شریعتمداری چگونه مدیرمسئول کیهان شد؟
علیرغم تردید جدی در امکان ادامه کار با آقای شریعتمداری، توصیه رهبری به همکاری در سمت سردبیری روزنامه را عجالتا پذیرفتم، اما با گذشت دو ماه و بروز اختلافاتی دیگر در حالی که آقای حسین صفار هرندی به شورای سردبیری روزنامه اضافه شده بود و رفتن من منجر به خلائی در کار روزنامه نمیشد، از سردبیری نیز استعفا دادم و موسسه کیهان را ترک کردم
مهدی نصیری در کانال تلگرامی خود نوشت: «انتصاب آقای سیدمحمد اصغری به نمایندگی رهبری در موسسه کیهان پس از استعفای آقای سیدمحمد خاتمی، در حالی صورت گرفته بود که قبل از آن (سال 69) من به دستور و حکم رهبری به عنوان مدیرمسئول روزنامه منصوب و قرار بر این شده بود که در کار روزنامه دخالتی توسط مقام بالاتر موسسه صورت نگیرد.
آقای اصغری که سرپرست موسسه کیهان و قائممقام آقای خاتمی بود، با پذیرش استقلال من در روزنامه حکم نمایندگی رهبری را پذیرفت و تا سال 72 این روند با پیچ و تابهایی ادامه یافت، اما در نهایت آقای اصغری با نگارش نامهای به رهبری از وضعیت موجود اعلام نارضایتی کرده و خواستار کنارهگیری من یا استعفای خود شد که بعد از مذاکراتی با استعفای وی موافقت شد.
از سوی دفتر رهبری، آقای حسین شریعتمداری به عنوان نماینده جدید مطرح شد که با استقبال من و همکارانم مواجه شد. آقای شریعتمداری با روزنامه کیهان همکاری قلمی داشت و بعضا مقالاتی از وی به چاپ میرسید.
پیش از صدور حکم نمایندگی آقای شریعتمداری، طی نامهای به دفتر رهبری اعلام کردم که مصلحت آن است نماینده جدید، مدیرمسئول روزنامه نیز باشد چرا که تفکیک بین این دو سمت مانند گذشته منشاء اختلاف خواهد شد. البته انگیزه دیگر من از نگارش این نامه، زمینهسازی برای رهاکردن کار روزنامه بود که پس از حدود هفت سال کار سنگین و فشرده احساس خستگی شدید میکردم.
اما رهبری این پیشنهاد را نپذیرفتند و بر ماندن من به عنوان مدیرمسئول اصرار کردند. من استدلال کردم که برای اداره روزنامه که هر روز باید در مورد اخبار و مطالب تصمیمگیری کرد، تفاهم در کلیات بین نماینده رهبری و مدیرمسئول کفایت نمیکند و علاوه بر آن باید سلیقهها نیز به هم نزدیک باشد و من از این جهت اطمینان به چنین وحدت سلیقهای با آقای شریعتمداری ندارم و احتمال بروز اختلاف را قوی میدانم.
اصرار من منجر به این شد که بنده به عنوان مدیرمسئول، همکاری با آقای شریعتمداری را ادامه بدهم و چنانچه در عمل به مشکل برخورد کرد و هر دو نفر ما به این نتیجه رسیدیم که روند کنونی قابل تداوم نیست، مدیرمسئولی روزنامه به نماینده رهبری منتقل شود.
پس از گذشت شش ماه با بروز اختلافهایی در نحوه مدیریت، همین اتفاق افتاد و در نامه مشترکی که من و آقای شریعتمداری امضا کردیم، از مقام رهبری خواستار انتقال مدیریت مسئول روزنامه به نماینده رهبری و سرپرست موسسه شدیم.
رهبری در پاسخ به این نامه چنین نوشتند: «پیشنهاد مشترک شما برادران عزیز را که انتقال مدیریت مسئول به نماینده رهبری است میپذیرم. لازم میدانم بی آنکه درباره اصل پیشنهاد اظهارنظر کنم از رفتار خردمندانه و صمیمانه شما دو برادر متعهد و با اخلاص در حل آنچه به نظر شما مشکلی در اداره روزنامه کیهان محسوب میشد، عمیقا تشکر کنم. همچنین لازم میدانم از خدمات با ارزش آقای نصیری و دیگر همکارانشان در دوران مدیریت مسئول مکررا سپاسگزاری کنم. چه بسیار مواردی را که در آن مدت پیش آمد که ایشان با روشنبینی و شجاعت از حق غریب و مظلومی دفاع کردند و به باطل مسلط و گستاخی در عرصه فرهنگ تاختند. انتظار دارم که در مسئولیت سردبیری و اداره تحریریه کیهان که پیشنهاد آقای شریعتمداری است، همچنان به خدمات خود ادامه دهند که البته با مدیریت چهره صمیمی و مخلصی، چون آقای شریعتمداری این امر کاملا میسر و مترقب است. خداوند شما برادران و دیگر کارکنان عزیز کیهان را مشمول فضل و رحمت خود قرار دهد.»
علیرغم تردید جدی در امکان ادامه کار با آقای شریعتمداری، توصیه رهبری به همکاری در سمت سردبیری روزنامه را عجالتا پذیرفتم، اما با گذشت دو ماه و بروز اختلافاتی دیگر در حالی که آقای حسین صفار هرندی به شورای سردبیری روزنامه اضافه شده بود و رفتن من منجر به خلائی در کار روزنامه نمیشد، از سردبیری نیز استعفا دادم و موسسه کیهان را ترک کردم.»