تولید علم اجتماعی بومی در گرو تحقق تفکر انتقادی و بازخوانی تراث

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) با تأکید بر درنظرداشت تفکر انتقادی به علم اجتماعی مدرن میگوید: جهان اسلام نیازمند تولید علوم اجتماعی متناسب با فرهنگ، تاریخ و میراث خود است.
دکتر نعمتالله کرم اللهی، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)، در گفتوگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، درباره ضرورت تولید علم اجتماعی بومی گفت: علوم انسانی و اجتماعی علوم فرهنگی هستند. به این معنا که این علوم از یک سو ریشه در فرهنگ و تاریخ یک جامعه دارند و از سوی دیگر واجد تعین اجتماعی و فرهنگی هستند. به بیان دیگر هر جامعهای مبتنی بر مبانی معرفتی و شرایط اجتماعی و تاریخی خود علوم اجتماعی خاص خود را تولید میکند و هر صورتی از علوم اجتماعی نیز جهان اجتماعی خاص خود را بازتولید میکند.
وی ادامه داد: بر این اساس یک جهان اجتماعی برای فهم و تبیین و تدبیر مسائل و پدیدههای خود و پاسخ به نیازهای خویش نمیتواند به علوم اجتماعی ترجمهای و عاریتی جوامع دیگر به ویژه جوامع با فرهنگ و تاریخ متفاوت و متباین بسنده و یا اعتماد کند و برای استمرار حیات فرهنگی و تمدنی خود ناگزیر از صورتبندی نظریات علمی متناظر با فرهنگ خویش است.
کرماللهی با بیان این نکته که جامعهشناسی مدرن صورتی از علم اجتماعی است که در قرن نوزدهم میلادی و متأثر از تحولات هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی غرب و در پاسخ به مسائل و نیازهای اجتماعی جوامع مدرن شکل گرفته، گفت:. حضور این علم در خاستگاه تاریخی و فرهنگی به تحکیم، تعمیق، بازتولید و استمرار مدرنیته کمک میکند. اما ترجمه و انتقال آن به جوامع غیرغربی از جمله جوامع اسلامی موجبات تحول فرهنگی و هویتی این جوامع را فراهم میآورد و با بریدن آنها از تاریخ و تراث خود آنها را به تاریخ غرب مدرن متصل میکند.
دانشیار جامعه شناسی برای پرهیز از این اتصال به تاریخ غرب مدرن خاطرنشان کرد: جهان اسلام ناگزیر از تولید علوم اجتماعی متلائم با فرهنگ و تاریخ و تراث حکمی و متناظر با مسائل و نیازهای خویش است. علم اجتماعی جهان اسلام دارای دو جنبه ایجابی و سلبی است. در ساحت سلبی ناگزیر از اتخاذ موضع نسبت به علم اجتماعی مدرن است.
او ادمه داد: حضور علم اجتماعی مدرن در محافل آکادمیک جوامع اسلامی و به ویژه کشور ایران در یک قرن اخیر معنای خاصی از علم را در ساحت فرهنگ نخبگانی و حتی فرهنگ عمومی غالب کرده است که با معنای قرآنی و اسلامی آن تفاوت و حتی تباین دارد. این معنای از علم افزون بر انتقال باورها و ارزشهای مدرن به نسل جوان جوامع اسلامی به بازتولید فرهنگ هویت و تاریخ مدرنیته در این جوامع و جامعه ایران منجر شده و بخش پرشماری از آنها را از تاریخ و فرهنگ اسلامی ایرانی خویش بریده و به تاریخ و فرهنگ غرب متصل کرده و حتی بسترساز و محرک مهاجرت آنها به جغرافیای غرب شده است. همچنین این معنای از علم با دینداری و اجابت مراد تشریعی خداوند ناسازگار است.
استاد دانشگاه افزود: بر این اساس هرگونه اقدام در جهت تولید علم اجتماعی متناظر با فرهنگ، جغرافیا و تاریخ جامعه اسلامی مستلزم اتخاذ موضع انتقادی و بازسازانه در قبال علم اجتماعی مدرن است. در این اتخاذ موضع باید مبانی و بنای علم اجتماعی مدرن را به دقت شناخت و پس از نقد و ارزیابی مکاتب و نظریات اجتماعی مدرن نسبت به استخراج ظرفیتها و متناسبسازی آنها با شرایط تاریخی و فرهنگی و اجتماعی جوامع اسلامی اقدام کرد.
وی تأکید کرد: در ساحت ایجابی باید دو اقدام موازی و البته مکمل انجام داد؛ از یک سو باید تراث اندیشه و علم اجتماعی مسلمین را متناظر با نیازهای امروز جامعه اسلامی بازخوانی و به زبان روز ترجمه کرد، به نحوی که استادان و دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی را هم با محتوای اندیشه و هم با روششناسی متفکران مسلمان در صورتبندی نظریاتشان آشنا کند. این اقدام افزون بر آشناسازی جامعه علمی ایران معاصر با نظریات اجتماعی اندیشمندان مسلمان، همچنین آنها را نسبت به ساز و کار نظریهپردازی این اندیشمندان آگاه کرده و امکان الهامگیری از این متفکران را در فهم مسائل و پدیدههای جامعه معاصر و صورتبندی نظریات تبیینگر این مسائل فراهم میآورد. از سوی دیگر باید با شناسایی و استخراج و امتداد ظرفیتهای حکمی، قرآنی و روایی فرهنگ اسلامی اقدام به نظریهپردازی کرد.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) با بیان اینکه اگر بپذیریم هر جهان اجتماعی یک جهان فرهنگی است و هر جامعه برای امتداد خویش در میان نسلهای آینده نیازمند انتقال باورها، آرمانها و ارزشهای فرهنگی به این نسلهاست، افزود: بنابراین اصحاب علوم اجتماعی در ایران باید در عوض تقلید طوطیانه از جامعهشناسان غربی و ترجمه و تکرار نظریات اجتماعی مدرن همت خویش را مصروف صورتبندی نظریات متلائم با فرهنگ اسلامی و متناظر با مسائل جامعه اسلامی ایرانی بکنند.