حضور نویسندگان افغانستان و تاجیکستان در جایزه جلال آثارشان را ماندگار میکند
میرویس بلخی با بیان اینکه جایزه ادبی جلال آل احمد میتواند یک مرجع با اعتبار برای تشخیص و معرفی آثار نو و خلاقانه نویسندگانیِ حوزه زبان فارسی باشد، گفت: جایزه ادبی جلال آل احمد بسیار اهمیت دارد. حضور یک نویسنده اهل افغانستان یا تاجیکستان یا ایران در این جایزه درواقع او و اثرش را به یک حوزه گسترده فارسی زبانان معرفی میکند. در نتیجه من این حضور را حیاتی میدانم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزای دانشجو، یکی از کارهایی که برای ارتقای سطح فعالیتهای فرهنگی و ترویج و تشویق خلاقیت و پرورش استعدادهای نسل جوان انجام میشود برگزاری رویدادها، جایزهها و جشنوارههای مختلف است که نقش مهمی را هم در تبلیغ، حفظ و نگهداری فرهنگ جوامع ایفا میکند. برپایی «جایزه ادبی جلال آل احمد» نیز یکی از این فعالیتهاست که تاکنون 15 دوره برگزار شده و به معرفی آثار برتر در حوزه «داستان بلند» و «رمان»، «داستان کوتاه»، «مستندنگاری» و «نقد ادبی» پرداخته است. برای نمایان ساختن اهمیت این جایزه با میرویس بلخی پژوهشگر، نویسنده و استاد دانشگاه و وزیر پیشین معارف در افغانستان، گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه آمده است.
نهادینهسازی جایزه مرجع برای نویسندگان فارسی زبان یک نیاز جدی است
میرویس بلخی در این گفتگو با اشاره به اینکه برگزاری جشنوارهها و اهدای جوایز، عامل موثری در ارتقای کمی و کیفی فعالیتهای ادبی و هنری به شمار میآیند، اشاره کرد: داشتن یک جشنواره یا جایزه ادبی با اعتبار و موثر، نقش مهمی در ارتقای کیفیت فعالیتهای ادبی دارد؛ متاسفانه در حوزه زبان فارسی حمایت از یک اثر و خالق آن تاکنون به یک روند متعارف و مستمر تبدیل نشده است. اکثر اوقات جوایز و جشنوارههای به ویژه مناسبتی در یک زمان و دوره خاصی برگزار شدهاند، اما پس از مدتی ناپدید گشتند. بنابراین، نهادینهسازی یک جایزه معتبر و مرجع برای نویسندگان فارسی زبان یک نیاز جدی احساس میشود. نویسنده کتاب «بلخیهای هند» درباره فاکتورهای مورد نیاز برای موثر واقع شدن یک جشنواره گفت: فکر میکنم بهتر است دو دسته از فاکتورها را در نظر داشته باشیم. دسته اول فاکتورها و ویژگیهای متعارف و جهانشمولی است که در اکثر کشورهای جهان سالها روی آن فاکتورها کار شده است. بیشتر جوایز دارای یک فرآیند ثبت، ارزیابی، هیئت داوران علمی و با صلاحیت، برگزاری جشنواره، تبلیغات و اهدای جوایز برای خالق اثر است. این فاکتورها را میشود نمونهبرداری کرد که روی آن تجارب و اندوختههای فراوان به کار رفته و قبلا توسعه داده شده است. البته میدانم این فرایند در حوزه ما بویژه جوایزی، چون جایزه جلال هم وجود دارد، اما به نهادینهسازی و تخصصی شدن احساس نیاز میشود. وی افزود: دسته دیگر از فاکتورها ارتباط مستقیم با وضعیت زیست محیطی ما و خصوصیت زبان فارسی دارد. این فاکتورها را نمیشود از جایی دیگر نسخهبرداری کرد. باید از حوزه تمدنی بزرگ زبان فارسی آنها را مطالعه و انتخاب کنیم. من این فاکتورها را به دو بخش عمومی و خصوصی تقسیم میکنم. فاکتورهای عمومی، فضای سیاسی، مذهبی و ملی در میان کشورهای فارسی زبان و دیگر کشورها است که گروهی از فارسی زبانان در آن زندگی دارند. اما فاکتورهای خصوصی میتواند شامل هیئت داوران همه شمول کشورهای فارسی زبان، مراجع و منابع مالی خصوصی و تمرکز حمایت از آثار ادبی زنان یا آثار ادبی نوجوانان و کودکان و حتی ترجمه خوب آثار ادبی باشند.
غریزه ماندگاری اثر عامل پرورش ذهنهای خلاق نویسندگان
نویسنده کتاب «تاریخ خاندان هرثمه بلخی» با اشاره به اینکه جوایز ادبی بستری عمومی برای معرفی نویسندگان و آثار آنها فراهم میکند، عنوان کرد: این جوایز عامل مهمی در شناخته شدن نویسندگان و نوشتههای آنها برای مخاطبان عام و خاص است و به تنهایی نقش مهمی در شهرت یک نویسنده و پرفروش شدن اثر او دارد. واضح است که اثر یک نویسنده شهیر به خصوص اگر آن اثر جایزه معتبری هم دریافت کرده باشد، بارها زیر چاپ میرود. او با یادآوری این نکته که جوایز با جشنواره، تشویق، تبلیغات و اهدای جوایز نقدی به همراه است، توضیح داد: آنچه تاثیرگذاری زیادی روی پرورش ذهنهای خلاق نویسندگان دارد، غریزه ماندگاری اثر آنهاست. یعنی هر نویسنده به نوعی به دنبال ماندگاری آثار و خود در تاریخ ادبیات است. جوایز ادبی با احساس انحصار، برتری و افتخار به همراه است. چون دستیابی به آن، اغلب بسیار دشوار است بنابراین، اهدافی را برای نویسندگان مستقر و مشتاق فراهم میکند. از این جهت، جوایز ادبی یک نوع حمایت روانی از نویسندگان است که در آفرینش نمونههایی برتر تلاش کنند و دستاوردهای منحصر به فردی در تاریخ ادبی ایجاد کنند. وی افزود: این سخن بیشتر درباره نویسندگان جوان صدق میکند. رقابتی که در میان آفرینندگان داستان به میان میآید، باعث میشود تا نویسندگان جوان ریاضت بیشتر بکشند و با تقویت مهارت داستاننویسی و تمرکز بیشتر از بحر بیکران خیالات خود یا از نگاه موشکافانه خود از واقعیتهای زندگی روزمره و تاریخ، دُر بیرون کنند. پس بدون شک، جشنواره با اعتبار ادبی یک عامل مهم و کلیدی در پرورش نویسندگان با کیفیت و خلاق است.
معرفی نویسندگان افغانستانی به فارسی زبانان جهان با حضور در جایزه ادبی جلال آل احمد
بلخی حضور جایزه ادبی جلال آل احمد را در افغانستان و تاجیکستان و همچنان حمایت و معرفی دیگر آثار ادبی فارسی در سراسر جهان یک ضرورت دانست که تا اندازهای به این مهم پرداخته شده و گفت: از این جهت برای من جایزه ادبی جلال آل احمد بسیار اهمیت دارد. اما این حضور تا اکنون کم رنگ بوده است. حضور یک نویسنده اهل افغانستان یا تاجیکستان یا ایران در این جایزه درواقع او و اثرش را به یک حوزه گسترده فارسی زبانان معرفی میکند. در نتیجه من این حضور را حیاتی میدانم. نویسنده کتاب «افغانستان و منطقه: از چشمانداز غرب آسیا» ضمن بیان اینکه جوایز ادبی زیادی در جهان وجود دارد که دستاوردهای نویسندگان را به رسمیت میشناسند، عنوان کرد: برخی از معتبرترین جوایز ادبی که من گاهی آثار معرفی شده از جانب آنها را مطالعه کردهام جایزه پولیتزر، جایزه من بوکر و جایزه ملی کتاب هستند. بدون شک جایزه نوبل ادبیات هم است. حتی بسیاری از جوایز ادبی دیگر وجود دارد که نویسندگانی را در ژانرها یا حوزه خاص به رسمیت میشناسند. اما به نظرم هر کدام از جوایز برای خود محیطهایی را تعریف کردهاند که با این وصف با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. از این نظر، جایزه ادبی جلال آل احمد هم «جایزه ادبی جلال آل احمد» است. تشبیه و تمثیل آن به هر جایزه ادبی دیگر زیاد قابل توجیه نیست. وی ادامه داد:، چون هر زبان در هر ژانر و حوزهای یک ذائقه و ساخت و بافت منحصر به خود را دارد. به طور مثال ادبیات منظوم زبان فارسی در درون مایه و اسلوب خود یک ذائقه فارسی و مربوط به حوزه تمدنی فارسی است. حال با هر مکانیزمی اگر قرار است غیر فارسی زبانان آن را معیارسنجی کنند و بر اساس ذائقه خودشان قضاوت کنند، از امکان به دور است. حتی اگر شعر فارسی بر اساس ذائقه دیگر ملتها و تمدنها سروده شود، حلاوت و فرم خود را از دست میدهد. میتواند شعر باشد، اما شعر فارسی نیست. بنابراین، داستان و زبان نثر فارسی هم ذائقه شناسان و ادیبان فارسی میطلبد. از این جهت جایزه ادبی جلال آل احمد میتواند یک مرجع با اعتبار برای تشخیص و معرفی آثار نو و خلاقانه نویسندگانیِ حوزه زبان فارسی باشد که با طعم فارسی نوشته شدهاند. میرویس بلخی در پایان گفت: پیشنهادی دارم به برگزار کنندگان جایزه جلال که اگر مجال و فرصتی برای اجرای آن وجود داشته باشد، به نظرم کمکی زیاد در تقویت و پرورش ادبیات داستانی فارسی خواهد شد. با توجه به وضعیت و شرایطی حاکم بر منطقه و جغرافیای زبان فارسی و اینکه زمینهها و فرصتهای همسان در تمام این قلمرو برای نویسندگان جوان مساعد نیست تا یک نویسنده با فراغت خاطر بتواند مهارت و توانایی خود را در خلق یک داستان خوب و خلاقانه به کار اندازد و در عین حال حوزههای مختلف ادبی وجود دارد که یک سیاست تشویق و تمجید در آن کمتر وجود دارد. بنابراین، اگر امکان داشته باشد، در ذیل جایزه ادبی جلال آل احمد از یک سو یک سیاست فرهنگی - ادبی با تفکیک ستایش و جایزه از آثار به میان بیاید و از سوی دیگر حوزههای مختلف جایزه ادبی مثل جایزه ترجمه ادبی، جایزه ادبی کودک و امثال آن به سایر کشورهای فارسی زبان نیز تسری پیدا کند.