جمعه 30 آبان 1404

سفر به پشت صحنه تولید یک کتاب / عبور از مسیر پنهان نشر

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
سفر به پشت صحنه تولید یک کتاب / عبور از مسیر پنهان نشر

کتاب «ما تنها نیستیم» نوشته غلامرضا حیدری ابهری با نگاهی داستانی، مخاطب نوجوان را به سفری در پشت‌صحنه تولید یک کتاب می‌برد.

کتاب «ما تنها نیستیم» نوشته غلامرضا حیدری ابهری با نگاهی داستانی، مخاطب نوجوان را به سفری در پشت‌صحنه تولید یک کتاب می‌برد.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: همزمان با رسیدن به آخرین ایستگاه هفته کتاب، قرار است نقش تولید کتاب و مسیری که هر اثر برای رسیدن به دست مخاطب طی می‌کند را مورد توجه قرار دهیم. فرایندی چندلایه، زمان‌بر و مبتنی بر همکاری جمعی که از مرحله شکل‌گیری یک ایده آغاز می‌شود و پس از عبور از بخش‌های مختلف تولید، در نهایت به کتابفروشی‌ها می‌رسد. کتاب «ما تنها نیستیم» اثر غلامرضا حیدری ابهری که در سال 1403 توسط انتشارات جمال منتشر شده، یکی از معدود آثار بومی در حوزه کودک و نوجوان است که این پشت‌صحنه طولانی را با نگاهی داستانی، آموزشی و قابل فهم برای نوجوانان روایت می‌کند.

این کتاب با بهره‌گیری از نثر نامه‌نگارانه و صمیمی، تلاش کرده است تا با روایتی داستان‌محور، جزئیات فرایند تولید یک کتاب را معرفی و نقش افراد مختلف این زنجیره را برای مخاطب نوجوان ترسیم کند. نویسنده، در این کتاب نه‌تنها به تجربه‌های شخصی و دغدغه‌های فردی خود اشاره کرده بلکه از خلال یک روایت طنزآمیز و روزمره، مسیر شکل‌گیری، تدوین و انتشار یک اثر را از نخستین جرقه‌های ذهنی تا عرضه نهایی در بازار کتاب شرح داده است.

پشت صحنه‌ای که کمتر دیده می‌شود

«ما تنها نیستیم» به‌جای بهره‌گیری از فصل‌بندی، ساختاری روایی و نامه‌محور دارد. روایت کتاب با یک نامه صمیمی آغاز می‌شود؛ جایی که نویسنده خطاب به دوستش «سعید» دلخوری‌ها و مقایسه‌های ناعادلانه‌ای را مطرح می‌کند و از همین نقطه وارد توضیح مراحل تولید کتاب می‌شود. این شروع روایی به‌تدریج مخاطب را وارد فرایندی می‌کند که در آن هر مرحله تولید کتاب به‌صورت جداگانه شرح داده می‌شود.

داستان حول محور برادر نویسنده، «فرهاد»، شکل می‌گیرد؛ نوجوانی بااستعداد و پرتلاش که در مسیر نویسندگی گام برداشته و به‌تازگی کتابی با عنوان «کشتی‌های خدا» را نوشته است. این شخصیت محوری به نویسنده امکان می‌دهد تا مراحل مختلف تولید کتاب را از زاویه‌ای نزدیک و ملموس بیان کند؛ مراحلی که از زمان شکل‌گیری ایده آغاز می‌شود و با تایپ، ویرایش، تصویرگری، طراحی گرافیک، لیتوگرافی، چاپ، صحافی و نهایتاً پخش و عرضه کتاب ادامه پیدا می‌کند.

وقتی یک ایده مسیر تولد یک کتاب را آغاز می‌کند

در بخش‌هایی از کتاب، نویسنده به نقش استعداد و پشتکار به‌عنوان دو عنصر مکمل موفقیت اشاره می‌کند. فرهاد شخصیت اصلی کتاب به‌عنوان نمونه‌ای از یک نوجوان علاقه‌مند به نویسندگی معرفی می‌شود که علاوه بر توانایی ذهنی، برای یافتن ایده‌های تازه و خلاقانه تلاش زیادی کرده و درباره موضوعات مختلف تحقیق می‌کند. او در مسیر نوشتن کتاب خود با اساتید و نویسندگان باتجربه مشورت می‌کند و از راهنمایی‌های آن‌ها برای تقویت ساختار متن استفاده می‌کند.

نویسنده در ادامه توضیح می‌دهد که فرهاد هرگز در نگارش عجله نمی‌کند و بارها متن خود را بازنویسی می‌کند. او معتقد است هر مرتبه بازخوانی، جملات تازه‌تری را به ذهن می‌آورد و متن را برای مخاطب خواناتر و مناسب‌تر می‌کند. نمونه‌ای که در کتاب به آن اشاره شده، کتاب «کشتی‌های خدا» ست؛ اثری که فرهاد برای نگارش آن از یک استاد در تفسیر «المیزان» الهام گرفته و سپس برای مشورت بیشتر به سراغ «مصطفی رحماندوست» رفته است. به دلیل اینکه تصمیم دارد تا این کتاب را برای مخاطبان کودک بنویسد تا آن‌ها نیز متوجه نعمت‌ها و قدرت خداوند در جهان هستی شوند. «مصطفی رحماندوست» نویسنده‌ای که حضورش در حوزه کودک و نوجوان به‌عنوان یکی از معتبرترین چهره‌ها شناخته می‌شود. این مشاوره‌ها باعث شده تا فرهاد بتواند توانایی‌های خود را بهتر بشناسد و ضعف‌های احتمالی متن را برطرف کند.

نقش‌های پنهان اما تعیین کننده در تولید کتاب

کتاب در ادامه مسیر تولید خود وارد مرحله تایپ می‌شود. نویسنده تلاش کرده است اهمیت نقش تایپیست را برای نوجوانان قابل فهم کند؛ چرا که تایپ‌کردن صرفاً واردکردن متن در صفحات دیجیتال نیست، بلکه همزمان باید با نسخه اصلی مقابله شود تا از حذف یا جابه‌جایی کلمات جلوگیری شود. مسئولیت تایپیست شامل نظارت بر صحت نگارش، توجه به فاصله‌ها، پاراگراف‌بندی و آماده‌سازی اولیه متن است.

مرحله بعدی، ویرایش است؛ بخشی که در کتاب با زبانی ساده توضیح داده شده تا مخاطب نوجوان با اهمیت آن آشنا شود. ویراستار در این مرحله علاوه بر اصلاح علائم نگارشی و اشکالات دستوری، به یکدستی لحن و روان‌خوانی متن نیز توجه می‌کند. نویسنده تأکید می‌کند که ویراستار یکی از مهم‌ترین اعضای تیم تولید کتاب است و کیفیت نهایی اثر تا حد زیادی به دقت او وابسته است. > زینب آزاد: پس از این مراحل، نویسنده وارد یکی از حساس‌ترین بخش‌های تولید کتاب یعنی «انتخاب عنوان» می‌شود. عنوان‌گذاری در کتاب به‌عنوان تصمیمی دشوار و اثرگذار معرفی شده؛ تصمیمی که هم باید مضمون کلی اثر را نشان دهد و هم برای مخاطب نوجوان جذاب باشد. نویسنده این بخش را با مثال‌ها و تجربه‌های شخصی روایت می‌کند و نشان می‌دهد عنوان مناسب تا چه حد می‌تواند در دیده‌شدن کتاب نقش داشته باشد.

تصویرها چگونه روایت را کامل می‌کنند؟

در ادامه، کتاب به مرحله تصویرگری وارد می‌شود؛ بخشی که برای مخاطبان کودک و نوجوان اهمیت دوچندان دارد. در کتاب «ما تنها نیستیم»، اهمیت ارتباط تصویری با مخاطب به شکلی روشن توضیح داده شده و نقش تصویرگر به‌عنوان یکی از اعضای کلیدی تولید کتاب تشریح شده است. نویسنده به مخاطبان نوجوان نشان می‌دهد که تصویرگری صرفاً زیبایی‌بخشی به کتاب نیست، بلکه بخشی از فهم روایت است؛ به‌ویژه برای گروه سنی‌ای که تصویر بخش اصلی تجربه مطالعه آن‌ها را شکل می‌دهد.

پس از تصویرگری، طراحی گرافیک و تایپوگرافی مورد توجه قرار گرفته است. در این مرحله، چیدمان، انتخاب فونت، ترکیب‌بندی صفحات و طراحی جلد انجام می‌شود؛ بخشی که هویت بصری نهایی کتاب را شکل می‌دهد. نویسنده با زبانی ساده وظایف طراح گرافیک را شرح داده و اهمیت ارتباط مناسب میان متن، تصویر و صفحه‌آرایی را توضیح داده است.

مرحله بعد، لیتوگرافی است؛ جایی که فایل نهایی کتاب به ورقه‌های سربی موسوم به «زینک» تبدیل می‌شود. این صفحات بعدها در دستگاه چاپ قرار می‌گیرند. این بخش از کتاب نیز با شرحی ساده اما دقیق نوشته شده و مخاطب را با مفاهیم فنی چاپ آشنا می‌کند.

از چاپ تا قفسه کتابفروشی

پس از لیتوگرافی، کتاب وارد مرحله چاپ می‌شود. نویسنده در این بخش فرایند کار چاپخانه را تشریح کرده و توضیح می‌دهد چگونه زینک‌ها روی دستگاه قرار می‌گیرند و صفحات کتاب به‌صورت متوالی چاپ می‌شوند. سپس نوبت به صحافی می‌رسد؛ مرحله‌ای که در آن صفحات چاپ‌شده مرتب می‌شوند، به شکل نهایی قطع انتخابی درمی‌آیند و به‌وسیله روش‌های مختلف صحافی مثل ته‌چسب، دوخت یا منگنه، به جلد متصل می‌شوند. نویسنده ضمن توضیح تفاوت این روش‌ها، بیان می‌کند که هر نوع کتاب بسته به محتوا و مخاطب خود از شیوه‌ای خاص استفاده می‌کند.

در پایان این مسیر، کتاب آماده عرضه است. در «ما تنها نیستیم» نقش ناشر در هماهنگی تمام این مراحل و همچنین پخش و توزیع کتاب توضیح داده شده است؛ جایی که کتاب پس از عبور از یک مسیر طولانی، به کتابفروشی‌ها راه پیدا می‌کند و به دست مخاطب می‌رسد.

«ما تنها نیستیم» تنها یک کتاب آموزشی نیست؛ بلکه اثری الهام‌بخش برای نوجوانانی است که به نویسندگی یا دنیای تولید محتوا علاقه دارند. پیام اصلی کتاب، اهمیت کار گروهی و نقش تلاش جمعی در موفقیت هر اثر است. نویسنده در خلال روایت‌های طنزآمیز و مثال‌های روزمره تأکید می‌کند که هیچ فردی در مسیر خلق یک اثر فرهنگی تنها نیست و موفقیت نهایی حاصل همکاری یک گروه بزرگ و همدل است.

این اثر با زبانی ساده و روایت‌محور تلاش کرده است دنیای کمتر دیده‌شده نشر را برای نوجوانان قابل لمس کند. توضیح مرحله‌به‌مرحله تولید کتاب، آشنایی با نقش افراد متخصص و معرفی ابزارها و مهارت‌های لازم در هر بخش، باعث شده این کتاب به گزینه‌ای مناسب برای دانش‌آموزان، معلمان، مربیان و تمامی علاقه‌مندان به حوزه نشر تبدیل شود. مخاطبانی که می‌خواهند بدانند یک کتاب چگونه متولد می‌شود، در این اثر با توضیحاتی ملموس و قابل فهم مواجه می‌شوند.

کتاب همچنین برای آن دسته از نوجوانانی که به خواندن آثار داستانی آموزنده علاقه دارند، جذاب است؛ چرا که علاوه بر محتوای آموزشی، از ساختار داستانی و طنزآمیز بهره می‌برد و خواننده را در طول روایت با خود همراه می‌کند.

کتاب «ما تنها نیستیم» از غلامرضا حیدری ابهری، اثری است که توانسته با استفاده از نثری صمیمی و روایت نامه‌محور، تجربه‌ای متفاوت از معرفی فرایند نشر را ارائه دهد. این کتاب تلاش کرده است مخاطب نوجوان را نه با توضیحاتی صرفاً تئوریک، بلکه از طریق روایت داستانی و مثال‌های واقعی با دنیای نشر آشنا کند. تأکید بر نقش تیم تولید کتاب، معرفی دقیق مراحل خلق اثر و تشویق نوجوانان به کار گروهی و تلاش مداوم، از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب به شمار می‌رود.

با توجه به رویکرد آموزشی و درعین‌حال داستانی اثر، «ما تنها نیستیم» می‌تواند به‌عنوان یک کتاب مرجع برای آشنایی نوجوانان با فرایند تولید کتاب و نیز الگویی برای علاقه‌مندان به نویسندگی مورد استفاده قرار گیرد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«مگر قرار است همه مردم مثل هم باشند؟ مگر همه کوه‌ها هم اندازه‌اند؟ مگر همه پرنده‌ها مثل هم آواز می‌خوانند؟ مگر همه ستاره‌ها روشنی‌شان مانند است؟ و مگر همه درخت‌ها یک نوع میوه می‌دهند؟ ماجرای ما آدم‌ها نیز همین است. همه مثل هم نیستیم به قول قدیمی‌ها «پنج انگشت باهم برادرند؛ اما برابر نیستند خدا همه آدم‌ها را مثل هم نیافریده است بعضی‌ها سفیدند و بعضی‌ها سیاه؛ بعضی‌ها قدبلندند و بعضی‌ها قدکوتاه؛ بعضی‌ها موی قشنگتری دارند و بعضی‌ها صدای زیباتری؛ بعضی‌ها ریاضی را راحت تر یاد می‌گیرند و بعضی‌ها زبان را و بعضی‌ها نقاشی بهتر می‌کشند و بعضی‌ها کاردستی بهتر میسازند. سعیدجان! من و فرهاد هم اگرچه برادریم؛ اما استعدادها علاقه‌ها و توانایی‌هایمان باهم فرق می‌کند. مگر ذوق و سلیقه خود تو با ذوق و سلیقه برادر بزرگترت مجید و برادر کوچک‌ترت حمید یکی است؟ البته نمی‌خواهم همه موفقیت‌های فرهاد را نتیجه استعداد او بشمارم؛ نه حواسم هست. اگر کسی اهل کار و تلاش نباشد با صرف داشتن استعداد به جایی نمی‌رسد. فرهاد هم در کشف استعداد نویسندگی‌اش و شکوفا ساختن آن تلاش‌های زیادی انجام داده است و بی‌دلیل نیست که در این میدان چنین شتابان تا حالا سه تا از کتاب‌هایش منتشر شده و آخرین کتابش نیز در جشنواره کتاب سال دانشجویی به عنوان کتاب برگزیده شناخته شده است. او واقعاً شایستگی این موفقیت‌ها را دارد.» کتاب «ما تنها نیستیم» نوشته غلامرضا حیدری ابهری در56صفحه و به بهای 80هزارتومان از انتشارات جمال منتشر شده است.