دوشنبه 3 دی 1403

تأثیر وسواس نظافت افراطی بر سلامت روان / همه چیز را هم نباید دور انداخت

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
تأثیر وسواس نظافت افراطی بر سلامت روان / همه چیز را هم نباید دور انداخت

ماری کندو، مشاور سازمان‌دهی اهل ژاپن و نویسنده کتاب «تحول در زندگی با جادوی نظم»، پس از تولد فرزند سوم خود اعلام کرد که رویکرد سخت‌گیرانه‌اش برای نظم دهی دیگر برای او اولویت نیست و گفت: «فهمیدم که گذراندن وقت با فرزندانم شادی بیشتری را برای من تضمین می‌کند و اشکالی ندارد آن‌ها تمام اسباب بازی‌هایشان را در یک جعبه بگذارند به جای اینکه بر اساس طبقه بندی بسیار دقیق آن‌ها را مرتب کنند».

کوندو یکی از کارشناسان معروف «رویکرد رهایی از بی‌نظمی و زندگی کاملا سازمان یافته» به شمار می‌رود. این رویکرد یک رویکرد بین‌المللی است که از سال 2019 شروع به گسترش کرد تا زمانی که وایرال شد و بیش از 110.4 میلیارد بازدید در پلتفرم «تیک تاک» به دست آورد و به اصطلاح «وسواس نظافت» را در میان مردم تقویت کرد.

این رویکرد ممکن است مثبت به نظر برسد؛ اما کارشناسان بهداشت روان هشدار می‌دهند که این ترندها ممکن است بیشتر از اینکه مفید باشند، ضرر برسانند؛ اما چگونه رویکرد رهایی از بی‌نظمی بر سلامت روان ما تاثیر می‌گذارد و چگونه با ترندهای تمیزکاری آگاهانه‌تر برخورد کنیم؟

احساس کاذب از خود

شان پلِچی، رئیس انجمن سازمان‌دهی حرفه‌ای به روزنامه «گاردین» گفت: «فشار مداوم برای همگام شدن با این رویکردهای سازمان‌دهی، بر سلامت روانی و جسمی ما تأثیر می‌گذارد و میل مداوم برای رسیدن به کمال و اشتیاق چنین خانه‌های بی‌عیب و نقصی را تقویت می‌کند».

پلِچی افزود: چنین رویکردهایی ممکن است فرسودگی و احساس ناامیدی را سبب شود، به ویژه زمانی که فرد قادر به تمایز میان ماهیت فریبنده رسانه‌های اجتماعی و روش‌های مفید یا مناسب نیست. به منظور پیشگیری از خطرات این گرایش‌ها برای سازمان دهی، به جای تمرکز بر جذابیت‌های زیبایی شناختی با هزینه‌های اغراق آمیز آن، مراجعه به اصول اولیه نظافت توصیه می‌شود.

روانپزشک کاساندرا جی به نوبه خود اشاره کرد که هم احتکار (مشکل دور انداختن وسایل) و هم تمیز کردن بیش از حد یا حرفه‌ای تأثیر منفی بر سلامت روان دارند و با احساس اضطراب و خستگی مرتبط هستند.

او توضیح داد که خلاص شدن از شر وسایل تا این اندازه یک رفتار آگاهانه به شمار نمی‌رود؛ زیرا تلاش برای کاهش وسایل و قرار دادن آن‌ها در یک جعبه با رنگ‌های هماهنگ نه تنها باعث خستگی می‌شود، بلکه ممکن است به احساس کاذب از خود و موفقیت منجر شود و این امر به نوبه خود به استرس و انزوای بیشتر می‌انجامد و به علت نیاز دائمی به خلاص شدن از شلوغی و حفظ انسجام خانه به گونه‌ای که ردی از جریان زندگی در آن یافت نشود، این روند احساس فرسودگی را افزایش می‌دهد.

همه چیز را هم نباید دور انداخت

اگرچه زندگی در یک مکان نامرتب ممکن است بر بسیاری از بخش‌های زندگی ما تأثیر منفی بگذارد و توانایی ما برای تمرکز و به اتمام رساندن کار را کاهش دهد، دکتر سوفی اسکات، عصب پژوه شناختی دانشگاه کالج لندن، با دور ریختن بیش از حد همه چیز موافق نیست؛ زیرا برخی وسایل ممکن است بیانگر خاطراتی باشند که از نظر احساسی مهم هستند یا به بخشی از هویت ما مرتبط هستند؛ بنابراین ما نباید برای خلاص شدن از چیزهایی که ممکن است غیرقابل جایگزین باشند، عجله کنیم.

اسکات می‌افزاید علاوه بر پشیمانی، این خطر وجود دارد فردی که رویکردی سختگیرانه برای رهایی از بی‌نظمی اتخاذ می‌کند، این رویکرد را در سایر زمینه‌های زندگی خود مانند روابط اجتماعی به کار گیرد، بدون اینکه متوجه باشد حتی دوستان «بی‌ثبات» ممکن است در وقت نیاز، گرانبها باشند. بر اساس آنچه وبسایت «بی بی سی» گزارش داده است ماری کوندو در کتاب خود [در تبیین همین رفتارهای افراطی] از یکی از مشتریانش نقل می‌کند: «یاد گرفتم که ببینم واقعا به چه چیزی نیاز دارم و به چه چیزی نیاز ندارم؛ بنابراین در تصمیم‌گیری برای طلاقم موفق شدم و از همسرم جدا شدم».

بر اساس آنچه در وبسایت «Health and Me» منتشر شده برخی از اثرات منفی افراط در تمیزکاری و سازماندهی به شرح زیر است:

اضطراب و استرس: خلاص شدن از شر بی‌نظمی یا نظم و ترتیب دادن مداوم برای حفظ یک منزل بی‌عیب و نقص در تمام مدت، می‌تواند به افزایش اضطراب و استرس منجر شود.

ناکامی در تصمیم گیری: افراط در رهایی از بی‌نظمی مستلزم تصمیم‌گیری‌های فراوان در مورد این مسئله است که چه چیزی را نگه دارید یا از آن خلاص شوید و این امر ممکن است به آنچه به عنوان «خستگی از تصمیم‌گیری» شناخته می‌شود منجر شود که توانایی شما برای انتخاب‌های موثر در سایر زمینه‌های زندگی را کاهش می‌دهد و می‌تواند بر عملکرد شناختی شما به طور کلی تأثیر بگذارد.

بار ادراکی: تمرکز بیش از حد بر نظم و سازمان‌دهی می‌تواند به بار ادراکی منجر شود، به گونه‌ای که ذهن شما با نیاز دائمی به مدیریت و طبقه‌بندی آیتم‌ها سنگین می‌شود و این امر بر تمرکز و وضوح ذهنی شما تأثیر می‌گذارد.

تأثیر عاطفی: تلاش برای [دستیابی به] کمال در رهایی یافتن از بی‌نظمی ممکن است به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود، به ویژه زمانی که انتظارات برآورده نمی‌شوند. این فشار عاطفی ممکن است بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارد و احساس بی‌کفایتی و عزت نفس پایین را تقویت کند.

نحوه برخورد با سازمان‌دهی کردن به شیوه‌ای آگاهانه‌تر

تمییز و مرتب نگه داشتن خانه معمولا بیانگر سلامت عاطفی است. به این دلیل نباید نظافت کردن برای بهبود خلق و خوی فرد را با پناه بردن به تمیز کردنِ افراطی اشتباه بگیرید. در این خصوص متخصصان مجموعه‌ای از نصیحت‌ها را به شرح زیر ارائه می‌کنند:

تعادل و میانه‌روی: رسانه‌های اجتماعی باعث می‌شوند احساس بدی به خانه‌هایمان داشته باشیم؛ از این‌رو، هر کس باید خانه‌اش را به‌گونه‌ای تمیز نگه دارد که مناسب شرایط و زندگی‌اش است. در این‌باره، الین لارسون، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه کلمبیا، به سایت «واشنگتن پست» گفت: برخی از وظایف نظافتی منزل بسیار ضروری است. به عنوان مثال، هر سطح یا وسیله‌ای که برای تهیه غذا استفاده می‌شود مانند اسفنج، کانتر و تخته برش باید پس از هر بار استفاده به خوبی تمیز شود. البته توالت‌ها و دستشویی‌ها نیز به نظافت مکرر نیاز دارند؛ اما بسیاری از کارهای دیگر واقعا در راستای زیباشناختی است و می‌توان آن‌ها را به صورت دوره‌ای انجام داد.

به حداقل رساندن وسایل: باید بدانیم که هر چیزی که وارد خانه می‌کنیم مقداری از زمان، انرژی و فضای ما را صرف می‌کند و هر چه وسایل کمتر باشد، سازماندهی آن‌ها آسان‌تر است.

نظافت بدون استرس: به خودتان فشار نیاورید تا خانه خود را به یکباره تمیز کنید یا استانداردهای تعیین شده از سوی اینفلوئنسرها را رعایت کنید.

اهداف قابل دستیابی: می‌توانید برنامه‌ای برای سازماندهی منزل خود بر اساس وظایف اساسی روزانه و برنامه‌ای دیگر برای وظایف بزرگتر طراحی کنید و این ضرورت را در نظر بگیرید که هر وظیفه باید قبل از رفتن به وظیفه بعدی انجام شود.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.