سلام بر امامی که علمش را در محشر کربلا از بزرگ مردان عالم آموخت / سلام بر روضه خوان کربلا...
برای نوشتن از مردی که راوی کربلای جدش بود، زبان قاصر است و قلم از توان می افتد... کودکی که محشری را دید و شنید و درک کرد. کودکی که یاور مظلوم ترین آدم دنیا بود. او علمش را در کربلا آموخت از بزرگ ترین مردان زمین.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از گروه دین و مذهب آناج/ عارفه حبیب پور؛ و باز هم مردی از تبار علی... مردی که آیه آیه نور بود، سوره سوره شعور بود و قرآنی ناطق بود از علم و آگاهی.
مردی که قدم هایش، سکوتش و نگاهش تنها خدا بود. نفس هایش کلام الله بود و ذکر لب هایش دعا.
مردی که سجده اش، قنوتش پر از ناگفته ها بود، دریا را چگونه می توان سنجید، درست مثل دریای علم مردی که باقرالعلوم بود او که به راستی سکافنده دانش بود. مردی که کوشید تا کلام نافذش و علوم خدادادی اش در ذهن کوته فکران زمانه اش جایی باز کند!
و تنها بود مردی که فقط خدا را داشت. در غربت دوران خود باز هم محکم قدم بر میداشت و در خفقان آن زمان با صلابت راه می رفت، انگار آسمانی در دستانش بود و زمین منتظر اذن و اجازه او.
برای نوشتن از مردی که راوی کربلای جدش بود، زبان قاصر است و قلم از توان می افتد...
کودکی که محشری را دید و شنید و درک کرد. کودکی که یاور مظلوم ترین آدم دنیا بود. او علمش را در کربلا آموخت از بزرگ ترین مردان زمین.
مگر می شود کربلا را دید و تا عمر داشت در غربت مطلومیت های آن زمان و مکان ناله سر نداد؟!
او را چون جدش مظلومانه به شهادت رساندند تا ثابت کنند مردان خدا لایق شهادتند و چه غریبانه در کنار مزار گمنام مادر شهیدش به خاک سپرده شد تا خاموشی زمینی پنجمین ستاره آسمان امامت و ولایت تا ابدالدهر یادآور اوج مظلومیت شیعه در هر زمان و مکانی باشد.
انتهای پیام /