ابعاد موضوع حجاب در لحظه کنونی
کارشناس موضوعات فرهنگی و اجتماعی یادداشتی درباره حجاب در لحظه کنونی ارائه داد.
کارشناس موضوعات فرهنگی و اجتماعی یادداشتی درباره حجاب در لحظه کنونی ارائه داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، مهدی جمشیدی، کارشناس موضوعات فرهنگی و اجتماعی یادداشتی درباره حجاب در لحظه کنونی ارائه داد که این یادداشت به شرح ذیل است.
1. جریان اغتشاش در طول یک سال گذشته، دچار «ریزش» و «افول» شده و نهفقط از لحظه انفجاری عبور کرده، بلکه بخش مهمی از داشتهها و اندوختههایش را نیز از دست داده است. این جریان، سیر صعودی و تقویتشونده نداشته است، بلکه آنچنان تثبیت هم نشده است. نوعی زیست «معلق» و همراه با «تظاهر به جاافتادگی» داشته است. در واقع، همواره چشم به حاکمیت داشته که نسبت به او چه سیاستی را در پیش میگیرد. ما با یک جریان ضعیفشده و مردد روبرو هستیم که بخش عمده آن در مرحله تصمیم نهایی نیست و رفتارهایش بهشدت «واکنشی» و «بازتابی» است.
2. متأسفانه حاکمیت نیز در اثر تردید و تزلزل، هم دچار وقتکشی و فرصتسوزی شد و هم «پیام ضعف» ارسال کرد. آنچه جریان اغتشاش را پیش برد، این بود که از اندرونی نظام، زمزمه عقبنشینی و انفعال شنیده شد. چنانچه گفتارها و سیاستها، رنگ قاطعیت داشت، وضع به گونهای دیگر رقم میخورد. البته اکنون نیز دیر نشده است. میتوان با قاطعیت گفت که همهچیز به یک متغیر اصلی وابسته است و آن «بازیابی اقتدار حاکمیت». حاکمیت باید به جریان اغتشاش نشان بدهد که مقتدر و سرپا و جدی و مصمم است و هیچگونه مماشات و سستیای در میان نیست. اگر این احساس در جامعه ایجاد و القا شود، نیاز بسیار اندکی به کاربست «قدرت» خواهد بود. هر اندازه از اقتدار (هیبت) کاسته شود، حاجت به قدرت (حمله)، فزونی خواهد گرفت.
3. خوشبختانه «ظهورات برهنگی» در این مدت، موجب روشنگریِ طبیعی در مردم نسبت به ماهیت جریان اغتشاش شده است. بخشی از مردم که گمان میکردند مسأله، فقط کشف حجاب است یا واکنش لجوجانه به مرگ مهسا امینی، اینک دریافتهاند که با «زنجیرهای از ولنگاری» در پوشش و رفتار روبرو هستند و جریان اغتشاش در حال سوقدادن جامعه به سوی فساد اخلاقی است. این امر، مرزبندی گذشته مردم با جریان اغتشاش را بیشتر کرده است. جریان اغتشاش نیز میداند که نمیتواند با تکیه بر شعار «نه به حجاب اجباری»، مردم را با خود همراه کند و نیاز به نیروها و انگیزههای دیگری دارد.
4. افزون بر تضعیفشدن اقتدار حاکمیت در این مدت، یک عنصر بسیار مهم و تعیینکننده دیگر نیز وجود دارد و که چالشساز است و آن «وضع معیشتی مردم» است. «نه به حجاب اجباری»، اجماعساز نبود و نتوانست بیش از دویست هزار نفر را به خیابانها سوق بدهد، اما «نه به فقر» چنین ظرفیتی دارد و اگر جریان اغتشاش، زیرک باشد از این «زمینه پیشبرنده» بهره خواهد گرفت و خلاءهایش را در زمینه فرهنگ و سبک زندگی، با تکیه بر اقتصاد جبران خواهد کرد. اکنون اقتصاد، به «چشم اسفندیارِ نظام» تبدیل شده است و بزرگترین تهدید از این ناحیه است.
زندگی معیشتیِ روزمره، «زبان نظام» را در همه عرصهها دچار لکنت و کُندی کرده است و چون وضع معیشتی در سالیان اخیر، بهشدت روند نزولی داشته و تورم به اوج رسیده، باید نگران واکنش اجتماعی بود. آنچه که در ماههای آینده میتواند بسیج اجتماعی ایجاد کند، حادثهای همچون مرگ مهسا امینی نیست، بلکه اینچنین حادثهای میتواند فقط «نقطه آغاز» برای حضور دوباره جریان اغتشاش و آنگاه همراهی بخشی از مردم با آنها باشد. در واقع، «دو انگیزه متفاوت» در کنار یکدیگر مینشینند و یک شبهجنبش اجتماعی را صورتبندی میکنند. سیاست حداقلی در این باره، بازگرداندن ثبات به معیشت مردم و سیاست متوسط، گشایشهای اقتصادیِ موردی است.
5. یکی از ظرفیتهای پیشبرنده برای جریان اغتشاش، «درگیریهای خیابانی میان مردم درباره حجاب» است. این خُردهواقعیتها، معطوف به مناسبات حاکمیت با مردم (همانند سال گذشته) نیستند، بلکه در لایه مناسبات درونیِ خود مردم قرار دارند و عمق اجتماعی یافتهاند. صورت مسأله نیز این نیست که جامعه، دوقطبی و دوپاره شده است، بلکه این است که در شرایط «فقدان حکمرانی» نسبت به حجاب قرار داریم و متدینان در عین مطالبه اِعمال قانون و مداخله از سوی حاکمیت، کنشهای آتشبهاختیار نیز دارند. این شرایط، فتنهخیز است؛ چون «نزاعهای مهارنشده» و «مواجهات تودهای» منجر میشود.