دوشنبه 13 مرداد 1404

بازگشت به سینمای اجتماعی روی سایه کمدی‌های پرفروش

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
بازگشت به سینمای اجتماعی روی سایه کمدی‌های پرفروش

حدود 40 درصد از تعداد فیلم‌های اکران‌شده در سینمای ایران در سال‌های اخیر را می‌توان ذیل سینمای اجتماعی طبقه‌بندی کرد.

به گزارش مشرق، 10 فیلم جدی مربوط به سینمای اجتماعی را که در بازه مهرماه 1400 تا همین امروز اکران شده‌اند نام ببرید. این یک سوال امتحانی نیست؛ پرسشی است که پاسخ به آن ما را به وضعیت استراتژی اکران در سینمای ایران می‌رساند.

حدود 40 درصد از تعداد فیلم‌های اکران‌شده در سینمای ایران در سال‌های اخیر را می‌توان ذیل سینمای اجتماعی طبقه‌بندی کرد. فیلم‌هایی با رگه‌های درام، جنایی یا روانشناختی که رگه‌هایی از نقد اجتماعی را در خود محفوظ کرده‌اند، سینمایی که در اوایل دهه 80 دوران اوج خود را تجربه کرد. به‌عنوان مثال از 10 فیلم پرفروش سینمای ایران در سال 1381، 60 درصد از کل سینما را سینمای اجتماعی در بر گرفته بود که بیش از یک میلیون مخاطب را به سینماها کشاند و فیلمی مثل «من ترانه 15 سال دارم» با بلیت 400 تومانی آن زمان حدود 600 میلیون تومان فروخت.

آمارهای چهار ماهه اعداد دوساله را به هم می‌ریزد 23 سال از 81 فاصله می‌گیریم و به سینمای امروز نگاهی می‌اندازیم. باز هم یک فیلم اجتماعی میزان یک میلیون فروش را رد می‌کند و ممکن است یک فیلم دیگر هم از همین جریان تولیدات در میان پنج فیلم پرفروش قرار بگیرد و از میزان یک میلیون بلیت عبور کند. درحالی‌که با بررسی وضعیت سینمای اجتماعی در سال‌های گذشته به نکته‌ای جالب برخورد می‌کنیم؛ در سال 1403 در نیمه اول هیچ اثری از سینمای اجتماعی وجود ندارد و در نیمه دوم سال به جز یک فیلم هیچ اثری از این سینما در جدول 5 فیلم پرفروش قرار نمی‌گیرد.

وقتی به سال 1402 هم نگاهی می‌اندازیم باز هیچ فیلمی از سینمای اجتماعی در نیمه دوم سال وجود ندارد و در جدول فروش نیمه اول 1402 دو فیلم «کت چرمی» و «سه کام حبس» به چشم می‌خورند که البته مجموع فروششان به یک میلیون هم نمی‌رسد. برخی تحلیل‌شان این بود که سینمای موسوم به اجتماعی (اگر این نام را بتوانیم صادق بدانیم) به بن‌بست رسیده و عملاً به جز کمدی هیچ اثر دیگری نمی‌فروشد، با این حال آمارهای چهار ماه و چند روز نیمه اول 1402 در این تحلیل شکی جدی وارد کرده است.

برآیند تحلیل سابق آن می‌شد که باید شکل و صورت‌بندی اکران را برای زنده نگه‌داشتن سینما، منطبق بر کمدی‌ها چید و سینماها اولویت اصلی‌شان را روی آن‌ها بگذارند. در این بین برخی از آثار هم به‌عنوان حاشیه و یا اتفاقی متفاوت می‌آمدند و فروش می‌کردند، به‌عنوان مثال «مست عشق» در سال 1403 آمد و فروش داشت و در جدول جایگاه سوم را کسب کرد.

با این منطق که سینمای اجتماعی به بن‌بست خورده اصولاً باقی ژانرها به حاشیه رانده می‌شد. به نوعی نداشتن مخاطب فیلم‌های درام - اجتماعی یکی دو سال اخیر مساوی با عدم اقبال مخاطب به کلیت این‌گونه از فیلم‌ها در نظر گرفته می‌شد.

بر همین اساس در بازه‌های زمانی مختلف میزان اکران فیلم‌های کمدی هم دستخوش تغییر می‌شد. به‌عنوان مثال وقتی در نیمه اول سال 1401، 46 درصد از آثار را درام‌های اجتماعی در بر گرفته بودند اما این آمار در سال نیمه دوم همان سال به 32 درصد کاهش پیدا کرد و در نیمه اول سال 1402 به 38 درصد رسید.

این یعنی یک تلاش مشهود برای کم کردن فیلم‌های اجتماعی از اکران. البته همین آمار هم دچار نوسان شدند و در نیمه دوم 1402 به 43 درصد رسیدند و شش ماه بعد به 29 درصد کاهش پیدا کردند، این اولین باری بود که فیلم‌های کمدی از سینمای اجتماعی پیشی گرفته و تعداد فیلم‌هایش به 34 درصد کل اکران رسید.

آیا تعداد فیلم‌ها به اندازه کیفیتشان مهم است

حتی اگر کاهش میزان فیلم‌های حاضر به عنوان درام اجتماعی سال‌های 1402 و 1403 را در نظر نگیریم باز هم یک پرسش جدی وجود دارد. چرا در بازه‌های زمانی‌ای که تعداد فیلم‌های اجتماعی قابل‌توجه است و از 40 درصد عبور می‌کند باز هم جایی در چرخه پرفروش‌ها ندارند؟ برخی آن زمان این‌طور استدلال می‌کردند که چون مردم خوشحال نیستند و میزان رضایتشان از زندگی پایین آمده به سمت سینمای اجتماعی روی نمی‌آورند، بر همین اساس اصل سرمایه‌گذاری را روی سینمای کمدی می‌گذاشتند و سعی می‌کردند با بهره‌گیری از مؤلفه‌های فروش مخاطب چندمیلیونی را به سینما بیاورند.

با این حال این تئوری هم از دو جهت به بن‌بست خورد؛ اول آنکه سینمای کمدی هم دیگر فروش سابق را ندارد و به تکرار افتاده. شوخی‌ها مردم را نمی‌خنداند و میزان فروش از 2 میلیون عبور نمی‌کند و به هزار زور یک میلیون و 500 هزار را رد می‌کند. از طرف دیگر سینمای اجتماعی هم با آثار قابل بررسی‌ای آمده که توان کشاندن مخاطب به سینما را دارد. با این همین دو نکته می‌شود گفت، عمده استدلال‌هایی که برای سلطنت کمدی بر سینما بیان شده بود، حالا محل بحث‌های جدی‌ای قرار گرفته. در چنین شرایطی منطقی به نظر می‌رسد که پخش‌کننده اصلی فیلم‌های کمدی به آثار سینمای اجتماعی روی بیاورد و بخواهد روی آن سرمایه‌گذاری کند. در چنین شرایطی خطری جدی سینمای ایران را تهدید می‌کند.

خطر تک‌ژانری شدن از آنچه در جدول می‌بینید نزدیک‌تر است

در 4 سال اخیر، به جز نیمه دوم سال 1401 جدول پنج فیلم پرفروش بین دو گونه می‌چرخد و عملاً تنوعی وجود ندارد. از طرفی ورود سرمایه‌هایی که به جای فیلمنامه روی ژانر سرمایه‌گذاری می‌کنند هم بر کلیت صنعت اثر می‌گذارد. در چنین شرایطی تک‌ژانری شدن به‌شدت محتمل است. حتی اگر نگاه‌هایمان را گسترده‌تر کنیم و کل جدول اکران نگاهی بیندازیم، در چهار سال اخیر بیش از 50 درصد کل آثار یا کمدی است یا اجتماعی. در چنین شرایطی حتی تنفس فعلی سینما از شرایط دیده شدن و فروش کمدی‌ها باز هم شکننده است و امکان اینکه باز هم مخاطب از سینما روی بگرداند بالاست.

با تمام این تفاسیر، مخاطب نشان داده که به فیلم خوب و قابل بحث نه نمی‌گوید. همان‌طور که آثار انیمیشنی مثل «بچه‌زرنگ» نزدیک به دو میلیون مخاطب گرفت. همان‌طور که «آتابای»، «بی‌همه‌چیز» و «قهرمان» دیده شدند و هم‌اکنون فیلم‌هایی مثل «زن و بچه» و «پیرپسر» می‌گیرد و فیلم‌هایی مثل «زیبا صدایم کن» و «رها» هم در جدول کلی فروش قابل توجهی کسب می‌کنند. با این همه اگر مسئله تنوع اصلاح نشود، خیلی مشخص است که باز هم سینما به بن‌بست بخورد و باید گزارش دیگری بنویسم درباره اینکه ما گفتیم و تنوع ژانری اصلاح نشد.

منبع: روزنامه فرهیختگان
بازگشت به سینمای اجتماعی روی سایه کمدی‌های پرفروش 2
بازگشت به سینمای اجتماعی روی سایه کمدی‌های پرفروش 3