افشاگری زنان سینماگر نیشتری به زخم سینمای رها شده
در تازهترین واکنشها به بیانیه افشاگرانه صدها سینماگر زن سینمای کشورمان، خانه سینما و انجمن بازیگران سینمای ایران ضمن صدور بیانیههای جداگانهای که نشاندهنده و القاکننده تردید صادرکنندگان آن است
جوان: در تازهترین واکنشها به بیانیه افشاگرانه صدها سینماگر زن سینمای کشورمان، خانه سینما و انجمن بازیگران سینمای ایران ضمن صدور بیانیههای جداگانهای که نشاندهنده و القاکننده تردید صادرکنندگان آن است، «هر گونه خشونت احتمالی به ویژه خشونت جنسی در شیوههای گوناگون آن در فرآیند فعالیتهای هنری - فرهنگی» را محکوم کردند. اگرچه بیانیههای خانه سینما و انجمن بازیگران سینمای ایران در حمایت و استیفای حقوق تضییعشده زنان سینماگر بعد از تکانه 300 نفره چند روز پیش آنان، رویکرد مثبت و قابل توجهی است، اما واقعیت این است که پنهانکاری اتفاقات مشابه طی سالیان گذشته در کنار عدمورود جدی این نهادهای صنفی و دستگاههای مسئول به اینگونه مشکلات باعث جری شدن متخلفان فاسد در علنیتر کردن مفاسدشان گردید. حقیقت این صدای کرکننده فساد اخلاقی که با بیانیه زنان سینماگر روحیه و عواطف جامعه را جریحهدار کرده، همان واقعیتی است که 11 سال پیش مرحوم سلحشور در مورد آن حرف زد، اما کسی نخواست آن را بشنود یا باور کند؛ عدهای به خاطر منافعشان و عدهای به خاطر آلودگی. در واقع این اقدام نیشتری بر زخم ناسور سینمای رها شده کشورمان است که قرار است ستارگانش تحت عنوان سلبریتی به الگوهای رفتاری و اخلاقی جامعه تبدیل شوند؛ چهرههایی که در روزگار رخوت دستگاههای مسئول هیچ سدی مقابل عبورشان از خطوط قرمز اخلاقی و رفتاری نمیبینند. خانه سینما طی بیانیهای در واکنش به حواشی اخیر بیانیه بیش از 300 نفر از زنان سینماگر فعال در سینما اعلام کرد: «خانه سینما به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران هر گونه خشونت احتمالی به ویژه خشونت جنسی در شیوههای گوناگون آن در فرآیند فعالیتهای هنری - فرهنگی را محکوم میکند و شورای صیانت به استناد وظایف و اختیارات خود مندرج در اساسنامه خانه سینما، مسئولیت رسیدگی به هر گونه رفتاری مغایر با شئون فرهنگی و اخلاق حرفهای اهالی سینما را بر عهده دارد. خانه سینما رسیدگی و پیگیری در خصوص احقاق حقوق کلیه افراد فعال در صنعت فیلم ایران که مورد هر گونه خشونت رفتاری قرار گیرند را از وظایف ذاتی خانه سینما میداند و در انجام آن از هیچ گونه اقدامی پرهیز نخواهد کرد. بدیهی است رسیدگی به این موضوعات با رعایت مطلق محرمانگی صورت خواهد گرفت.» شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران نیز در واکنش به بیانیهای که جمعی از فعالان زن سینما در پی برخی خشونتهای جنسی و جنسیتی در پشت صحنه سینما منتشر کردند، نوشت: «پالایش فضای فرهنگی سینمای پرافتخار ایران و تحقق روابطی عاری از خشونت و نابرابری جنسیتی در محیط سینما امری بسیار دشوار بوده که تنها و تنها از طریق اصلاح و تقویت تشکلها و انجمنهای صنفی و همکاری و همفکری همه اعضای صنوف سینمایی امکانپذیر خواهد بود، بر همین اساس هیئت مدیره انجمن بازیگران سینمای ایران از حضور و همکاری اعضای فرهیخته انجمن و پیشنهاد و طرح و برنامه عملی آنان برای ریشهکن ساختن هرگونه ناهنجاری در سینمای کشور صمیمانه استقبال میکند و از همه بازیگران به ویژه زنان بازیگری که مورد خشونت و تعرض جنسی قرار گرفتهاند، درخواست میکند بدون واهمه از نام و عنوان و جایگاه افراد، شکایات خود را از طریق شورای صیانت خانه سینما تا صدور و اجرای حکم پیگیری نمایند.»
افشاگران امروز، منکران دیروز موضوع وجود برخی فسادهای اخلاقی در سینما اولین بار 11 سال پیش و در پاییز سال 90 توسط مرحوم فرجالله سلحشور بیان شد که با انتقاداتی از سوی برخی امضاکنندگان همین بیانیه اخیر صدها نفره زنان دستاندرکار سینما که نسبت به خشونت علیه زنان در این عرصه اعتراض و افشاگری کردهاند، روبهرو شد. آن ایام تکفیر مرحوم سلحشور تا آنجایی بالا گرفت که سایت خبری خبرآنلاین حکم مهدورالدم بودن این سینماگر فقید را هم صادر کرد. کسانی مثل ترانه علیدوستی و نگار جواهریان که جزو اسامی امضاکننده این بیانیه هستند، آن روزها ضمن تکذیب وجود چنین حقایقی در بخشهایی از سینما آن مدعاها را افترا خواندند و از او میخواستند که «سینما را به حال خود رها کند». در واقع افشاگران امروز فساد در بخشهایی از سینما همان منکران دیروز این واقعیت هستند که به هر شکلی در دفاع از اوضاع سینما ظاهر میشدند. نکته اول در این زمینه وجود و بروز غیرقابل انکار چنین اتفاقاتی در هر کشوری است که نمونه بارز آن شکلگیری جنبش اعتراضی «me too» (من هم) در سینمای هالیوود به بروز آزارهای جنسی به زنان سینماگر است که سر و صدای زیادی هم در دنیا به پا کرد، با این حال واقعیت این است که اوضاع بیسرو سامان فضای سینمایی کشورمان طی سالهای اخیر همانطور که مرحوم سلحشور هم به آن اشاره کرده بود، در وهله اول «حاصل سالها نادیده گرفتن منکرات پشت و روی پرده سینما توسط مسئولان و مقامات فرهنگی» است، اما این مسئله نافی نقش و وظیفه افراد حاضر در صحنههای مختلف اجتماعی و شغلی در رابطه با حفظ خودشان از بروز آسیبهای جسمی و جنسی نیست. چه اینکه صیانت از حرمت و آبروی اشخاص بیش از هر چیزی متوجه خود آنان است که باید در تشخصبخشی به خودشان نهایت دقت و حساسیت را داشته باشند. در مراحل بعدی است که پای قانون و بحث قضایی و پیگیریهای حقوقی مطرح میشود که البته حق مسلم هر شهروندی است.
چریدن بیبیسی و ایراناینترنشنال. اما مسئله واضح در این زمینه توجه به نقش رسانههایی مثل بیبیسی فارسی و ایراناینترنشنال است که سعی میکنند چنین مسئلهای را با هر رطب و یابسی به هم پیوند بزنند تا در نهایت بگویند که حقوق زنان در کشورمان مراعات نمیشود، کما اینکه سابق بر این با پیش کشیدن مباحثی مانند کودک همسری به چنین کارهایی اقدام کردهاند. نکته دیگر نقشآفرینی سیاسی غیرمتعارف برخی از امضاکنندگان این بیانیه است که طی سالهای اخیر سعی کردهاند خودشان را در قامت مدافع حقوق زنان یا مطالبهگری در این زمینهها برجسته و مطرح کنند تا از این طریق بتوانند افکار فمینیستی و غربپسندانهشان را ترویج و تبیین کنند و نهایتاً نظام و مسائل دینی و اخلاق اسلامی را مسبب بروز این اتفاقات نشان بدهند. در حالی که این افراد هیچ گونه پایبندی به قوانین و مباحث اخلاقی جامعه ایرانی ندارند. چه اینکه سبک زندگی آنها و بروز آن در فضای مجازی گواه روشن و صادقی بر این مدعاست، البته این افشاگری، کسانی که مایل بودند این افراد را به عنوان الگوهای هزاره جدید جامعه معرفی کنند، بیشتر از دیگران متضرر کرده است.