جمعه 23 خرداد 1404

دستورکار ریگان در جیب ترامپ

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
دستورکار ریگان در جیب ترامپ

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود، آموزش عالی را هدف قرار داده است. دولت او بودجه دانشگاه‌های فدرال را به‌شدت کاهش داده یا تهدید به این کار کرده، پیشنهاد تصاحب خصمانه فعالیت‌های دانشگاهی در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه هاروارد را داده و به دنبال متوقف کردن جریان دانشجویان بین‌المللی بوده است.

اگرچه سرکوب ترامپ تکان‌دهنده است، اما بی‌سابقه نیست. در واقع، انتقاد از آموزش عالی بیش از نیم‌قرن است که محور اصلی محافظه‌کاری بوده است. به نوشته وب‌گاه مجله فارن‌افرز، اگرچه بسیاری از محافظه‌کاران در طول جنگ سرد به سراغ مدیران، استادان و دانشجویان رفتند، اما این رونالد ریگان، رئیس‌جمهور سابق بود که در دوران فرمانداری کالیفرنیا از سال 1967 تا 1975، این مهارت را به کمال رساند. ریگان با هدف قرار دادن دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، این دانشگاه را به‌عنوان مدرک نهایی مبنی بر نخبه‌گرا، رادیکال و خطرناک بودن دموکرات‌ها معرفی کرد.

الگوی ریگان برای ایجاد اختلاف بین محافظه‌کاران و دانشگاه، امروزه نیز همچنان در لفاظی‌های جمهوری‌خواهان دیده می‌شود. با این حال، تفاوت اصلی بین حمله ترامپ به آموزش عالی و اسلاف محافظه‌کار او، در این است که او تا چه حد حاضر است در این تلاش پیش برود و محدودیت‌هایی را که تاکنون رعایت شده است، زیر پا بگذارد.

در طول دهه1950، دانشگاه‌ها منبع غرور ملی بزرگی بودند. بهترین شاهد برای این موضوع، سیستم دانشگاهی کالیفرنیا است که در آن تحقیق و آموزش دست در دست هم پیش می‌رفتند. تحت ریاست کلارک کر، رئیس دانشگاه کالیفرنیا، سیستم اعطای زمین برای تحقیقات پیشرفته در رشته‌های مختلف و همچنین به‌عنوان الگویی ملی برای دانشگاه‌های مدرنِ چند پردیسی ظهور کرد. این دانشگاه از ساکنان کالیفرنیا شهریه دریافت نمی‌کرد و به این ترتیب، مسیری آموزشی برای آمریکایی‌های طبقه کارگر و متوسط بود تا جایگاه اقتصادی خود را بهبود بخشند. با بهره‌مندی از سرمایه‌گذاری‌های قابل توجه فدرال در آموزش عالی در اوایل جنگ سرد، کل سیستم آموزش عالی کالیفرنیا تا اواسط دهه1960 رونق گرفت و مملو از جمعیت مشتاق یادگیری از نسل انفجار جمعیت (Baby boomers) شد.

حملات سیاسی به دانشگاه پس از ظهور جنبش آزادی بیان در سال1964 به اوج خود رسید. پاییز آن سال، بسیاری از دانشجویان دانشگاه برکلی به‌دلیل برخی محدودیت‌ها برای فعالیت‌های سیاسی و همچنین محدودیت‌هایی برای شرکت در فعالیت‌های خارج از دانشگاه ناراضی بودند. ایجاد این محدودیت‌ها در بحبوحه نگرانی‌های فزاینده رؤسای دانشگاه‌ها و سیاستمداران ایالتی درمورد افزایش مشارکت دانشجویان در فعالیت‌های حقوق مدنی رخ داد. پس از آنکه پلیس دانشگاه، یک دانشجوی سابق تحصیلات تکمیلی را به‌دلیل حضور در یک منطقه ممنوعه برای توزیع اطلاعات در مورد کنگره برابری نژادی و جمع‌آوری کمک مالی برای آن دستگیر کرد، اعتراضات در دانشگاه برکلی فوران کرد. اعتراضات، تحصن‌ها و تجمعات ماه‌ها ادامه یافت. تا آغاز سال1965، دانشگاه اکثر محدودیت‌های سخنرانی را لغو کرده بود، اما اعتراضات به مسائل دیگری از جمله جنگ ویتنام نیز کشیده شد. برکلی به‌سرعت، به‌عنوان مکانی که در آن اعتراض کردن جالب است، شهرت یافت.

در همین حال، ریگان، بازیگر سابق هالیوود که زمانی دموکرات بود، پس از سخنرانی در مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری بری گلدواتر جمهوری‌خواه در سال1964، توجه ملی را به خود جلب کرد. در سال1966، ریگان این موقعیت را به رقابت برای فرمانداری کالیفرنیا در مقابل پت براون، فرماندار وقت دموکرات تبدیل کرد.

ناآرامی‌ها در برکلی، ریگان را به یک شخصیت شرور تبدیل کرد تا علیه آن صف‌آرایی کند و به سرعت به یکی از اهداف اصلی مبارزات انتخاباتی او تبدیل شد. ریگان از اینکه چگونه دانشگاه «توسط یک اقلیت مخالف پر سر و صدا به زانو درآمده است» ابراز تاسف کرد. او قول داد که «آشفتگی در برکلی را پاک‌سازی کند» و در عین حال به «هواداران کمونیست، معترضان و منحرفان جنسی» که به جای «آزادی آکادمیک» درگیر «هرج و مرج» بودند، حمله کرد.

ریگان گفت دانشجویان تنها کسانی نبودند که سزاوار سرزنش بودند. اعضای هیات علمی و مدیریت نیز مسوول ایجاد «شکاف اخلاق و نجابت» بودند. لفاظی‌های تند ریگان، دانشجویان و استادان را افرادی غیرمسوول، افراطی و خطرناک به تصویر می‌کشید. او حتی محیط دانشگاه را در ترور سناتور رابرت کندی در سال1968 مقصر دانست: «یک جامعه دانشگاهی بیمار در کالیفرنیا از بسیاری جهات مسوول یک جامعه بیمار در اطراف آن دانشگاه‌ها است.»

پس از آنکه ریگان با اختلاف زیادی براون را شکست داد، بسیاری از جمهوری‌خواهان پیروزی او را نشانه‌ای از تجدید حیات و گواهی بر این دانستند که سیاستمداران محافظه‌کار می‌توانند با حمله به دانشگاه‌ها در انتخابات پیروز شوند. ریگان، پس از فرمانداری، به اعمال فشار بر آموزش عالی ادامه داد. ریگان در مورد رادیکال‌های دانشگاه هشدار داد که «دیگر جایی برای مماشات وجود ندارد.» تحت فشار ریگان، هیات رئیسه دانشگاه کالیفرنیا کِر را که محافظه‌کاران معتقد بودند بیش از حد در برابر اعتراضات دانشجویی مدارا کرده است، اخراج کرد. هیاتی که ریگان به رهبری جان مک‌کان، مدیر سابق سیا تشکیل داده بود، تحقیقات گسترده‌ای را درمورد ناآرامی‌های دانشگاه برکلی آغاز کرد.

در ماه مه1969، ریگان تحت پوشش وضعیت اضطراری، سرکوب مسلحانه علیه معترضان برکلی که کنترل یک منطقه خالی متعلق به دانشگاه به نام «پارک مردم» را به دست گرفته بودند، مجاز کرد. بسیاری از چپ‌گرایان این را بدترین نقطه در دوران فرمانداری ریگان می‌دانستند؛ اما محافظه‌کاران آن را دوست داشتند. ریگان بدون هیچ عذرخواهی گفت که دانشگاه‌ها مقصر هستند؛ زیرا به «جوانان اجازه داده‌اند که فکر کنند حق دارند قوانینی را که از آنها اطاعت می‌کنند، انتخاب کنند؛ البته تا زمانی که این کار را به‌نام اعتراض اجتماعی انجام دهند.»

فراتر از سرکوب اعتراضات و ناآرامی‌ها، دولت ریگان بودجه ایالتی برای دانشگاه‌های دولتی را کاهش داد و مدیران را ملزم به دریافت شهریه برای جبران این کاهش‌ها کرد؛ روندی که بسیاری از ایالت‌ها را در دهه1970 شکل داد. فرماندار استدلال کرد که مجبور کردن دانشجویان به داشتن سهم مالی در این بازی، مانعی قوی برای «آشوب» آنها ایجاد می‌کند.

با بودجه‌های کمتر و منابع کمتر، سیستم دانشگاه کالیفرنیا دوره سختی را پشت سر گذاشت. مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز در سال1969 به‌طور خلاصه آمده است: «کار به جایی رسیده است که بسیاری از مقامات نگرانند که جایگاه دانشگاه به‌عنوان یک نهاد بزرگ به‌طور جدی در معرض تهدید قرار گیرد... حقوق اعضای هیات علمی محدود شده است، سازه‌های قدیمی رو به زوال رفته‌اند، دانشگاه‌ها قادر به استخدام کارکنان و ساخت امکانات لازم برای اسکان جمعیت رو به رشد نبوده‌اند.» در دوران ریگان، اگرچه هزینه‌های اسمی کالیفرنیا در آموزش عالی افزایش یافت، اما هزینه‌های سرانه و سرانه دانشجویی آن کاهش یافت.

به گفته نیل اسمِل‌سِر، جامعه‌شناس که در آن زمان در برکلی تدریس می‌کرد، جنگ صلیبی ریگان علیه دانشگاه هم از ایدئولوژی و هم از سیاست ناشی می‌شد. او گفت: «ریگان نه تنها به‌خاطر اعتقادات صادقانه خود، بلکه به‌عنوان یک موضوع سیاسی، به دانشگاه حمله کرد.»

در واقع، ریگان معتقد بود که به چالش کشیدن اعضای هیات علمی و دانشجویان مبارز به جایگاه او کمک کرده است تا به‌عنوان آلترناتیوی برای حزب دموکرات مطرح شود. او ادعا می‌کرد که صدای اصیل رای‌دهندگان جریان اصلی - آنچه ریچارد نیکسون، «اکثریت خاموش» می‌نامید - را که احساس می‌کردند از آموزش عالی جدا شده‌اند، شنیده است. به نظر می‌رسد این ادعا با کمپین موفقیت‌آمیز ریگان برای انتخاب مجدد تایید شود؛ چراکه موضع سرسختانه او در قبال دانشگاه به او کمک کرد تا در نظر جمهوری‌خواهان مانند یک رهبر موثر به نظر برسد. با این حال، درنهایت، حملات ریگان اثر مطلوب خود را نداشت.

دانشگاه برکلی نه تنها بهبود یافت، بلکه گسترش یافت و رونق گرفت. ریگان مانند سایر محافظه‌کاران، پس از فاجعه دانشگاه ایالتی کنت در اوهایو در ماه مه1970، زمانی که گارد ملی اوهایو به معترضان ضد جنگ شلیک کرد و چهار دانشجو را کشت، برخی از لفاظی‌های خود را تعدیل کرد. مجلس قانون‌گذاری ایالت به دفاع و مبارزه برای بودجه دانشگاه ادامه داد؛ زیرا بسیاری از اعضا با درک ارزشی که آموزش عالی برای ایالت به ارمغان می‌آورد، تعهد خود را به آن حفظ کردند.

امروز، دستور کار ریگان بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است؛ زیرا ترامپ جنگ صلیبی ریگان علیه دانشگاه‌ها را ادامه می‌دهد. اما جهان از زمان فرمانداری ریگان تغییر کرده است. مردم ایالات متحده اعتماد کمتری به آموزش عالی دارند و حزب جمهوری‌خواه مدرن رویکرد ضد دانشگاهی را در پیش گرفته است. به نظر می‌رسد بسیاری از جمهوری‌خواهان دیگر فکر نمی‌کنند که تولید دانش برای یک اقتصاد قوی یا برنامه امنیت ملی ضروری است. ازآنجاکه اعضای یک حزب کمتر تابع قوانین و هنجارها هستند، تمایل بیشتری به اعمال فشار بر موسسات آموزش عالی برای رسیدن به خواسته‌هایشان دارند. اگرچه ریگان طرح کلی برای از بین بردن آموزش عالی را ایجاد کرد، اما ترامپ ممکن است نخستین جمهوری‌خواهی باشد که اراده و ابزار لازم برای از بین بردن آن داشته باشد.