دوقطبیسازی برای پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان ارزشی ندارد / حجاریان مالیخولیای رقیب گرایی دارد / توصیههای امثال حجاریان اصلاح طلبی را در بازسازی عقیم کرده است
روزنامه شرق نوشت: توصیه آقای حجاریان در پرداختن به معلول به جای علت جای شگفتی دارد و البته از همان جنس توصیههایی است که اصلاحطلبی را در بازسازی عقیم کرده و از پرداختن به ریشههای ضعف فکری و عملیاتی اصلاحطلبان طفره میرود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روزنامه اصلاح طلب شرق در یادداستی به سخنان اخیر «سعید حجاریان» تئوریسین این جریان سیاسی انتقاد کرد.
حجاریان پیشتر در گفتگویی با توصیه به اصلاح طلبان که «به ته مانده اصلاحات لطمه نزنید» مطرح کرد: «قدیانی و آقاجری و تاجزاده بهزعم برخی تندرو هستند چون انتقادات مبنایی مطرح میکنند و نبوی تندرو نیست چون حتی از دولت روحانی هم انتقاد نمیکند... آقای نبوی به سمت حزب کارگزاران سازندگی گرایش پیدا کردهاند.» در بخشی از انتقاد روزنامه اصلاح طلب به حجاریان بیان شده: «آقای حجاریان و دوستان باید باور کنند که مفهومسازیها و دوقطبیسازی مانند تندرو - کندرو یا امثال آن که برآمده از رقیبگرایی است، دست کم امروز برای پایگاه اجتماعی ارزشی ندارد و نمیتوان با این قبیل صورتبندیهای ناکارآمد با آن ارتباط داشت و ریشههای اجتماعی اصلاحات در ایران را حفظ کرد.» در همین مطلب آمده است: در گفتار آقای حجاریان اشاره صریح و گویایی درباره پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان و مطالبات و رنجشهای آنان نیست. در مقابل مدام صحبت از رقیب بیرونی و درونی است و همین «رقیبگرایی» یا مالیوخولیای رقیبداشتن یعنی همه تلاش را برای رقیبگذاشتن، در ذهن تئوریسینها و عملکرد صفی و ستادی اصلاحطلبان باعث شده که مفاهیمی مانند جامعه، مردم، طبقه متوسط و امثال اینها در تحلیل و عمل اصلاحطلبان به حاشیه بروند. در ادامه یادداشت انتقادی شرق می خوانید: اینکه امروز به جای پاسخگویی به پایگاه اجتماعی بیشتر مشغول نبش قبر دعوای گذشته و حال کارگزاران - اتحاد ملت باشند ناشی از همین آفت رقیبگرایی است. در تحلیل روزنامه شرق آمده است که اصلاح طلبان تنها با رقیب هراسی که این روزها با وضعیت اقتصادی و اجتماعی بطلان آن برای جامعه مشخص شده است توانسته اند توفیقاتی در عرصه انتخابات سیاسی به دست بیاورند که این حربه دیگر نخ نما شده است و نمی تواند پایگاه اجتماعی برای این جریان دست و پا کند. این روزنامه اصلاح طلب با بیان این مطلب که تئوری های امثال حجاریان جریان اصلاحات را عقیم کرده است، نوشت: آقای حجاریان گفتهاند: «شاید بتوان آنها {اصلاحطلبان} را از منظر فرصتسوزی نقد کرد زیرا آنها خیلی کارها را باید میکردند و نکردند». البته «فرصتسوزی» معلول است اما پرداختن به علتهای آن راهگشا خواهد بود. البته از نظر من بخش عمدهای از این علتها ناشی از همان به قول حجاریان تهمانده اصلاحطلبان است که با عملکرد خودشان فرصتها را سوزاند و پایگاه اجتماعی را رنجاندند و ضعیف کردند. توصیه آقای حجاریان در پرداختن به معلول به جای علت جای شگفتی دارد و البته از همان جنس توصیههایی است که اصلاحطلبی را در بازسازی عقیم کرده و از پرداختن به ریشههای ضعف فکری و عملیاتی اصلاحطلبان طفره میرود. در انتهای این مطلب با مطرح کردن بحث عبور از تئوری پردازانی چون حجاریان که نتوانستند مشکلی از جریان اصلاح طلب حل کنند آمده است: «تصور من پیشتر این بود که اصلاحطلبان برای بازسازی باید تغییراتی در سطح بازیگران حقوقی و حقیقی داشته باشند و ایده اصلاحطلبی را هم از رقیبگرایی به جامعهگرایی متحول کنند. گفتوگوی آقای حجاریان را که خواندم مطمئنتر شدم که زیرمجموعه تغییرات سازنده در ایده اصلاحات یا در یک فصل جدا باید به بازسازی ایدهپردازان این جریان هم پرداخته شود. شاید جریان اصلاحات برای گذار از وضع موجود به ایدهپردازانی متفاوت از آقای حجاریان نیاز دارد. این به معنای نفی یادگیری و شاگردی نزد امثال آقای حجاریان نیست اما برای حرکت به سوی آینده به چیزی بیش از ماندن در گذشته نیاز داریم.» انتهای پیام /