چهارشنبه 7 آذر 1403

ادبیات عرفانی چگونه جای ادبیات حماسی را گرفت؟

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
ادبیات عرفانی چگونه جای ادبیات حماسی را گرفت؟

عرفان شناخت و احقاق با قلب است و عارف کسی محسوب می‌شود که در این راه گام برمی‌دارد تا خدا را با چشم دل ببیند. شاید یکی از بهترین تعاریف عرفان، چیزی جز نگاه زیبایی شناختی و هنری به خداشناسی نیست. این موضوع در ادبیات عرفانی نیز به وفور قابل مشاهده است به طوری که در حال حاضر بسیاری از اشعار در قالب عرفان سروده و قابل مطالعه هستند. در گذشته ادبیات حماسی کشور ایران از اهمیت و طرفداری بالایی برخوردار بود و حتی فردوسی یکی از بزرگ‌ترین حماسه‌سراها محسوب می‌شد اما در حال حاضر این نوع ادبیات دستخوش تغییراتی زیادی قرار گرفته است.

با اینکه کشور ایران پر از داستان‌های پهلوانی و حماسی است اما این ادبیات برای دوره کوتاهی در میان اشعار و داستان‌های ادبی وجود داشت و در حال حاضر جای خود را به ادبیات عرفانی داده است. متاسفانه برای بازیابی اشعار حماسی و این نوع خاص از ادبیات هیچ تلاشی نیز صورت نگرفته، به همین دلیل ادبیات حماسی به تدریج کم‌رنگ شد. در این مطلب قصد داریم دلیل اصلی جایگزینی ادبیات حماسی با ادبیات عرفانی را به طور مفصل توضیح دهیم.

ادبیات حماسی چیست؟

ادبیات حماسی به ادبیاتی گفته می‌شود که در زمینه وصف قهرمانان بزرگ سروده شده است. در این نوع ادبیات شما شاهد اشعاری هستید که دلاوری‌های قهرمانانه‌ای را به نمایش می‌گذارد. در نظر داشته باشید ادبیات حماسی تنها به کشور ایران مربوط نیست بلکه در سایر ایالت‌ها نیز این ادبیات سروده و طرفداران بسیاری داشت.

همان‌طور که شاهنامه فردوسی یکی از پررنگ‌ترین آثار مربوط به ادبیات حماسی است در کشور ایران است، کتاب ایلیاد و اودیسه نیز از دیگر داستان‌های حماسی و پرشور به شمار می‌آید که نظیر ندارد. با اینکه ادبیات حماسی از بسیاری جهات کارآمد و پرطرفدار است اما در حال حاضر رنگ و بوی کمتری دارد؛ زیرا شکل ادبیات باستان با ادبیات مدرن امروزی تفاوت‌های چشمگیری خواهد داشت.

ناگفته نماند داستان‌ها و ادبیات حماسی تنها یک بخش ندارد بلکه این نوع ادبیات از پیچیدگی‌ها و تفاوت‌های زیادی برخوردار است که شاید درک آن برای هر کسی کار ساده‌ای نباشد. یکی از دلایلی که شاید ادبیات عرفانی توانست جایگزین این ادبیات پرطرفدار شود، پیچیدگی‌ها موجود در ادبیات حماسی بود که همه خوانندگان نمی‌توانستند آن را درک کنند.

آشنایی با ویژگی‌های ادبیات حماسی

یکی از اصلی‌ترین ویژگی های ادبیات حماسی و اساطیری تخیلی بودن آن‌ها است. البته برخی از داستان‌ها شاید تا حدودی واقعی بوده و به وقوع پیوسته باشند اما در ادبیات حماسی شاخ و برگ زیادی به این داستان‌ها می‌دهند. به طور کلی ویژگی اصلی این نوع ادبیات، داستانی و تخیلی بودن آن است که شاید برای بسیاری از خوانندگان هیجان‌انگیز باشد.

در بیشتر این داستان‌ها و ادبیات، فردی برتر و خاص وجود دارد که به طور قهرمانانه‌ای از حقوق خود یا سایرین دفاع می‌کند. بنابراین قهرمان داشتن نیز از دیگر ویژگی‌های مهم و کاربردی آثار حماسی محسوب می‌شود. شما در ادبیات حماسی بیش از هر چیزی شاهد اتفاقات غیر طبیعی خواهید بود که همین امر نیز از دیگر ویژگی‌های این نوع ادبیات است.

در ادبیات حماسی، مردم یک جامعه برای دسترسی به آرمان‌ها و خواسته‌های قلبی خود از یک قهرمان بزرگ و محبوب کمک می‌گیرند که در نهایت پیروز میدان شده و می‌تواند خواسته آن‌ها را برآورده کند. فرقی ندارد این خواسته‌ها در زمینه مالی، احساسی، عاطفی و انضباطی باشد به هر حال در ادبیات حماسی قهرمان تمام سعی خود را به کار می‌برد تا نتیجه دلخواه را به دست آورد.

منظور از ادبیات عرفانی چیست؟

شاید از نام این نوع ادبیات تا حدودی با محتوای آن آشنا شوید. ادبیات عرفانی دارای موضوعاتی است که به عرفان و خداشناسی مربوط هستند و به طور معمول در هر 2 قالب نظم و نثر سروده می‌شوند. سیر و سلوک از ویژگی‌های اصلی این ادبیات است که به طور دقیق بر روی عرفان و خداشناسی تمرکز دارد.

ادبیات عرفانی را با نام ادبیات صوفیانه نیز می‌خوانند که قسمت بزرگی از ادبیات قدیمی و فعلی را در برمی‌گیرد و طرفداران بسیاری دارد. در ضمن شاعران و افرادی که این نوع ادبیات را می‌سرایند به طور حتم عارف هستند و به معنای واقعی زندگی دست یافته‌اند. قدمت ادبیات عرفانی به قرن دوم هجری قمری برمی‌گردد که در آن به رسمیت شناخته شد.

ادبیات عرفانی تمام سعی خود را به کار گرفته تا خوانندگان را از لذات دنیوی و مادیات ناپایدار دور کرده و آن‌ها را به شناخت خدای متعال دعوت کند. در بیشتر اشعار و داستان‌های این نوع ادبیات شما شاهد پند و اندرز هستید یا اینکه عشقی جان‌گذار را خواهید شناخت. در حال حاضر این نوع ادبیات از طرفداران زیادی برخوردار است و به همین دلیل حجم عظیمی از ادبیات را در بردارد.

دلیل جایگزین شدن ادبیات حماسی با ادبیات عرفانی

اولین نوع آثار ادبی که در جهان شناخته و مطرح بود، ادبیات حماسی نام دارد که از زمان‌های گذشته جزء بهترین نوع ادبیات محسوب می‌شد اما متاسفانه با حمله مغول‌ها بسیاری از آثار ادبی مربوط به داستان‌سرایی‌های حماسی از بین رفتند. به همین دلیل حجم عظیمی از آثار حماسی را از دست دادیم و این آثار تا حد زیادی کاهش پیدا کردند.

در ادامه این روند نیز انواع دیگری از ادبیات روی کار آمد که توانستند جایگزین خوبی برای ادبیات حماسی محسوب شوند. متاسفانه برای بازیابی ادبیات حماسی تلاشی انجام نشد و همین امر یکی از دلایل مهم جایگزینی ادبیات حماسی به شمار می‌آید. البته ادبیات حماسی در قالب ادبیات شفاهی هنوز وجود دارد اما حجم عظیمی از ادبیات به روز دنیا در قالب عرفانی شناخته و سروده می‌شود.

در نظر داشته باشید، ادبیات حماسی نسبت به هر ادبیات دیگری ریشه محکم‌تری دارد و به موضوعات مختلفی اشاره می‌کند. این در حالی است که ادبیات عرفانی بیشتر به 2 موضوع خداشناسی و عشق اشاره دارد. این 2 نوع ادبیات تفاوت‌های واضحی دارند با این وجود به دلایل مختلف ادبیات عرفانی توانست تا حد زیادی جایگزین ادبیات حماسی شود.

سخن آخر

شما طرفدار کدام نوع ادبیات هستید؟ با اینکه ادبیات حماسی یکی از قدیمی‌ترین و کهن‌ترین ادبیات‌های جهان محسوب می‌شود و داستان‌های هیجان‌انگیز زیادی را دربرمی‌گیرد اما بسیاری از خوانندگان حال و هوای ادبیات عرفانی را بیشتر می‌پسندند؛ زیرا این نوع ادبیات با روحیات فعلی جامعه سازگاری بیشتری دارد و قابل درک‌تر است.

با توجه به گذر زمان و از بین رفتن یا تحریف بسیاری از آثار حماسی، در حال حاضر ادبیات عرفانی خالص توانسته جایگزین این نوع ادبیات شود. البته که هر یک از آثار ادبی زیبایی و درخشندگی خود را دارد و نباید یکی از آن‌ها را نسبت به دیگری برتر دانست.

ادبیات عرفانی چگونه جای ادبیات حماسی را گرفت؟ 2
ادبیات عرفانی چگونه جای ادبیات حماسی را گرفت؟ 3