جمعه 9 آذر 1403

خوشحال رفتم، خجسته برگشتم / خاطره نگاری خواندنی از اولین حضور در ورزشگاه آزادی

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
خوشحال رفتم، خجسته برگشتم / خاطره نگاری خواندنی از اولین حضور در ورزشگاه آزادی

یکی از هوادارانی که در دیدار پرسپولیس و استقلال تاجیکستان برای اولین بار در استادیوم آزادی حاضر شده بود، با انتشار پستی درباره این تجربه صحبت کرد.

به گزارش ورزش سه، دیدار پرسپولیس و النصر در شرایطی برگزار شد که هواداران زن نیز مجوز حضور در استادیوم آزادی را دریافت کرده بودند و موفق شدند این دیدار آسیایی را از نزدیک تماشا کنند.

یکی از دخترانی که برای اولین بار یک مسابقه فوتبال را در استادیوم آزادی از نزدیک تماشا می‌کرد، پس از این مسابقه با انتشار پستی در صفحه شخصی خود تجربه‌اش از حضور در ورزشگاه را به اشتراک گذاشت.

او در این متن با لحنی جالب به سوالاتی دوستانش از او درباره حضور در استادیوم پرسیده بودند، پاسخ داد که در ادامه این متن را می‌خوانیم:

چطوری بلیط خریدی؟ نخریدم از طریق یکی از دوستان به دستم رسید.

 چه حسی داشتی؟  خیلی حس عجیبی بود. باور می‌کنید وقتی می‌خواستم وارد ورزشگاه شم بغضم گرفته بود؟ از خوشحالی زیاد و از حسرت! که چرا این همه وقت ما خانم‌ها از یه همچین حق ساده‌ای محروم بودیم. مثل کسی که وارد یه دنیای دیگه شده همه جا رو نگاه می‌کردم. خیلی لذت بردم از تماشای بازی تو استادیوم آزادی.

جو چطوری بود؟  خیلییییی شاد و پر انرژی. من دیشب یه عالمه چهره شاد دیدم و واقعا فول انرژی برگشتم خونه. خوشحال رفتم خجسته برگشتم.

موقع ورود بازرسی شدید؟  بله، هم بازرسی بدنی و هم وسایل داخل کیف. تجربه من: بطری آب معدنی راه نمیدن. کلا هر چیزی که قابلیت پرت کردن داشته باشه راه نمیدن.

خنده‌دار؟  خیلی اتفافات خنده‌دار بود خب ولی یکیش که نشون میداد اولین بارمه میرم استادیوم: وقتی می‌خواستم بلیت‌ها رو از شخصی که قرار بود بهم تحویل بدن تحویل بگیرم بهشون گفتم شماره صندلی این بلیطها با هم فرق می. کنه. ما می‌خوایم کنار هم باشیم. لطفا بلیت‌ها رو عوض کنید. طرف کلی خندید بهم گفت خانوم شماره صندلی چیه دیگه شما وارد شو هر جا، جا بود بشین. قیافه من واقعا پوکر فیس بود. فکر می‌کردم هر کی باید روی شماره صندلی خودش بشینه

بد؟  همه چی عالی بود واقعا. تنها اتفاق بد اگه بشه اسمشو گذاشت این بود که درهای دستشویی خیلی مزخرفن و وقتی من رفتم دستشویی درو قفل کردم دیگه بعدش نمیتونستم باز کنم و در فرآیند باز کردن در ناخنم شکست. اون لحظه یه کم ترسیدم ولی وقتی برگشتم بالا برای بقیه تعریف کردم همه خندیدن. کسی نترسید از اتفاقی که برام افتاد. اینترنت خط هم از ده دقیقه بعد از شروع بازی قطع شد و این وسطا شانسی ممکن بود یه لحظه وصل شه. وارد پارکینگ شدیم اینترنت وصل شد.

 فحش؟ بی ادبی؟  اصلاااااا من حتی یه کلمه هم نشنیدم خدا رو شکر.

موج مکزیکی گرفتن خیلی حال داد. وقتی خانوما می‌گفتن موجو بگیر من مثل خنگااااااا میگفتم یعنی چی کار کنم؟ کلا تابلو بود اولین باره رفتم استادیوم. طرح موزاییکی که لیدرها می‌خواستن انجام بدن هم یه شکست کامل و خنده‌دار بود.

خوشحال رفتم، خجسته برگشتم / خاطره نگاری خواندنی از اولین حضور در ورزشگاه آزادی 2