سه‌شنبه 7 مرداد 1404

از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟

«مهمان‌کشی» نه صرفاً جایگزینی برای «مختارنامه»، بلکه یادآور یک خلأ قدیمی در تلویزیون است؛ خلأ تولید آثار مذهبی فاخر و همچنین غیبت بخش تحلیلی کارشناسانه که با پخش این سریال بار دیگر به قاب صداوسیما بازگشت و سنتی فراموش‌شده را زنده کرد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سریال «مهمان‌کشی» ساخته احمد کاوری، در همان قسمت‌های ابتدایی‌اش نگاه‌ها را به‌سوی خود جلب کرده است؛ اثری با مضمون تاریخی - مذهبی که در یکی از حساس‌ترین برهه‌های تاریخ تشیع روایت می‌شود.

با این حال، پرسش اصلی آن است که آیا این مجموعه در قامت یک درام تاریخی موفق عمل کرده و توانسته توقع مخاطب آشنا با «مختارنامه» را برآورده سازد؟ که البته هنوز برای قضاوت قطعی، منتظر قسمت‌ها و اتفاقات دیگر سریال بمانیم.

سریال «مهمان‌کشی» با نگاهی تازه و جسورانه به روایت‌های تاریخی، تلاش کرده است تصویری خوش‌ساخت خلق کند. قاب‌بندی‌های متنوع، بهره‌گیری از تکنیک‌های روایی همچون فلاش‌بک و شکست‌های زمانی، و تلاش برای عبور از روایت‌های خطی و کلیشه‌ای، این اثر را به تجربه‌ای متفاوت در قاب تلویزیون تبدیل کرده است.

سازندگان با استفاده از برخی جلوه‌های بصری نوین و حتی بهره‌گیری محدود از ظرفیت‌های هوش مصنوعی در ارتقاء کیفیت تصویر، نشان داده‌اند که به دنبال نزدیکی به زبان تصویر معاصر و جذب مخاطب امروز هستند. این رویکرد، به‌ویژه در آثار تاریخی که اغلب با محافظه‌کاری همراه‌اند، حرکتی نوآورانه و قابل‌تقدیر به‌شمار می‌رود.

هرچند در دل این تلاش خلاقانه گاه نشانه‌هایی از ناسازگاری روایی یا عدم یکدستی در فضاسازی دیده می‌شود، اما این کاستی‌ها از جسارت و نگاه نو مجموعه نمی‌کاهد. «مهمان‌کشی» را می‌توان گامی روبه‌جلو در مسیر احیای سریال‌های تاریخی با نگاه امروزی دانست؛ مسیری که اگر با تداوم و حمایت همراه شود، می‌تواند به احیای یک ژانر کم‌رنگ‌شده در تلویزیون منجر شود.

قدرت فیلمنامه در پژوهش؛ چالش در دیالوگ‌نویسی

محمدمهدی فیاضی‌کیا، نویسنده فیلمنامه «مهمان‌کشی»، در طراحی مسیر کلی روایت، انتخابی هوشمندانه و تأثیرگذار داشته است. او با تمرکز بر شخصیت مسلم بن عقیل، تلاش کرده تا روایتی تدریجی از یک قهرمان تراژیک خلق کند؛ قهرمانی که نه‌تنها در بستر تاریخ، بلکه در قالب درام نیز ظرفیت‌های بالایی برای همذات‌پنداری مخاطب دارد. این انتخاب و نوع چینش موقعیت‌های داستانی، نشان‌دهنده تسلط نویسنده بر عناصر دراماتیک و قدرت او در بازآفرینی یک واقعه تاریخی با زبان داستان است.

با این حال، یکی از چالش‌های اصلی در روایت، به حوزه دیالوگ‌نویسی بازمی‌گردد. دیالوگ‌ها در برخی بخش‌ها دچار نوسان زبانی‌اند؛ گاه با زبان روزمره و بسیار ساده، و گاه با بیانی ادیبانه و سنگین که از حال‌و‌هوای شخصیت‌ها فاصله می‌گیرد. این عدم یکدستی می‌تواند تا حدی تمرکز مخاطب را مختل کند، به‌ویژه در آثاری که هویت تاریخی شخصیت‌ها با لحن گفتار آن‌ها گره خورده است.

با این حال، نمی‌توان از تلاش‌های قابل‌تقدیر نویسنده برای ایجاد فضایی انسانی، ملموس و باورپذیر برای شخصیت‌های بزرگ تاریخی چشم پوشید. فیاضی‌کیا کوشیده است تصویری انسانی‌تر از مسلم بن عقیل ارائه دهد؛ نه صرفاً یک نماد مذهبی، بلکه انسانی درگیر با شک، اندیشه و تصمیم.

این نگاه، ضمن وفاداری به ارزش‌های محتوایی، قدمی مهم در جهت معاصر کردن زبان قصه‌گویی مذهبی در تلویزیون است. نگاهی که با رفع برخی ناهماهنگی‌ها در گفت‌وگوها، می‌تواند به الگوی موفق‌تری در این حوزه تبدیل شود.

کار سخت بازیگر نقش مسلم بن عقیل و وظیفه سنگین حسام منظور!

ترکیب بازیگران سریال «مهمان‌کشی» نشان از تلاشی برای ایجاد تنوع و بهره‌گیری از تجربه‌های مختلف بازیگری دارد. حضور چهره‌های باسابقه‌ای چون بهرام ابراهیمی در نقش معاویه و رحیم نوروزی، جلوه‌ای از پختگی و اطمینان در اجرا به سریال بخشیده است. این دو بازیگر با تسلط بر نقش‌های خود، شخصیت‌هایی باورپذیر و تأثیرگذار خلق کرده‌اند.

در مقابل، بخشی از بازی‌ها حال‌وهوای تئاتری دارند و گاهی به سمت اغراق می‌روند؛ ویژگی‌ای که شاید برگرفته از رویکرد کلاسیک در برخی تولیدات تاریخی باشد. با این‌حال، همین انتخاب‌ها به فضای خاص سریال هویت بصری و نمایشی متفاوتی بخشیده‌اند.

حساس‌ترین نقش سریال، مسلم بن عقیل، به بازیگر جوانی به نام بهراد محمدی سپرده شده است؛ چهره‌ای نوظهور که با وجود تجربه کمتر، در لحظاتی توانسته است بار احساسی و تراژیک نقش را به خوبی منتقل کند. بازی او گرچه در برخی صحنه‌ها نیازمند ظرافت بیشتری است، اما حضورش نویدبخش ظهور بازیگری تازه‌نفس در عرصه درام تاریخی است.

پژمان بازغی در نقش یزید، اجرایی پرانرژی دارد که البته گاه به مرز اغراق نزدیک می‌شود خصوصاً هنگامِ اجرای خنده‌های مستانه! اما همین سبک بازی، در القای ویژگی‌های منفی و غیرقابل پیش‌بینی شخصیت یزید، مؤثر واقع شده است.

نقش عبیدالله بن زیاد، یکی از دشوارترین شخصیت‌های سریال است، به‌ویژه آن‌که در حافظه مخاطبان، با بازی ماندگار فرهاد اصلانی در «مختارنامه» پیوند خورده است. حسام منظور با درکی متفاوت از این نقش، تلاش می‌کند تصویر تازه‌ای از عبیدالله ارائه دهد؛ تلاشی که می‌توان آن را آغازگر یک بازتعریف شخصیتی در سریال‌های تاریخی دانست، حتی اگر هنوز برای قضاوت نهایی کمی زود باشد.

در میان بازیگران زن نیز چهره‌هایی چون مریم مومن و لیلا اوتادی حضور دارند که بیشتر انتخاب‌های تجاری به نظر می‌رسد اما برخی از کارشناسان اعتقاد دارند چه از حیثِ گریم و چه نقش‌آفرینی، شبیه به حضورشان در ملودرام‌های خانوادگی است. شاید گریم‌ها و طراحی صحنه نیاز به هماهنگی بیشتری با فضای تاریخی سریال داشته باشند، اما بنابر نظرات برخی از کاربران فضای‌مجازی، حضور این چهره‌ها نیز به جذب مخاطبان عمومی کمک کرده و به نحوی به گستره مخاطبان سریال وسعت بخشیده است.

از فضاسازی قابل‌توجه تا مسیر رو‌به‌رشد شخصیت‌پردازی

احمد کاوری در مقام کارگردان «مهمان‌کشی» توانسته گامی مهم در مسیر خلق فضایی باورپذیر و درگیرکننده بردارد. سریال در این زمینه مخاطب را به دل تاریخ می‌برد و زمینه‌ای برای درک بهتر موقعیت‌ها و کنش‌های دراماتیک فراهم می‌سازد.

در زمینه شخصیت‌پردازی، هرچند هنوز نمی‌توان «مهمان‌کشی» را اثری کاملاً ماندگار دانست، اما برخی کاراکترها مانند معاویه با پرداختی چندلایه و پیچیده، عمق پیدا کرده‌اند و تماشاگر را درگیر ویژگی‌های روانی و تصمیم‌گیری‌هایشان می‌کنند. این تلاش برای عبور از چهره‌پردازی سیاه و سفید، نقطه‌ای امیدبخش در درام تاریخی معاصر به شمار می‌رود.

چند حقیقت درباره «مختارنامه» 15 ساله / این سریال هیچ‌وقت کهنه نمی‌شود

گرچه در مورد برخی شخصیت‌های فرعی، به‌ویژه در میان زنان یا رجال مذهبی، هنوز نشانه‌هایی از تیپ‌سازی و پرداخت ساده‌تر دیده می‌شود، اما به نظر می‌رسد این بخش نیز در مسیر توسعه قرار دارد و می‌توان به پیشرفت آن در ادامه داستان امیدوار بود. مجموعه با تکیه بر جذابیت‌های بصری و تلاش برای نزدیک‌شدن به لحن انسانی‌تر در روایت، توانسته فاصله خود را با برخی آثار تاریخی کلیشه‌ای کاهش دهد.

به‌طور کلی، «مهمان‌کشی» در حال آزمون و خطای جسورانه‌ای برای ترکیب فرم کلاسیک با نگاهی نو به شخصیت‌ها و درام است؛ تلاشی که گرچه هنوز به بلوغ کامل نرسیده، اما نشانه‌هایی از افق‌های تازه در تولیدات تاریخی تلویزیونی ایران را نمایان می‌سازد.

نگاهی به «مهمان‌کشی» در سایه عظمت «مختارنامه»؛ آغاز مسیر بازآفرینی تاریخ در تلویزیون

همزمانی پخش «مهمان‌کشی» با بازپخش مکرر و پرمخاطب «مختارنامه» شاهکار بی‌بدیل داوود میرباقری زمینه‌ای طبیعی برای مقایسه دو اثر فراهم آورده است. بی‌شک «مختارنامه» به عنوان یکی از نمادهای برجسته درام تاریخی تلویزیون ایران، استانداردی بسیار بالا برای آثار مشابه ایجاد کرده است که رسیدن به آن نیازمند زمان، سرمایه‌گذاری و تجربه است.

با این حال، «مهمان‌کشی» در قالب خود، تلاش ارزشمندی برای بازگویی بخشی از تاریخ با رویکردی نوین به حساب می‌آید. هرچند در برخی حوزه‌ها مانند فیلمنامه و هدایت بازیگران هنوز جای پیشرفت وجود دارد، اما این اثر به وضوح نشان می‌دهد که عرصه درام تاریخی تلویزیون همچنان زنده و پرامید است.

به جای آنکه «مهمان‌کشی» را رقیبی برای «مختارنامه» ببینیم، می‌توان آن را گامی مهم در مسیر احیای دوباره این ژانر دانست؛ اثری که یادآور ضرورت سرمایه‌گذاری بیشتر و توجه ویژه به انسجام نگارش و کیفیت تولیدات تاریخی است. این سریال نویدبخش شروع دوره‌ای تازه از آثار تاریخی در قاب تلویزیون است که می‌تواند در آینده با بهره‌گیری از تجربیات گذشته و ظرفیت‌های موجود، به جایگاهی درخور و ماندگار دست یابد.

بازگشت کارشناسی تلویزیونی پس از سال‌ها غیبت؛ اتفاقی مغفول در دیگر سریال‌ها

یکی از نقاط قوت کمتر دیده‌شده سریال «مهمان‌کشی»، احیای سنتی فراموش‌شده در رسانه ملی است: تحلیل کارشناسی هم‌زمان با پخش اثر. در سال‌های گذشته، به‌ویژه پس از پخش سریال‌هایی چون «مختارنامه» و دیگر آثار تاریخی مشابه در دهه‌های قبل، شاهد حضور کارشناسان مذهبی و تحلیل‌گران در کنار سریال‌ها بودیم.

این رویکرد، هم به تعمیق درک مخاطب از لایه‌های معنایی اثر کمک می‌کرد و هم فرصت ارتباط بین رسانه و پیام دینی را تقویت می‌کرد. با این حال، در سال‌های اخیر جای چنین اقدامی به‌وضوح خالی بود؛ نه‌تنها در آثار مذهبی، بلکه در تولیدات اجتماعی و ملودرام‌های پرحاشیه‌ای که نیاز مبرمی به تحلیل داشتند.

تلویزیون در سریال «مهمان‌کشی» تا حدی به این خلأ پاسخ داده است. بخش «نکات مهم و تحلیل» با حضور حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی مطلق، یکی از کارشناسان مذهبی شناخته‌شده، پس از پخش هر قسمت روی آنتن می‌رود.

او با تسلط تاریخی و روایی خود، نکاتی کلیدی از همان قسمت را برای مخاطب بازگو می‌کند. این بخش نه‌تنها به فهم بهتر روایت کمک می‌کند، بلکه گامی مؤثر برای پیوند مخاطب امروز با مفاهیم عمیق تاریخی - مذهبی محسوب می‌شود. از همین رو، بسیاری این قسمت را از جذاب‌ترین و پربیننده‌ترین لحظات پس از پخش سریال می‌دانند.

با این‌وجود، این رویکرد مؤثر صداوسیما با یک انتقاد مهم نیز همراه است: تبلیغات اندک و عدم توجه به فضای مجازی. درحالی‌که مختارنامه در دوره پخش و حتی بازپخش، با ویدیوهای وایرال‌شده، گفت‌وگوهای رسانه‌ای و بازتاب گسترده در شبکه‌های اجتماعی توانست نفوذی چندلایه در مخاطب ایجاد کند، «مهمان‌کشی» چنین بهره‌ای از ظرفیت رسانه‌های نوین نبرده است.

به نظر می‌رسد تلویزیون همچنان از شناخت دقیق ظرفیت پلتفرم‌های دیجیتال و لزوم همراهی محتوا با تبلیغات مؤثر، عقب مانده است. این ضعف، به‌ویژه در آثاری که با بودجه و دغدغه مذهبی تولید می‌شوند، بیش از دیگر محصولات احساس می‌شود. تبلیغ درست و طراحی مناسب برای فضای مجازی، می‌توانست به دیده‌شدن بیشتر سریال، افزایش تعامل مخاطب و حتی رشد گفتمان مذهبی در فضای آنلاین منجر شود.

از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 2
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 3
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 4
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 5
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 6
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 7
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 8
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 9
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 10
از مقایسه با «مختارنامه» تا احیای تحلیل بعد از پخش؛ «مهمان‌کشی» چه آورده‌ای داشت؟ 11