این سیتی برای هر تیمی نگرانکننده است / آنالیز دربی منچستر: نبوغ تاکتیکی پپ برای فتح دربی
منچسترسیتی دیشب با یک نمایش تاکتیکی درخشان موفق شد منچستریونایتد را در هم بشکند. نمایشی تاکتیکی که بار دیگر از نبوغ پپ گواردیولا خبر داد.
به گزارش "ورزش سه"، شب گذشته شاگردان پپ گواردیولا توانستند در دیدار مقابل منچستریونایتد از سری مسابقات هفته بیست و هفتم لیگ برتر فوتبال انگلستان، با غلبه بر آن ها در ورزشگاه اتحاد به سه امتیاز مهم دست یافته و خود را در کورس مدعیان قهرمانی لیگ جزیره حفظ کنند. در این گزارش سعی داریم یک بررسی اجمالی از وضعیت تیم فوتبال منچسترسیتی در این دیدار به لحاظ فنی ارائه دهیم و شرایط یکی از مدعیان جدی قهرمانی را بررسی کنیم. سیتیزن ها بازی را با آرایش پایه 1-4-2-3 آغاز کردند. این آرایش امروزه به شدت مورد علاقه پپ واقع شده و از طرفی به نظر می رسد پپ در برابر تیم هایی که احتمالا در پرسینگ از بالا عملکرد موثرتری دارند از این آرایش استفاده می کند.
استفاده از یک عرض سه نفره و همچنین حضور دو بازیکن به عنوان هافبک دفاعی پست (6 Double Pivot) در فاز یک بازیسازی، قابلیت پرس شکنی خوبی را برای تیم به وجود می آورد. حضور کایل واکر و ناتان آکه به عنوان مدافعان میانی رونده (حمل کننده توپ) به هنگام بازیسازی، که عمدتا در نیم فضا (Half-Space) جای گیری می کنند و علاوه بر آن در انتقال پاس، با دو هافبک خط جلوتر که بسته به شرایط بیشتر در کانال میانی جای گیری می کنند کاملا همپوشانی دارد. علاوه بر تمامی موارد فوق این پنج بازیکن در کارهای دفاعی بسیار موفق و هماهنگ عمل کرده و یک ساختار خوب با آرایش 2-3 از منظر Rest Defence را به وجود آورده اند. در حقیقت Rest Defence وضعیتی مهم در زمان انتقال است؛ هنگامی که تیم در جلوی زمین به بن بست می خورد و نیاز است که پاس رو به عقب بدهد و یا توپ را در جلوی زمین از دست داده تا چه حد می تواند توپ را پس بگیرد و در موج بعدی حملات تاثیر مثبت داشته باشد و نیز اینکه اگر توپ از دست رفت؛ تیم با چه شرایطی می تواند از ضد حملات حریف جلوگیری کند.
در تصویر فوق، دوکو توسط تعدادی از بازیکنان یونایتد محاصره شده است؛ در چنین وضعیتی با پاس رو به عقب با یکی از پیوت ها یا مدافعان میانی با حفظ ساختار، بازیسازی از نقاط دیگر زمین انجام می شود. همچنین حضور فیل فودن به عنوان بازیکن آزاد (Free man) در کانال کناری سمت مخالف، شرایط ایده آلی را برای سوئیچ و تعویض منطقه به وجود آورده است. برناردو سیلوا در نیم فضا سمت چپ و کوین دی بروینه اغلب در نیم فضای راست جای گیری می کنند. دلیل این امر این است که بتوانند با ایجادOverload (اضافه بار) در کنار وینگرها شرایط ارسال را هم در جناح خود به وجود آورند. البته این دو بازیکن شعاع حرکتی بسیار گسترده و وظایف پیچیده تری نیز دارند و موتور تیم به حساب می آیند. از طرفی دوکو و فودن دو وینگر کاذب (False Winger) تیم هستند؛ آنها علاقه ای به بازی در کانال های کناری ندارند و عمدتا به داخل نفوذ می کنند؛ چرا که هر کدام در خلاف جهت پای تخصصی شان به کار گرفته شده اند. گل اول سییتیزن ها توسط فیل فودن دقیقا از همین طریق به ثمر می رسد.
یکی از راه های موثر برای شکستن بلاک و رسیدن به دروازه یونایتد در این دیدار، ارسال از جناحین است. به هنگامی که قرار باشد توپ توسط وینگرها و یا هافبک های دفاعی ارسال شود؛ مبدا ارسال نیم فضاست و این ارسال ها عمدتا به نقطه کور مدافعان، یعنی تیر دورتر فرستاده می شود که در ادامه با یک ضربه سر، توپ به منطقه شش قدم پاس داده شده تا ضربه نهایی زده شود. این دیدار یکی از درخشان ترین نمایش های پپ و شاگردانش در این فصل محسوب می شود چرا که آنها با خلق امید گل (xG) 33/3 و وارد کردن 27 ضربه به سمت دروازه حریف که 8 مورد آنها در چارچوب بوده عملکرد بسیار خوبی در یک دربی حساس داشته اند. همچنین xGA (امیدگل متحمل شده) آنها عدد 25/0 را در وضعیتی نشان می دهد که قرمزهای میهمان تنها 3 شوت به دروازه تیم سیتی وارد کرده اند. رد و بدل کردن 736 پاس توسط سیتیزن ها با دقت 92 درصد و نیز نرخ مالکیت توپ 73 درصدی آنها، نشان گر تسلط کامل بر رقیب بوده و از حیث آماری شرایط ایده آل تیم را در تمامی فازها نشان می دهد.
به هنگام دفاع و مشخصا پرسینگ آنها بسیار منظم و دقیق عمل می کنند؛ در زمانی که توپ از دست می رود و امکان بازپس گیری آن از طریق کانترپرس نباشد آنها به سرعت ساختاری مشابه با تصویر زیر را ایجاد می کنند و معمولا تله پرس روی یک گزینه پاس قرار داده می شود.
استونز یک خط به عقب تر می رود تا تیم بتواند یک خط دفاع چهار نفره تشکیل دهد. بدیهی است که برناردو سیلوا در این زمان در کنار رودی به جای استونز قرار گرفته و در کنار دو وینگر تیم که در این زمان کمی عقب تر رفته اند قرار می گیرد. دی بروین به جلو نفوذ کرده و با قرار گرفتن در کنار هالند یک زوج دو نفره را تشکیل می دهد. دلیل استفاده گواردیولا از آرایش 2-4-4 هنگام پرسینگ در سال های اخیر به گفته او این است که با دو مهاجم راس، راحت تر می تواند مدافعان میانی حریف را تحت فشار قرار دهد؛ از سویی دیگر یک لاین چهار نفره در پشت این دو نفر و جلوی خط دفاعی تراز طولی و عمقی بهتری را نسبت به خط سه نفره ایجاد می کند. این موضوع به این ساختار ساده صرفا منتهی نمی شود؛ تله های پرس و ساختارهای موازی گوناگون در طول بازی، مدام در حال تغییر هستند و بسته به شرایط بازیسازی حریف، پرسینگ به روش های دیگر نیز انجام می شود.
برای مثال در صحنه گل سوم سیتیزن ها، هالند با یک زاویه بدن مناسب اقدام به پرس سایه (Pressing Shadow) می کند و علاوه بر فشار روی بازیکن، عملا دو گزینه پاس سمت راست دروازه بان را مسدود کرده است. پس دروازه بان به ناچار باید با بازیکن سمت چپ (لیندلوف) بازی کند.
در تصویر فوق، امرابط در تله پرس بازیکنان سیتی گرفتار شده است؛ همانطور که ملاحظه می شود لیندلوف به عنوان یک گزینه پاس رو به عقب، به دلیل جای گیری خوب دیبروینه به لحاظ Cover Shadow (پوشش سایه) عملا از دسترس خارج شده است. حتی اگر آمرابات بخواهد دیگو دالو را به عنوان یک گزینه پاس در نظر بگیرد؛ برنالدو سیلوا مسیر پاس را به راحتی قطع می کند. این مساله همچنین درمورد رافائل واران هم به عنوان یک گزینه پاس صدق می کند؛ یعنی آلوارز و هالند در وضعیتی هستند که می توانند آن گزینه پاس را نیز قطع کنند. در ادامه رودری با ایجاد یک مداخله، توپ را پس گرفته و هالند را در موقعیت گل قرار می دهد تا در نهایت غول نروژی آخرین ضربه را بر شیاطین سرخ وارد کند. در پایان باید اشاره داشت نمایش شب گذشته شاگردان پپ گواردیولا، یک خط و نشان جدی برای سایر رقباست و عطش آنها برای قهرمانی علی رغم نتایج درخشان فصول گذشته، همچنان زیاد است و اگر بتوانند این روند را حفظ کنند این می تواند زنگ خطری برای لیورپول، آرسنال و شاید استون ویلا باشد.