تاجیک: آنهایی که به دنبال رفراندوم هستند، احساس میکنند به یک وضعیت تاسیسی رسیدهایم / اصلاحطلبی سرمایه اجتماعی گذشته خود را به کلی از دست داده است

یک فعال سیاسی عنوان کرد: آنهایی که به دنبال رفراندوم هستند، احساسشان این است که ما به یک دوران و وضعیت تاسیسی رسیدهایم. در این وضعیت تاسیسی حتی بقای نظم و نظام کنونی در گرو نوعی تاسیس رادیکال نهفته است؛ یعنی ما نمیتوانیم به اصطلاح با اصلاحات ملایم، اصلاحات به اصطلاح محافظهکارانه مشکل را حل کنیم.
محمدرضا تاجیک در گفت وگویی به نقد اصلاح طلبان پرداخته است.
بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
در مورد جریان اصلاحطلبی واقعگرا، خیلی نمیتوانم با این مفهوم رابطه برقرار کنم. «واقعیت» جای بیرون از ذهن ما نیست، «واقعیت» جایی بیرون از زبان ما نیست؛ ما با امر واقعی آنگونه که هست نمیتوانیم رابطه برقرار کنیم؛ واقعیت برساختهی ذهن ماست، واقعیت برساختهی زبان ماست؛ بنابراین وقتی میگوییم که ما واقعگرا هستیم، به یک معنا با آن واقعیتی که «خود» ساخته و پرداخته میکنیم، با واقعیتی که «خود» خلق میکنیم و آن چیزی که خود واقعیت مینامیم، رابطه برقرار میکنیم.
در میان اصلاحطلبان ما که به نام روزنهطلب و واقعگرا مطرح شدهاند، آن واقعیتی را که خود میخواهند از وضعیت سیاسی و بافت قدرت و تافت قدرت و به اصطلاح روابط نامتقارن نیروها در جامعه ما جستوجو بکنند و نامش را واقعیت و انطباق با واقعیت مینامند.
همانگونه که عقلانیت اینگونه است که ما یک عمل عقلانی داریم، یک کنش عقلانی داریم؛ کنش عقلانی از منظر چه کسی؟ عقل از منظر چه کسی؟ در مورد عقل تعاریف بسیار گوناگونی صورت گرفته و حکم عقل به گونهای است که بالاخره هر کسی میتواند به شکلی عقلانیت را تعریف کند و کنش خود را عقلانی جلوه دهد.
*من بیشتر نوع کلبیمسلکی میبینم تا نوعی واقعگرایی، یعنی تن دادن به شرایط و این که شرایط جبرگونههایی دارد که آن جبرگونهها بر ما تحمیل شده و جز این نمیتوانیم کاری انجام دهیم. این یک بحث دیگری است که در مورد جریان واقعگرایی یا اعتقاد به کلبی مشربی اصلاحطلبی مشاهده میشود.
آنهایی که به دنبال رفراندوم هستند، احساسشان این است که ما به یک دوران و وضعیت تاسیسی رسیدهایم. در این وضعیت تاسیسی حتی بقای نظم و نظام کنونی در گرو نوعی تاسیس رادیکال نهفته است؛ یعنی ما نمیتوانیم به اصطلاح با اصلاحات ملایم، اصلاحات به اصطلاح محافظهکارانه مشکل را حل کنیم.
ما مشاهده میکنیم که دیگر سرمایه اجتماعی که زمانی اصلاحطلبان داشتند، به کلی از دست رفته است. میدانیم که فضای اعتماد نسبت به اصلاحطلبان از بین رفته است و همچنین میدانیم که مردم ما گامها جلوتر از جریان اصلاحطلبی حرکت میکنند.
تقاضاها بسیار رادیکالتر از آن چیزی است که جریانهای داخلی مطرح میکنند. نسل جوان ما این را در هیچ جریانی نمیبیند و هیچ جریانی را نماینده خود نمیداند و بنابراین میگوید که «چپ و راست دیگر تمام است ماجرا» و ما به دنبال جریانی جدید میگردیم. بعید میدانم که جریان اصلاحطلبی با این «ریش بتواند به تجریش» برود. جریان اصلاحطلبی فکر نمیکنم بتواند با این فضای رسمی که دارد، دوباره جایگاهی در میان مردم پیدا کند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.