تعبیر خائن را برای افراخته به کار ببریم یا نه؟/ او به چه خیانت کرد
نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و عضو سابق مجاهدین خلق درباره کتاب «من اعتراف میکنم» گفت: باید دید آیا میتوان تعبیر خائن را برای افراخته استفاده کرد یا خیر؟ او به چه سازمانی خیانت کرد؟
نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و عضو سابق مجاهدین خلق درباره کتاب «من اعتراف میکنم» گفت: باید دید آیا میتوان تعبیر خائن را برای افراخته استفاده کرد یا خیر؟ او به چه سازمانی خیانت کرد؟
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «من اعتراف میکنم؛ زندگی و زمانه وحید افراخته، عضو مرکزی سازمان مجاهدین خلق» تألیف محمد رحمانی دیروز سهشنبه 30 خرداد در مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران نقد و بررسی شد.
در این مراسم احمدرضا کریمی، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و عضو سابق سازمان مجاهدین خلق، ناصر رضوی، کارشناس حوزه تاریخ معاصر، حسین تقوایی، کارشناس مسائل امنیتی و مجید سهرابی، کارشناس حضور داشتند.
این کتاب اثری متفاوت درباره حیات سازمان مجاهدین خلق در دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. محمد رحمانی نویسنده کتاب، با استفاده از اسناد و منابع متعدد مربوط به سازمان مجاهدین خلق، اعترافات وحید افراخته را که از افراد کلیدی و از اصلیترین و مؤثرترین اعضای شاخه نظامی این سازمان به حساب میآمد، روایت کرده است.
در ابتدای نشست مجری با اشاره به عضویت وحید افراخته در سازمان مجاهدین خلق گفت: اعترافات افراخته پس از دستگیریاش به مجاهدین ضربه محکمی زد. تا قبل از این کتاب منبع یا کتابی که اعترافات خود وحید افراخته باشد با اسناد و مدارک وجود نداشت.
وی افزود: قبل از این، کتاب در محافل خصوصی نقد شده بود و شخصیت وحید افراخته تحلیل شده بود که چرا و چگونه این شخصیت به درجهای رسید که نه تنها اطلاعاتی که ساواک میخواست را در اختیار آنها گذاشت بلکه اطلاعات اضافی و به قولی خوشرقصیهای بسیاری برای ساواک کرد.
محمد رحمانی نویسنده کتاب با بیان اینکه با آغوش باز از نقد کتابش استقبال میکند گفت: من سعی میکنم که بیشتر بشنوم. در کتاب نسبت من با وحید افراخته نه نسبت قهرمان است و نه نسبت خائن، من سعی کردم روند زندگی وحید را گزارش کنم. ممکن است در جاهایی از کتاب نقدهایی به وحید وارد شده باشد اما از سمت من نیست و از سمت شخصیتهای مطرح آن زمان است که درباره وحید گفتند.
وی افزود: کتاب سعی کرده راوی منصفی باشد حتی نسبت به وحید افراخته و ممکن است نظر شخصی من با روایت کتاب متفاوت باشد چراکه کتاب کاملاً بیطرفانه روایت شده است. تمام این کتاب با سند و مدرک صحبت کرده است نامههایی که وحید به بازجو و خانواده و دوستان نوشته بود تا جای امکان در کتاب آورده شده است در اسناد به دست خطی برخوردم که متوجه شدم دست خط آقای کریمی است. متن مصاحبه تلویزیونی که قرار بود از وحید افراخته پخش شود و نشد را آقای کری نوشته بود.
رحمانی عنوان کرد: در کتاب هر اعتراضی که وحید به شخصی داشت و اسنادی در خصوصش بود، به آن رجوع کردیم.
نویسنده کتاب عنوان کرد: جزواتی که افراخته در مورد تغییر ایدئولوژیک در زندان مینوشت. افراخته در زندان با روحانیون راجع به این تغییر ایدئولوژیک صحبت میکند. برای ساواک جزوه مینویسد و راهکار میدهد. وحید نوشته یا جزوههایی دارد که به ساواک کمک میکند که با هر شخص چطور باید رفتار کرد طور مثال طالقانی روی چه چیزهایی حساس است. شخصیت افراد را در زندان تحلیل میکرد و به ساواک کمک میکرد. کتاب حالت روایی دارد، داستانی است و بخشهای عمدهای از کتاب بحث میکند، گفتوگو میکند، رفت و برگشت و چالش دارد و خواننده را خسته نمیکند.
احمدرضا کریمی، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و عضو سابق سازمان مجاهدین خلق گفت: موضوع وحید افراخته کهنه نمیشود چون جزو مطرحترین چهره مجاهدین خلق بوده که در حکومت شاه دستگیر شده است. اسم کتاب باعث شده یک سری موضع راجع به کتاب گرفته شود و ایهام دارد و همین اعتراف کردن وحید افراخته خود بسیار داستان دارد.
وی با ابراز خوشحالی از این که این کتاب با مخالفتهایی که بود با تأخیر به چاپ رسیده است گفت: نکتهای که درباره کتاب میتوان گفت این است که نویسنده از جنبههای مختلف وحید افراخته را بررسی کرده است. کتاب تحلیل جامعی از دورههای سازمان مجاهدین خلق داشته است و این در شناخت جامعه از گروههای سیاسی به خصوص مجاهدین خلق کمک بسیاری میکند.
کریمی گفت: باید دید آیا میتوان تعبیر خائن را برای افراخته استفاده کرد یا خیر؟ او به چه سازمانی خیانت کرد؟ سازمانی که تغییر ایدئولوژی داده بود و خود اعضا را هم حذف میکرد. تشکیلاتی که هم بر ضد مردم بود هم ضد حکومت آن زمان پس نباید تعبیر جهت دار خائن را انتخاب کرد. باید ببینیم موضع ما نسبت به مبارزات آن زمان چیست؟ آیا موضع ما تکبعدی است که برآن اساس وحید را خائن میدانیم. خوشبختانه یکی از وجوه مثبت کتاب بیطرفی نویسنده در بیان زندگی وحید است.
وی افزود: وحید افراخته در رأس تشکیلات بود و عضو مرکزی شده بود. به جای بهرام، آرام و حسین سیاه کلاهدار شاخه نظامی را به عهده داشت. پس از دستگیری هشت روز طول کشید تا وحید با دستگاه حاکم کنار بیاید. او هوش بسیاری داشت از نظر من در کنار همه خوش رقصیها و اطلاعات دادنهای او اطلاعاتی هم بود که تا همین لحظه اعتراف نکرده است.
حسین تقوایی، کارشناس مسائل امنیتی با اشاره به این که کتاب را از دو وجه شکلی و محتوایی میشود بررسی کرد گفت: کار ارزشمندی انجام شده است. به نوعی دائرهالمعارفی بوده برای پژوهشگران چرا که بعد از پنجاه سال این اسناد و مدارک منتشر شده است. از نظر شکلی حجم کتاب بسیار زیاد است و به نظرم نیازبه این همه جزئیات گویی نداشت چراکه شاید از حوصله مخاطب خارج باشد.
وی افزود: از نظر محتوایی هم، بحث فرار از بازجویی و فشارهایی که وارد میشد یک بحث است اما خوش رقصی زیاده از حد بحث دیگری است. شاید این بگویید اینها برای فرار از مجازات بوده است. او خیلی بیش از اندازه خودش را برای ساواک عرضه کرد و این را در نامههایش به بازجو میتوانیم ببینیم.
تقوایی بیان کرد: تحلیل اینکه چرا وحید به این نقطه رسید کار پیچیدهای است شاید یک دلیلش بحران هویتی باشد که سال 56 در سازمان رخ داد. سازمان مارکسیست شده بود و با این تغییر ایدوئولوژی به نوعی در حال فروپاشی بود.
وی افزود: وحید در بحران هویت گیر کرده بود و همه اینها دست به دست هم داد تا وحید به این شکل اقدام به همکاری با ساواک کند. ساواک از بیهویت شدن سازمان به طور گسترده استفاده کرد چرا که با تغییر ایدئولوژی سازمان دیگر حامیان مالی و معنوی خود را از دست میداد خصوصاً قشر روحانیت را. به گفته ساواک وحید افراخته ده سال آنها را در مبارزه با گروههای چریکی جلو انداخت.
خوشبختیان عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در این جلسه گفت: وحید در مقطعی کوتاه به شکل غیر مستقیم مسئول من بود. وحید آدم پیچیدهای بود و من معتقدم اینها همه اعترافات وحید نیست. همه کراهت داشتند از اینکه به وحید افراخته بپردازند.
خوشبختیان از منتقدان جدی کتاب بود و عنوان کرد این کتاب از نظر من همه آنچه که از وحید بوده نیست.
وی نیز همانند احمدرضا کریمی، نه وحید افراخته را خائن به سازمان معرفی کرد و نه قهرمان.
اینعضو سابق سازمان مجاهدین خلق گفت این عضو سازمان حدود سال 55 از سازمان جدا میشود و تسویه میشود.
خوشبختیان در ادامه صحبتهایش خاطراتی از دورانی که عضو سازمان بود تعریف کرد؛ اینکه چطور عضو شد، مسئولش که بود، و وحید را کجا و چطور دیده بود. وی همه احوالات آن دوران را شور جوانی و تعییر و تحول عنوان کرد.