شب حنابندان!
یک خط مانده به ایستگاه آخر؛ اصلا شاید همین جا ایستگاه آخر باشد؛ فوتبال است دیگر. شاید توپی برای تیمی قل نخورد و توی گل نرود و یک جای دیگر دری به تخته ای بخورد و تمام.
مرتضی رضایی: اصلا یک سوال؟ مهم است چه تیمی قهرمان می شود؟ بیایید نگاه ها را عوض کنیم؛ چند سالی است که شور بازی های لیگ در آمده! بیانیه پشت بیانیه، افترا پشت افترا از همه بدتر "هوچیگری" که باب شده در فوتبال مان. یادش بخیر که همه زندگی ما به گفتن همین دو کلمه ختم شده. یادش بخیر که سال ها سال قبل همه تلاش می کردند و از این می نوشتند تا در فوتبال سالم سازی اتفاق بیفتد و انصافا همه احساس مسئولیت می کردند. یادش بخیر که آن قدیم ها؛ آدم ها برای واژه ها حرمت قائل بودند و مثل امروز نبود که وقتی تیمی نمی برد، کل زندگی داور را جلوی چشمانش می آورند، به حریف می تازند و توپ را می اندازند در زمین حریف و ناتوانی خودششان را در جای دیگری جستجو می کنند. امروز فضا طوری شده که چشم ها را می بندند، دهان را باز می کنند و هر چه واژه متعفن است را تراوش می کنند. این است فضای لیگ برتر و فوتبال ما. دیگر صفحه روزنامه کمتر است، اما بیشتر صفحات مجازی را ورق بزنید و خودتان ببینید. حالتان بهم می خورد از این همه ناملایماتی. بدون تعارف؛ لذت فوتبال را گرفته اند و کاری اش هم نمی شود کرد. در پایان کدام مسابقه یادتان می آید که سرمربی یک تیم بزند تخت سینه اش و شکست را قبول کند؟ اصلا دیده اید که آنها در نشست های مطبوعاتی فنی حرف بزنند؛ البته که خیلی از خبرنگاران و رسانه ها هم در فضای رقابتی و متشنج ورزش چنین جوی را دوست دارند و بدشان نمی آید تیشهشان بر پیکره بی جان این فوتبال بخورد تا ردی از خودشان را به یادگار داشته باشند؛ یادگار از... این کار را انصافا خوب بلدیم. سال ها سال قبل جامعه، هم اهل مدارا بود هم انصاف؛ اما آیا هنوز هم هستند کسانی روی سکو، که فلهای شعار ندهند؟ عصبانی نشوند و حتی به یار خودی نپرند؟ حتما بازی پرسپولیس و استقلال خوزستان را اگر ندیده اید یک بار ببینید؛ فرق بین حیا کن و رها کن، تا بازیکن با غیرت فقط 15 دقیقه بود! این جماعت انصاف و مدارا هم بلد نیستند و خون شان به همان خون فوتبال بد آلوده شده است. پرسپولیسی ها به ما نپرند؛ چون تازه بود و ملموس. اصلا بگذارید از استقلالی ها هم بگویم که انگشت اتهام از روی ما برداشته شود. بعد از مساوی با نساجی و از دست دادن صدر خیلی از آنها خواستار جدایی نکونام شدند و دقیقا از این نوشتند که:«چون تیم صدرنشین بود دندان روی جگر گذاشته بودیم.» انتظاری نمی شود داشت که فضا سالم شود و تماشاگر خوب ساخته شود، وقتی مربی خوب با متر و معیار فرهنگ ایرانی ساخته نشده و اگر کسی روی نیمکت نباشد که جلوی دهان آنها را بگیرد بقال سر کوچه را هم به رشوه علیه فوتبال متهم می کنند. امروز هفته بیست و نهم رقابت های لیگ برتر آغاز می شود. می نویسم و امضا می کنم که پس از بازی، یکی از دو تیم بالای جدول که نتیجه دلخواه شان را نگیرد زمین و زمان را به هم خواهد دوخت. هواداران هم پشت سرشان. شاید بدتر و دوباره حمله به خودی. مثل اینکه یار دوازدهم خیانت کند و چاقو را در سینه خودی فرو کند. امشب اما حنابندان این فوتبال است و خیلی زود ضیافت تمام خواهد شد. ضیافتی روحوضی و تمام سیاه بازی! خودمان را که نمی خواهیم گول بزنیم. شاید همین امشب رویا برای یکی از دو تیم به پایان برسد و شاید همین امشب پرسپولیس که بخت اول است در قزوین تاجگذاری کند. شاید هم استقلال دوباره خوشبخت شود و با پس گرفتن صدر نکونام بشود همان "جواد لالیگایی". فوتبال است دیگر... اما دردها چه می شوند؟ زخم ها؟ چه کسی این فوتبال را قرار است درست کند؟ هر روز بر تعداد سکه هایی که رشوه داده اند افزوده می شود، هر روز یکی را محروم می کنند و دیگری را به کمیته انضباطی می فرستند اما انتهایش که چی؟ دوباره فصل جدید که شروع شود و اولین باخت نصیب فلان تیم؛ داورها متهماند، تیم رقیب متهم است، رییس فدراسیون سینه دیوار است و همه مقصرند غیر از کسی که باید مسئولیت فنی را بر عهده بگیرد. به قول علی آقا پروین:«طوری بازی کنید که اگر داور سه تا پنالتی هم برای رقیب گرفت شما 4 گل جلو باشید.» امشب حنابندان این فوتبال است و باید دید که فردای عروسی جای جام قهرمانی رو کف دست کدام تیم نقش بسته است؛ پرسپولیس یا استقلال؟
257 251
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1912458