جمعه 23 خرداد 1404

بسیجی کوچکی که تشنه‌لب به دیدار مولایش رفت

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع

تهران - ایرنا - گفتم کوچولو بیا جلو. حالا دیگر آب زیاد داریم. بگیر و بخور! دیدم چند قدمی به جلو آمد و ناگهان ایستاد. نگاهش که به دیگر برادران افتاد، رو به من گفت برادر فعلاً نمی‌خواهم! هر وقت تشنه شدم به من آب بده. الآن آب را به دیگر برادران تشنه بده!