در این کتاب ماجراهای تیم ملی را توضیح دادم / رازهای مگوی خداداد در کتاب زندگینامهاش
خداداد عزیزی در کتاب «تو خداداد عزیزی هستی» از فراز و فرودهای زندگی خود و دلایل ترک زودهنگام تیم ملی پرده برداشته است.
به گزارش "ورزش سه"، کتاب «تو خداداد عزیزی هستی؛ پا به توپ از رضاییه تا ملبورن» نوشته جواد رستم زاده، روزنامه نگار ورزشی، به تازگی به چاپ سوم رسیده است. خبرگزاری مهر به بهانه چاپ سوم این کتاب و سالروز تولد خداداد عزیزی، گفتگویی درباره این کتاب با او داشته است.
خداداد در این گفتگو درباره چاپ زندگینامهاش گفت: من از اول خیلی راغب به این کار نبودم و پیشنهادهای زیادی هم برای نوشتن کتاب و ساخت فیلم و مستند داشتم اما تن ندادم تا اینکه جواد رستمزاده پیشنهاد نوشتن کتاب را مطرح کرد. رستمزاده را سالیان سال میشناسم؛ او جزو معدود خبرنگارهایی بود که در بدترین و بهترین شرایط همیشه با او گفتگو میکردم. وقتی او پیشنهاد کتاب را مطرح کرد به ندای درونی و قلبی ام اعتماد کردم و جواب مثبت دادم.
او ادامه داد: من راحت نمیتوانم اعتماد کنم و درباره صداقت کاری و رفتاری آدمهای اطرافم سخت باور هستم اما جواد رستمزاده را میشناختم همین شناخت، باعث شد زیاد درباره نتیجه کار فکر نکنم و بدون سبک، سنگین کردن به قلبم رجوع کردم و بنا بر اعتمادی که داشتم به او جواب مثبت دادم. من همه تصمیمهای زندگی ام همینطور بوده به ندای قلبم گوش دادم اگر دلم به کاری راضی بوده، انجام دادم و اگر برای انجام کاری با من نبوده آن کار را انجام ندادم.
عزیزی گفت: این کتاب در حقیقت، نتیجه زحمات نویسندهاش است. جواد [رستمزاده] آنچه سالیان سال در حوزه رسانه و ورزش کسب کرده با شناختی که از من به عنوان دوست و ورزشکار ملی، داشته در این کتاب گردآورده است بنابراین کتاب اگر افتخاری کسب کند برای اوست. من فقط گاهی عکس برایش میفرستادم و اگر سوالی داشت و اطلاعاتش در مورد موضوعی کامل نبود، جزئیات بیشتری در اختیارش میگذاشتم چون همان اندازه که من از او شناخت دارم، او بیشتر من را میشناسد.
خداداد درباره بخش موردعلاقه اش در است کتاب عنوان کرد: ابتدای کتاب با سرفصل «تولد یک ستاره» که به دوران کودکی من و زندگی در روستا پرداخته را بسیار دوست داشتم. این قسمت به شرح دوران کودکی من، پدر و مادرم و خانواده پرداخته است که خواندنش برای من لطف خاصی داشت. عکسهای کتاب واقعاً جذاب بود مخصوصاً عکس پدرم در 70 سالگی که در مقایسه با این سالها، بسیار قبراق و سرحال است یا عکسهای زمانی که من در راهآهن بازی میکردم یا در آلمان. احتمالاً رستمزاده برای اینکه به عکسها دسترسی پیدا کند زحمات زیادی کشیده که البته جذابیت کتاب را هم چند برابر کرده است. این کتاب برآمده از واقعیتهای زندگی من و انعکاس زندگی ورزشی من است. اگر کسی درباره فراز و فرودهای زندگی من، علت تصمیمها و انتخابهای من سوالی داشت با خواندن این کتاب به پاسخها میرسد. خیلیها از من میپرسند چرا من دیر به تیم ملی دعوت شدم یا چرا زود تیم ملی را ترک کردم؟ جواب همه این سوالها در کتاب آمده است.
او سپس تاکید کرد: همه آنچه نوشته شده واقعیتهای زندگی من است. بیپروایی های زندگی ورزشی من هم تا آنجا که فضای مکتوب به نویسنده اجازه داده، منعکس شده است. خب وقایعی را نمیشد شرح و بسط بیشتری داد و آن هم احتمالا به خاطر مجوزهایی است که کتاب باید میگرفته تا منتشر شود که البته زیاد هم نبود. مثلا اتفاقاتی که برای سربازی من افتاد خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در کتاب منعکس شده است.