چهارشنبه 15 مرداد 1404

بحران صدسالگی مک‌کینزی

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
بحران صدسالگی مک‌کینزی

در آستانه صدسالگی، مک‌کنزی، به‌عنوان پیشگام مشاوره مدیریت جهانی، با بحرانی ساختاری روبه‌رو است. رشد درآمد این شرکت در سال2024 به تنها 2درصد رسیده، درحالی‌که رقبایی مانند BCG با 10درصد رشد، موفق شدند سهم بیشتری از بازار را تصاحب کنند. از دیگرسو، کاهش 5هزار نیرو نیز نشانه‌ای از تعدیل عمقی درون سازمان است. هوش مصنوعی و شرکت‌های فناورمحور مانند Palantir، خدمات سنتی مشاوره را دگرگون کرده‌اند....

در آستانه ورود به قرن دوم فعالیت خود، شرکت مشاوره مدیریت مک‌کینزی، به‌عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین نهادهای جهانی در حوزه مشاوره کسب‌وکار، با تغییرات بزرگی روبه‌رو شده است. این شرکت که دهه‌ها رهبر بازار مشاوره بود، امروز در شرایطی قرار دارد که فشارهای ناشی از پیشرفت‌های فناوری و تحولات ساختاری در صنعت، نه‌تنها روش سنتی کار آن را زیر سوال برده، بلکه جایگاه آن را نیز به خطر انداخته است.

سیگنال‌های هشداردهنده 

بر اساس داده‌های موسسه تحقیقاتی Kennedy Intelligence، نرخ رشد درآمد مک‌کینزی در سال2024 به تنها 2درصد رسیده است. رقمی که در مقایسه با 10درصد رشد رقیبانی مانند (Boston Consulting Group (BCG، نشانه‌ای آشکار از کند شدن سرعت حرکت در مسیر رشد است. این کاهش عملکرد در حالی رخ داده که از اواسط دهه گذشته، مک‌کینزی با سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه دیجیتال و گسترش خدمات، دورانی از رشد پرشتاب را تجربه کرده بود. این در حالی است که از اواخر سال 2023، این شرکت حدود پنج هزار نفر از پرسنل خود را تعدیل کرده و تعداد کارکنانش از 45 هزار به 40 هزار نفر کاهش یافته است. این اقدام، نه تنها نشانه‌ای از فشار مالی، بلکه بازتابی از تحولی عمیق در ساختار تقاضا برای خدمات مشاوره است.

اصلی‌ترین پرسش در زنجیره ارزش 

تحولات فناورانه، به‌ویژه پیشرفت سریع هوش مصنوعی، در حال دگرگونی بنیادین صنعت مشاوره است. اقداماتی که در گذشته نیازمند تیم‌های بزرگ مشاور، زمان زیاد و منابع گسترده بود، امروزه با ابزارهای هوش مصنوعی به سرعت و با دقت بالا انجام می‌شوند. امروزه تحلیل داده‌های مالی، پیش‌بینی روندهای بازار و مدل‌سازی رفتار مشتری، با استفاده از مدل‌های یادگیری ماشین و پلتفرم‌های تحلیلی خودکار انجام می‌شوند. از سوی دیگر، تولید گزارش‌های استراتژیک، تهیه اسناد تصمیم‌گیری و حتی تدوین ارائه‌های مدیریتی که بخش اصلی کار مشاوران بود، امروزه با مدل‌های زبانی پیشرفته و چت‌بات‌ها به‌صورت خودکار ساخته می‌شود. این تغییرات، شرکت‌هایی مانند Palantir و OpenAI را به بازیگران مهمی در حوزه مشاوره تبدیل کرده است. این شرکت‌ها فقط تحلیل ارائه نمی‌دهند، بلکه راهکارهای فناوری را هم مستقیما اجرا می‌کنند. به نقل از اکونومیست، این دقیقا همان حوزه‌ای است که شرکت‌های مشاوره سنتی در آن ضعیف عمل کرده‌اند.

رقابت با شرکت‌های فناورمحور 

رقابت امروز مک‌کنزی دیگر فقط با BCG،Bain یا Deloitte نیست. بازیگران جدیدی مانند Palantir و Databricks با ارائه پلتفرم‌های هوش مصنوعی که مستقیما در سازمان‌ها نصب و راه‌اندازی می‌شوند، به رقبای واقعی تبدیل شده‌اند. به‌عنوان نمونه، Palantir در سال 2024 درآمدی نزدیک به 3‌میلیارد دلار داشته که نشان‌دهنده رشد 48درصدی سالانه است. بیش از 40درصد از این درآمد از بخش خصوصی حاصل شده است. آمارها نشان می‌دهد که این شرکت در حال ورود به قلب بازار مشاوره است.

تحول در مدل کسب‌وکار 

در پاسخ به این فشارها، مک‌کینزی تلاش کرده است از نقش سنتی «تدوین‌کننده استراتژی» فراتر برود و وارد حوزه اجرای پروژه‌ها شود. این حرکت، بازتابی از تغییر در انتظارات مشتریان است. روند طی‌شده در خلال سال‌های اخیر نشان می‌دهد شرکت‌ها دیگر به یک گزارش یا ارائه استراتژیک قانع نیستند، بلکه به نتایج عینی و قابل اندازه‌گیری نیاز دارند. بنابراین، مدل‌های قراردادی جدیدی مانند «پروژه‌های نتیجه‌محور» در حال گسترش است؛ جایی که درآمد مشاور به دستیابی به اهداف مشخص وابسته است. این رویکرد اگرچه با واقعیت‌های روز بازار هماهنگ است، اما حاشیه سود بالایی که شرکت‌های مشاوره سنتی به آن عادت داشتند را به شدت کاهش داده است.

مدل سنتی در خطر 

یکی از مهم‌ترین چالش‌های ساختاری که مک‌کنزی در سال‌های اخیر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند، عدم توانایی در جذب و حفظ نیروهای متخصص در حوزه‌های فناوری و دیجیتال است. زمینه‌ای که امروزه به یکی از محورهای اصلی رقابت در صنعت مشاوره تبدیل شده است. درحالی‌که تقاضا برای خدماتی مانند تحلیل داده‌های پیچیده، پیاده‌سازی سیستم‌های هوش مصنوعی، طراحی معماری دیجیتال و بهینه‌سازی فرآیندهای مبتنی بر الگوریتم افزایش چشم‌گیری داشته، مک‌کینزی همچنان به مدل سنتی استخدامی خود پایبند مانده است. مدلی که بر جذب فارغ‌التحصیلان جوان از رشته‌های مختلف با استعداد عمومی بالا استوار است. این مدل، که در دهه‌های گذشته پایه و اساس موفقیت مک‌کینزی بود، بر این ایده پابرجا است که استعداد عمومی، توانایی تفکر تحلیلی و مهارت در حل مساله، مهم‌تر از دانش فنی تخصصی است و این مهارت‌ها را می‌توان درون شرکت پرورش داد. اما در دنیای امروز که فناوری با سرعتی بی‌سابقه در قلب استراتژی‌های کسب‌وکارها جای می‌گیرد، این رویکرد دیگر به اندازه کافی پاسخ‌گوی نیازهای مشتریان نیست.

در مقابل، رقبایی مانند (Boston Consulting Group (BCG سال‌هاست این شکاف را شناسایی کرده و با سرمایه‌گذاری هدفمند، زیرساخت‌های لازم برای جذب نیروهای فنی را ایجاد کرده‌اند. BCG نه تنها واحد تخصصی هوش مصنوعی خود را با نام BCG Gamma تاسیس کرده، بلکه به‌طور فعال از دانشگاه‌ها، آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و شرکت‌های فناوری، دانشمندان داده، مهندسان یادگیری ماشین و توسعه‌دهندگان الگوریتم جذب می‌کند. مک‌کنزی با ایجاد واحدهایی مانند QuantumBlack (که در سال 2019 خریداری شد) تلاش کرد این شکاف را پر کند.

بازوی مدرن و فناورانه مک‌کنزی برای ورود جدی به دنیای هوش مصنوعی و تحلیل داده است. با این حال ادغام این واحدها در فرهنگ سنتی شرکت همواره با چالش همراه بوده است. نتیجه این امر آشکار است؛ درحالی‌که مشتریان امروز به دنبال شرکایی هستند که هم بینش استراتژیک داشته باشند و هم توانایی اجرای فنی؛ مک‌کینزی در مقایسه با رقبای خود، در ارائه ترکیبی از این دو مزیت عقب‌مانده است. این کندی در تطبیق، نه تنها باعث از دست دادن پروژه‌های کلیدی شده، بلکه به تدریج به تضعیف برند شرکت به عنوان پیشگام در تحولات دیجیتال منجر شده است.

برند و دانش؛ آخرین سنگر دفاعی 

با وجود همه چالش‌ها، مک‌کینزی همچنان از دارایی‌های بزرگی مانند یک برند جهانی، شبکه گسترده فارغ‌التحصیلان و بانک عظیم دانش داخلی برخوردار است. علاوه بر این، مک‌کینزی با ترکیبی از هوش مصنوعی و دانش داخلی و انحصاری خود شرکت، یک ابزار اختصاصی به نام «Lilli» ساخته است. این ابزار به مشاوران کمک می‌کند تا به داده‌ها، گزارش‌ها، مطالعات موردی و تجربیات گذشته شرکت به صورت سریع و کارآمد دسترسی پیدا کنند. هدف از ساخت این ابزار، افزایش سرعت و کیفیت کار مشاوران و ایجاد یک مزیت رقابتی است. اما سرعت پیشرفت فناوری چنان سریع است که حتی این مزیت‌های رقابتی نیز در بلندمدت در معرض خطر قرار دارند.

مشاوران باید شریک تحول شوند 

اکونومیست در گزارش با عنوان «چگونه مک‌کینزی برتری خود را از دست داد» به تشریح وضعیت این شرکت پرداخته است. تحلیلگران اکونومیست معتقدند که آینده مشاوره مدیریت به سمت شرکای تحولی (Transformation Partners) می‌رود. به بیان ساده‌تر، آینده بازار در دست شرکت‌هایی است که نه تنها استراتژی می‌نویسند، بلکه خودشان آن را اجرا می‌کنند. این نقش جدید نیازمند تخصص در فناوری، مدیریت پروژه‌های پیچیده و درک عمیق از دنیای دیجیتال است. در شرایطی که مشتریان از خود می‌پرسند چرا باید مبالغ هنگفتی برای خدماتی بپردازند که بخشی از آن توسط هوش مصنوعی قابل انجام است، شرکت‌های مشاوره باید اثربخشی و ارزش ملموس خود را به اثبات برسانند.

آینده‌ای در معرض شکست یا نوسازی 

مک‌کینزی، به‌عنوان نماد مشاوره قرن بیستم، امروز در نقطه عطفی تاریخی قرار دارد. هوش مصنوعی و شرکت‌های فناورمحور در حال بازتعریف کامل بازار مشاوره هستند. آینده این صنعت به این بستگی دارد که آیا شرکت‌های سنتی می‌توانند خود را با این تحولات تطبیق دهند یا خیر؟ اگر مک‌کینزی نتواند در قرن دوم فعالیت خود، «تمایز» ادعایی‌اش را بازتعریف کند، ممکن است به جای رهبری، به حاشیه رانده شود. نوسازی همه‌جانبه و پذیرش تغییر دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک الزام بقا است.