دعوایی برای باختن
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو - سیدمهدی سیدی*: بخشی از جامعهی حزب اللهی و کنشگران انقلابی فضای سیاسی در هر دوره از انتخابات دغدغهای جدی برای ایجاد وحدت در میان نامزدهای منتسب به جریان انقلابی یا با دایرهای کمی وسیعتر جریان اصولگرایی را دارند، کلید واژه "اجماع" به معنی کنار رفتن سایر نامزدها به نفع یک نامزد مشخص در انتخاباتهای متفاوتی در 3 دهه گذشته استفاده شده و هنوز هم کاربرد...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو - سیدمهدی سیدی*: بخشی از جامعهی حزب اللهی و کنشگران انقلابی فضای سیاسی در هر دوره از انتخابات دغدغهای جدی برای ایجاد وحدت در میان نامزدهای منتسب به جریان انقلابی یا با دایرهای کمی وسیعتر جریان اصولگرایی را دارند، کلید واژه "اجماع" به معنی کنار رفتن سایر نامزدها به نفع یک نامزد مشخص در انتخاباتهای متفاوتی در 3 دهه گذشته استفاده شده و هنوز هم کاربرد دارد.
اما چه کنیم که هر بار سرکنجبین صفرا افزوده و خود واژه اجماع محل دعوا و اختلاف میشود، چه کسی با چه معیاری به نفع چه کسی کنار برود؟ اصلاً سبد رای این نامزدها چقدر هم پوشانی دارد؟ چه کسی کنار برود تا رای او در سبد جریان رقیب نرود؟ بالاخره چه کسی اصلح است؟ اصلاً دنبال اصلح باشیم یا صالح مقبول؟ ملاک مقبولیت کدام نظرسنجی است؟ تکلیف آن که کنار میرود چه میشود؟ و....
اینها بخش کوچکی از دهها سوالی است که افکار عمومی جماعت حزب الله به جای پرداختن به اصل انتخابات دنبال جواب دادن به آنهاست. هنوز هم، عدهای دلیل باخت در سال 92 را عدم اجماع میداند و عدهای دیگر دلیل باخت در سال 96 را کنار رفتن یکی به نفع دیگری، انتخابات 1400 را نیز میتوان با همین معیار اجماع تحلیل کرد.
ریشهی اجماع خواهی افراد هم متفاوت است، عدهای خالصانه نگران روی کار آمدن نامزدهای غیر انقلابی هستند، عدهای دنبال کنار زدن رقبا به نفع نامزد مطلوب خود، عدهای هم این وسط به عنوان دلال اجماع، دنبال نَمدی برای کلاه خود در فردای پیروزی و تشکیل دولت اجماعی و نه ائتلافی، اما نتیجه کنشگری همه اینها در انتخاباتهای گذشته یکی بوده، چه به اجماع رسیده باشند، چه نرسیده باشند.
در ایام انتخابات غافل از صحنه اصلی رقابت، تمام توان صرف رقابت بر سر ماندن و کنار رفتن میشود. نامزدهای درون جبههی انقلاب اگر خودشان هم اهل بی اخلاقی و تخریب نباشند، بخشی از طرفداران حسابی از خجالت هم در میآیند. بحثهای بیهودهای که برای بدنه اصطلاحاً خاکستری جامعه یا همان مردم عادی هیچ موضوعیتی ندارد، جای بحثهای ایجابی و متناسب با اصل رقابت را میگیرد. رقابت در صندوق رأی جای خود را به میدان حذف و اضافه قبل صندوق میدهد.
هنوز رأی گیری نشده عدهای سرخورده از دعواها یا مأیوس از کنار رفتن نامزد محبوب خود، کنشگری فضای انتخابات را رها میکنند. بدتر از همه این که فردای شکست باز همین جماعت، مسئلهیابی شکست را به سطح اجماع شکل گرفته یا نگرفته تقلیل میدهند و نمیروند دنبال دردِ اصلی، زمان انتخابات که تا شب قبلش دنبال اجماع و حذف رقیب بودهایم و فرصت نشده با مردم صحبت کنیم، مشارکت را زیاد کنیم کسی را قانع کنیم به ما رای بدهد و...
بیایید یک بار هم انتخابات بدون راهبرد اجماع را دنبال کنیم، همدیگر را به عنوان یک رقیب مشروع به رسمیت شناخته و از هم عبور کنیم، تمرکز را بگذاریم روی آن رقیبی که نه تنها نسبت گفتمانی با ما ندارد حتی نمیتوانیم سر معیارهایمان در موردش بحث کنیم.
دایره رأی جبههی انقلاب را گسترش دهیم، آنقدر که خیالمان راحت باشد تهش اجماع از صندوق رأی مرحلهی اول بیرون آید و آن وقت چون سر اجماع به هم چنگ نزدهایم رویمان میشود انتظار داشته باشیم فلانی مرحله دوم با ما دست بدهد و رای خود را به سبد بیتفاوتی نریزد.
*سیدمهدی سیدی، معاون سیاسی سازمان بسیجدانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.