تبدیل دانشگاههای تربیت معلم؛ از مرکز پرورش به ادارات آموزشی!

ریحانه بهزادی، معلم فیزیک و دانشآموخته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، از تجربیات خود در دانشگاه تربیت معلم صحبت کرد و به چالشهایی اشاره کرد که در این فضا وجود دارد. به گفته او، دانشگاههای تربیت معلم بیشتر شبیه به محیطهای کارمندی هستند و انگیزههای دانشجویان برای فعالیتهای دانشجویی کمتر به چشم میآید. بهزادی معتقد است که این دانشگاهها...
ریحانه بهزادی، معلم فیزیک و دانشآموخته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، از تجربیات خود در دانشگاه تربیت معلم صحبت کرد و به چالشهایی اشاره کرد که در این فضا وجود دارد.
به گفته او، دانشگاههای تربیت معلم بیشتر شبیه به محیطهای کارمندی هستند و انگیزههای دانشجویان برای فعالیتهای دانشجویی کمتر به چشم میآید. بهزادی معتقد است که این دانشگاهها باید توجه بیشتری به تربیت معلمانی متناسب با نیازهای واقعی مدارس و جامعه داشته باشند، چرا که فارغالتحصیلان این دانشگاهها اغلب به عنوان دانشآموختگان رشتههای مختلف وارد مدارس میشوند، نه به عنوان معلمان متخصص.
مشروح این گفتگو که در آن پیرامون فضای کار معلمی برای خانمها از زبان دانشجومعلم دیروز و دبیر امروز آمده را در ادامه میخوانید:
ریحانه بهزادی، دانشآموخته رشته فیزیک، در ابتدای گفتگو به تصورات اولیه خود از معلمی اشاره کرد.
او گفت که قبل از ورود به حرفه معلمی تصور میکرد که معلم باید "خدای کلاس" باشد. در ذهنش معلم به فردی شیک و بانفوذ تبدیل میشد که همه دانشآموزان باید به حرفهایش گوش دهند و طبق برنامه درسی عمل کنند. اما با ورود به کلاسهای درس، متوجه شد که معلمی با چالشهای متعددی روبهرو است و نیاز به عوامل زیادی برای تاثیرگذاری روی دانشآموزان دارد. به گفته خانم بهزادی، تدریس و تربیت دانشآموزان نیازمند تلاش و دقت بیشتری است و معلم باید با مسائل متنوعی در کلاس روبهرو شود.
چالشهای معلمی و نقش دانشگاههای تربیت معلم
خانم بهزادی در ادامه از تجربیات خود در دانشگاه تربیت معلم صحبت کرد. او فضای این دانشگاهها را متفاوت از سایر دانشگاهها توصیف کرد و گفت که در این فضا بیشتر شبیه به کارمند بودن، زیرا انگیزههای دانشجویان کمتر به سمت فعالیتهای دانشجویی حرکت میکند. به نظر خانم بهزادی، دانشگاههای تربیت معلم باید بیشتر به تربیت معلمانی متناسب با نیازهای واقعی مدارس و جامعه توجه کنند. او به این نکته اشاره کرد که در بسیاری از موارد، دانشآموزانی که از این دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، بیشتر به عنوان دانشآموختگان رشتههای مختلف وارد مدارس میشوند تا معلمان واقعی.
این دانشگاهها بیشتر به فضاهای اداری و کارمندی شباهت پیدا کردهاند تا محیطهایی که دانشجویان را برای رویارویی با چالشهای واقعی مدارس آماده کنند. این مشکل نه تنها به کمبود انگیزههای دانشجویی برمیگردد، بلکه به نبود ارتباط نزدیک و مؤثر بین دانشگاه و مدارس هم مرتبط است.