دولت «دیده بان» یا «آتش نشان»؟!
مساله حکمرانی در هر جامعه و کشوری، موضوعی مهم و حساس است. حکمرانی خوب می تواند نتایج و دستاوردهای مطلوبی را در هر کشوری به همراه داشته باشد و متعاقبا حکمرانی غلط و بَد، نتایج معکوسی را به بار خواهد آورد. حکمرانی از چشم انداز کلی خود، تحت تاثیر گفتمان و جهان بینی است که این مساله نمودهای کارآمدی یا ناکارآمدی خود را در حوزه های مختلف هدفِ حکمرانی، به نمایش می گذارد. البته برای سنجش سطح و کیفیت حکمرانی، متغیرها و شاخص های مختلفی نیز تعریف شده است.
از این رو، یکی از چالش ها و مشکلات جدی که جریان حکمرانی در کشورمان از آن رنج می برد این است که دولت به عنوان حکمرانِ اصلی، تا حدی از روند تحولات و یا بهتر بگوییم رسیدگیِ به موقع به چالش ها و مشکلات، عقب است. موضوعی که سبب شده برخی از صاحب نظران در حوزه های مختلف حکمرانی کشورمان به این مساله اشاره داشته باشند که دولت، به جای دیده بانی، گویی شبیه به یک آتشنشان عمل می کند و منتظر است که در هر حوزه از حکمرانی، نشانه های آتش و بحران ظاهر شود تا وارد میدان شده و به دنبال مدیریت بحران باشد. این در حالی است که در عرصه حکمرانی، اولویت و دستورکار اصلی خوانش و تحلیل دقیق و درست وضعیت موجود و متعاقبا ارائه راه حل های مشخص، علمی و عملیاتی جهت حل مشکلات است.
در این معادله، یک مساله مهم و محوری این است که مشکلات و چالش ها در زمان خود که رفعشان کمهزینه است، به موثرترین شیوه ممکن هدفِ بررسی قرار گیرند و برای حل شدن آن ها تلاش شود. نَه اینکه انباشته شوند و کار به جایی برسد که حل آن ها با هزینه ها و چالش های جدیتری همراه باشد.
به عنوان مثال، ما اکنون در حوزه های مختلف اقتصادی مانند انرژی، تامین اجتماعی و بانک ها با یک ناترازی مزمن مواجه هستیم. همچنین در حوزه محیط زیس، با مشکلات جدی و عمیقی رو به رو هستیم. با این حال، این مشکلات اگر سال ها قبل که نشانه های ابتدایی آن ها ظاهر شده بودند، جدی گرفته می شدند و برای حل آن ها اقدام می شد، به وضعیت بحرانی فعلی نمیرسیدند. اگرچه برخی از چالش ها در حوزه انرژی مربوط به سومصرف برخی از شهروندان و مردم است با این حال، اینکه کل ماجرا را نیز به این مساله محدود کنیم، منطقی نیست. بدون تردید اگر روند سرمایه گذاری در حوزه توسعه زیرساخت های برق کشور مطابق با اصول مطرح در برنامههای بالادستی حکمرانی کشور پیش می رفت، اکنون چالش کمبود برق تا این حد در ایران جدی نمی شد.
در دیگر حوزه ها نیز با وضعیت مشابهی طرف هستیم. از این رو، می توان گفت که جریان حکمرانی در کشورمان بایستی با یک نگاه علمی و استفاده از ظرفیت های نخبگان، تا جای ممکن از "تاخر تاریخی" در مواجهه با چالش ها و مشکلات کشور جلوگیری کند و به مشکلات، در زمان خود و به شیوه ای موثر رسیدگی کند و مانع از انباشت و فرسایشی شدن آن ها شود. موضوعی که تاکنون در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی و غیره، چالش ها و مشکلات جدی را برای کشورمان ایجاد کرده است.