دوشنبه 5 آذر 1403

از روایت زندگی مجید مصطفایی تا حکایت «تن نور»

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
از روایت زندگی مجید مصطفایی تا حکایت «تن نور»

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «پسر نخل‌های پری برگ؛ براساس خاطرات مجید مصطفایی» نوشته حسین قربانزاده خیاوی در 160صفحه با شمارگان 1250 نسخه و قیمت 140 در انتشارات سوره مهر راهی بازار کتاب شده است. در معرفی کتاب آمده است: این کتاب روایتی است از زندگی پر کشمکش و درگیری مجید مصطفایی. مصطفایی زمانی که نوزادی یک روزه بوده، زیر موشک باران دزفول تمام خانواده‌اش را از دست می‌دهد، اما...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «پسر نخل‌های پری برگ؛ براساس خاطرات مجید مصطفایی» نوشته حسین قربانزاده خیاوی در 160صفحه با شمارگان 1250 نسخه و قیمت 140 در انتشارات سوره مهر راهی بازار کتاب شده است. در معرفی کتاب آمده است: این کتاب روایتی است از زندگی پر کشمکش و درگیری مجید مصطفایی. مصطفایی زمانی که نوزادی یک روزه بوده، زیر موشک باران دزفول تمام خانواده‌اش را از دست می‌دهد، اما او که در گهواره بوده به خاطر افتادن گهواره روی بدنش، از این حمله موشکی جان سالم به درد می‌برد و به خانواده‌ای اصفهانی تحویل داده می‌شود. کتاب یک خط سیر جست‌وجو برای هویت‌یابی را دنبال می‌کند. راوی روز‌های سختی را گذرانده، بار‌ها به کنج ناامیدی رانده شده، به هم ریخته، به بن‌بست رسیده ولی با یک بهانه و تلنگر تازه شمع امید در دلش روشن شده است و از جایی که احتمال موفقیت کم بوده، دوباره شروع کرده است. حسین قربان زاده در «پسر نخل‌های پری‌برگ» سعی کرده است اثری خلق کند با محوریت تلاش برای کامیابی با نیم نگاهی به انفجار‌های مهیب بمب و موشک. نویسنده در بخشی از مقدمه درباره این کتاب می‌گوید: «جنگ سال‌هاست تمام شده، اما اگر خوب گوش بدهیم صدای انفجار‌های پس از آن هنوز بلند است. بوی باروت هنوز به مشام می‌رسد تا نشان دهد هیچ جنگی در هیچ نقطه جهان تمام نمی‌شود. دست‌کم برای چند نسل. جنگ هنوز ادامه دارد هرچند گلوله‌ای شلیک نشود و سربازی پشت خاکریزی نباشد.» همچنین رمان «تن نور» نوشته حسین قربانزاده خیاوی در 344 صفحه با شمارگان 500 نسخه و بهای 255 هزار تومان راهی بازار کتاب شده است. در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: روی نجمه را خودم هم نمی‌دانم چه جوری است. چون خودم هم ندیدم ولی همیشه می‌دانستم درون من یک نجمه دیگری هم هست. یا بسیار عاقل و آرام یا بسیار سرکش و دیوانه. آن یکی نجمه کی خودش را نشان می‌داد، نمی‌دانم. جنگ اجازه نداد آن یکی نجمه‌های هزاران نفر مجال خودنمایی داشته باشد، یکی هم آراز مهمان سفید نجیب.