حکایت خواستگار میوه فروش صحرا اسدالهی
خواستگاری داشتم که میوه فروش بود. او آنقدر عاشق من بود که تا من بهش جواب نه گفتم گفت:«صحرا تو اگر زن من نشوی من خودم را می کشم.»
خواستگاری داشتم که میوه فروش بود. او آنقدر عاشق من بود که تا من بهش جواب نه گفتم گفت:«صحرا تو اگر زن من نشوی من خودم را می کشم.»