار نفر از طریق ماده 28 جذب میشوند در صورتی که جذب دانشگاه فرهنگیان 20 تا 30 هزار نفر است. خب این یک مشکل اساسی و بزرگ است.»
این فعال حوزه تعلیم تربیت اضافه کرد: «ماده 28 نباید به صورت کلی بسته شود بلکه ماده 28 یک مسیر استثنا برای رشتههای خاص و افراد خاص که امکان حضور در فرایند تربیت معلم ندارند است. این نوع مسیرجذب باید در تعداد اندک و شرایط خاصی اتفاق بیافتد. اما به صورت کلی این طرح قابل قبولی نیست، وقتی دولت دارد از این طریق جذب میکند باید کیفیت قابل قبول باشد. بی توجهی به تربیت معلم، کمبود امکانات و کاهش ضعف تربیت معلم از باب لجستیکی صورت گرفته است و ما الان مجبور به جذب از طریق ماده 28 هستیم؛ اما متاسفانه وقتی در اجبار هستیم هم اقدامی برای رفع این بحران نمیکنیم. ما برای اینکه از این بحران عبور کنیم باید طبق دستور رهبر معظم انقلاب، ظرفیت تربیت معلم را حداقل دو برابر کنیم که در بلند مدت بتوانیم کمبود معلم را جبران کنیم. مثلا ظرفیت دانشگاه فرهنگیان را برای تربیت 20 تا 30 هزار نفر در سال افزایش دهیم.»
رفیعی افزود: «با سازوکارهایی مانند استفاده از نیروهای حق التدریس و بازنشستگان، میتوانیم از بحرانی که در آن هستیم عبور کنیم. اما متاسفانه به علت حقوق پایین نیروی بازنشسته، عدم پرداخت منظم، حق التدریسیها انگیزه خود را برای فعالیت و اشتغال در این حوزه از دست میدهند و در نهایت مدارس ما دچار بحران کمبود معلم میشوند. سال گذشته اتفاق ویژهای از حیث روش ارزیابی در حوزه ماده 28 رخ داد که اتفاق خوب و ویژهای بود، اما به هر حال این نکته نباید به فراموشی سپرده شود که جذب و فرایند الگوی پذیرش، باید تربیت 4 ساله معلم، بر اساس اسناد بالادستی قانون باشد.»
معلم شدن بدون آموزش
اکنون فرایند جذب دانشجو معلم از طریق ماده 28 آسیبی جدی به نظام تعلیم و تربیت کشور زده و میزند. بررسیها نشان میدهد قرعه کاریابان استخدامی اینبار به اسم آموزش و پرورش افتاده است و قربانی انتخابشان دانش آموزان مدارس هستند. از دیگر کوتاهیهایی که در این روش اتفاق میافتد، عدم گذراندن دوره مهارت آموزی یک ساله است. دوره مهارت آموزی یک ساله از شروط ورود به کلاس درس است، اما چیزی که در زمان حاضر مشاهده میکنیم، آموزش یک ساله به دوره سه ماهه تقلیل یافته است. حتی بدتر از این در بعضی موارد مشاهده میشود به دلیل محدودیت زمان و کمبود معلم، افراد جذب شده را مستقیم راهی کلاس درس میکنند تا بعدتر حین تدریس دوره مهارت آموزی خود را بگذرانند. این کار نشان میدهد که هدف صرفا تامین معلم است و تربیت معلم به حاشیه رفته است. آموزش و پرورشی که نیازمند درمان است، حالا درگیر کارهای مسکن گونه شده است. رفیعی در این باره میگوید: «اغلب دورههای ماده 28 در طی سالهای گذشته که برگزار شده بدون آموزش لازم بوده است. این دورههای مهارت آموزی که به آن پودمان میگویند اغلب به مدت یک سال طول نمیکشد و فرایند آموزش قابل قبولی ندارد. قالب آموزشها در دانشگاه فرهنگیان نیز به صورت مجازی به مهارت آموز داده میشود. در بیشتر اوقات دیده میشود افراد قبل از اینکه دوره آموزشی خود را طی کنند به عنوان معلم به کارگیری شده اند. یعنی فرد به عنوان معلم به کلاس درس میرود و در کنار آن دوره مجازی میگذراند که اغلب کیفیت لازم را ندارد و این افراد در حقیقت بدون آمادگی لازم پیش میروند. نکتهای که وجود دارد این است که خیلی از این عزیزان مدت خیلی زیادی از دوره زمان تحصیلشان گذشته است و دچار رخوت و خستگی شده اند. البته افراد بسیار خوب و چهرههای برجسته هم در بینشان هست که با کاهش سهمیه جذب از طریق ماده 28، سرمایه گذاری و افزایش کیفیت الگوی جذب، افراد شاخص و نخبه را شناسایی و به کار بگیریم.» آموزش و پرورش به آینده نگری نیاز دارد
یکی از شروط جذب معلمان از طریق ماده 28 گذراندن دوره مهارتی یک ساله است، اما رفیعی میگوید: «در اکثر آزمونهای استخدامی ماده 28، زمان یکساله برای گذراندن دوره مهارت آموزی وجود ندارد؛ و راهکاری که برای برون رفت از این مسئله عنوان کرد این است که آموزش و پرورش باید الان همزمان که دارد ردیف سال 1403 را انجام میدهد باید برای 1404 آزمون بگیرد و فرایند جذب خود را از الان شروع کند. متاسفانه به علت اختلاف وزارت آموزش و پرورش و سازمان اداری استخدامی کشور، اغلب ردیف این ماجرا در مهر و آبان آذر صادر میشود و این باعث میشود که فرصت کافی برای این اتفاق وجود نداشته باشد. اگر این آزمونها زودتر انجام شود حداقل 6 تا 9 ماه فرصت به وجود خواهد آمد تا دوره آموزشی برگزار شود. کیفیت دورههای مهارت آموزی طبق گزارشاتی که داشتیم زیاد مورد نظر نبوده و بین نیاز معلمان و دورههای ارائه شده اختلاف وجود داشته است.» سوالی که مطرح است این است که چرا آموزش و پرورش به جای اینکه دید بلند مدت داشته باشد و زیر ساختهای خود را گسترش دهد؛ به دنبال رفع مشکل از سریعترین و بدترین راه ممکن است؟ آیا معاونان و مشاوران آموزش و پرورش به این نکته پی نبردهاند که ورود معلمان ماده 28 چه بر سر حال بیمار گونه آموزش و پرورش میآورد؟ آیا مزه جذبهای آخر پاییزی به مذاق بودجه آموزش پرورش شیرین آمده است؟ حقیقتی که وجود دارد این است که امروزه 60 درصد معلمان از مسیری غیر از مسیر رسمی تربیت معلم وارد عرصه آموزش و پرورش شده اند. یعنی 60 درصد از معلمین ما آموزش کافی ندیدهاند. حداقلترین چارهای که میشود برای این معلمان اندیشید گذراندن دورههای مهارتی ضمن خدمت است. البته این دورهها باید مستمر، و با کیفیت و توجه بالایی انجام بگیرد.