سعدی در سخن از تکرار هراسان نیست
قدمعلی سرامی گفت: یکی از ویژگیهای سعدی در عرصه سخن این است که از تکرار هراسان نیست و این ویژگی را هم در بوستان میبینیم و هم در گلستان.
قدمعلی سرامی گفت: یکی از ویژگیهای سعدی در عرصه سخن این است که از تکرار هراسان نیست و این ویژگی را هم در بوستان میبینیم و هم در گلستان.
به گزارش خبرگزاری مهر، قدمعلی سَرامی، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در حوزه زبان و ادبیات فارسی، در پانزدهمین جلسه از سلسله جلسههای «سعدی خوانی»، که توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری برگزار شد، گفت: یکی از ویژگیهای سعدی در عرصه سخن این است که از تکرار هراسان نیست و این ویژگی را هم در بوستان میبینیم و هم در گلستان.
وی با اشاره به کلمات مرکبی چون «دشنام» و «دشوار» که در اصل «دشخوار» بوده است گفت: یکی از ویژگیهای زبان فارسی این است که با پیشوندها، کلمات مرکبی مبنی بر مفهوم تضاد ساخته شده است. برای نمونه پیشوند «دش» به معنی «دشمن»، پیشوند کلمه «نام» به معنی آبرو و شأن و اعتبار و شهرت شده و کلمه مرکب دشنام به معنی دشمنِ نام و آبرو آمده است. یا همین پیشوند «دش» پیش از کلمه «خار» به معنی «آسان» آمده و کلمه مرکب «دشخوار» به معنی دشمن آسان، که اکنون به دشوار تبدیل شده، ساخته شده و بدین شیوه و بر این مبنا، ترکیبات گوناگونی ساخته شده است.
سرامی در ادامه مبحث کلمات مرکب در زبان فارسی به کلمه مرکب سیمرغ در منطقالطیر عطار پرداخت و افزود: تمام منطقالطیر عطار، که یکی از توحیدیترین آثار زبان فارسی است، بازی با جناس مرکب سیمرغ است. این پژوهشگر حوزه زبان وادبیات فارسی در این باره افزود: سیمرغ هم شأن اساطیری دارد و هم ترکیب دو واژه «سی» و «مرغ» است.
وی در بخش دیگری از این جلسه با خواندن این بیت از حافظ که میگوید: «وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن» گفت: در نسخهای از دیوان حافظ، به جای طریقت، شریعت آمده است. من اعتقاد دارم که شریعت درست است چون در طریقت، انسان گناهکار شمرده نمیشود و بیشتر دعواهای اهل طریقت هم بر محور فارغ بودنشان از کفر و دین است. مثل همان گفته معروف شیخ ابوالحسن خرقانی که میگوید «هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد.»
این استاد دانشگاه در این باره افزود: به خاطر همین طرزفکر، صدها تن از اهل طریقت و عرفان در طول تاریخ کشته شدهاند و این کشتهها منحصر به حلاج و عین القضاتهمدانی و شیخ شهابالدین سهروردی نمیشوند.
سرامی در پایان گفت: این جریان ناشی از اختلاف طریقت با شریعت نبوده بلکه ناشی از قشرینگری افراد بوده است؛ کما اینکه مادر خلیفه عباسی طرفدار حلاج بود اما در نهایت نتوانست مانع کشتن او توسط پسرش شود.