به بهانه فتح زمین و آسمانِ آبیِ انگلستان / به استقبال فینال: لشگرکشی سیتی ادامه دارد!
نه تاریخ، نه فرگوسن، نه احساسات لبریز، نه مشت های تکان خورده هواداران یونایتد در سراسر جهان، نمی توانست جلودار سیتی باشد
به گزارش ورزش سه، چند دقیقه قبل از شروع فینال جام حذفی 2023، دو چهره آشتای قدیمی، با کت و شلواری شیک و جذبه ای که با افزایش سن و گذشت زمان کم رنگ نشده بود، با گرفتن دستگیره های جام تاریخی حذفی، با یکدیگر وارد زمین سبز درخشان ومبلی شدند که در آفتاب شدید جلوه دیگری یافته بود. اسطوره های دو باشگاه منچستر؛ سر الکس فرگوسن، سرمربی سابق یونایتد، پرافتخارترین مربی تاریخ بریتانیا و مایک سامربی، از بازیکنان برجسته دهه هفتاد منچسترسیتی.
پس از اینکه سرمربی و سر الکس که اکنون با خمیدگی خفیفی راه میرود، جام را با احتیاط روی پایه خود قرار دادند. فرگوسن به سوی طرفداران منچستریونایتد در ومبلی چرخید، و با شور و هیجان گذشته های شیرین ولی دور، هر دو مشت خود را به هوا بلند کرد و با شدت و قدرت هرچه تمام تر آنها را تکان داد.
این شاید آخرین پیام رو در رو و پایانی سرمربی بزرگ یونایتد بود. معمار نابغه سه گانه یونایتد. یک فراخوانی، دعوت رسمی و بنوعی دستور مستقیم به شرکت فعالانه در رقابت خصومانه و حیاتی. برای انجام یک اقدام و ماموریت خاص. و شاید درخواستی غیرمستقیم و عاجزانه از بازیکنان اریک تن هاخ تا تک تک ان ها را مجاب کند تا از این فرصت استفاده کنند. لحظه ایی که فرگوسن ارزو می کرد، ای کاش برای یک بار دیگر هم که شده برای 90 دقیقه روی نیمکت می نشست و تیم را در دست می گرفت. فقط برای این نبرد، فقط همین یکی، تا شاید جلودار امپراتوری جدید شهر و کشور با پرچم های آبی باشد:
حافظ و پاسدار شاهکار 3 گانه خود و یونایتد! مناسب ترین گزینه، و بهترین شانس همین بود. حقیقتا اگر تیمی قصد داشت تا تلاش و سعی و کوشش لایزال سیتی را، برای نوشتن نام خود در کتاب های تاریخ فوتبال انگلستان و اروپا، منحرف و متوقف کند، آن تیم، منچستر با هدایت فرگوسن بود...
در حالیکه هیچ کس شانس زیادی برای اینتر در فینال اروپا قائل نیست خیلیها فکر میکردند که شاید، فقط شاید، یونایتد بتواند به سنگینی و زور تاریخ پاسخ دهد. قادر باشد تا روح پیشینیان خود را احضار کند و به رویای بزرگ سیتی خاتمه دهد، و پیش از اینتر، فتح 3 گانه را، حتی اگر در فینال لیگ قهرمانان به پیروزی برسد، متوقف کند. از کوه نور یگانه و گرانبهای بی بهای که قیمتی برای ان متصور نیست، به هر شکلی شده، محافظت کند؛ و حاجت و طلب قلبی سیتی را خاک و خاکستر کند.
یونایتد تلاش کرد. مردانه هم تلاش کرد. سرهای بالا، چشم در چشم. با غرور. بدون رسوایی. اما آنها نتیجه را با کمی امیدواری در این بین به حریف دادند و جشن آبیها را به تماشا نشستند.
البته عملکرد سیتی در فینال، غلبه همیشگی را نداشت. حداقل نه از نوع و سطحی که اخیرا شاهد آن بودیم. نه انچه در برابر رقیب این فصل خود، آرسنال در لیگ یا بایرن مونیخ و رئال مادرید در اروپا دیده بودیم، اما سیتی به اندازه کافی خوب بود تا یونایتد را کنار بزند. باید اذعان کرد، آنها در لیگ و اندازه سیتی نیستند. به هر شکل، هنوز نه! در پایان، ماموریت و وظیفه ای فراتر از ظرفیت و توان ان ها بود. نه تاریخ، نه فرگوسن، نه احساسات لبریز، نه مشت های تکان خورده، نه قدرت تماشاگران محلی و نه دعاهای پرشور و از اعماق قلب هواداران یونایتد در سراسر جهان، نمی توانست جلودار سیتی باشد.
سیتی به اندازه ایی خوب بود تا اجازه ندهد، هر یک از این موارد جلو دار شان باشد یا تغییری در هدف و مسیرشان ایجاد کند. رودخانه سیتی، سیال و خروشان به سوی دریا در جریان است. به سوی اقیانوس فوتبال اروپا.
بله، لشگرکشی ادامه دارد، گواردیولا و سربازانش به دروازه های شهر نزدیک شده اند و دیگر چیزی به فتح شهر نمانده است. تا فرصتی هست فرار کنید، پرچم های آبی به اهتزار در آمده اند و آسمان آبی آبی است. امیرحسین صدر 5 جون 2023