پنج‌شنبه 8 آذر 1403

شکاف میان دیدن و درست دیدن؛ نگاهی به نمایشگاه نقاشی یک زندانی

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
شکاف میان دیدن و درست دیدن؛ نگاهی به نمایشگاه نقاشی یک زندانی

نمایشگاه نقاشی «خاطرات پری و گنجشک‌ها» را به مدت دَه روز برپا می‌کند. تمرکز این نمایشگاه روی نقاشی‌های اجتماعی و طراحی‌های زندان پرویز حبیب‌پور است، جمعه 20 مرداد افتتاحیه این نمایشگاه با حضور جمعی از دوستان و هم‌بندی‌های دوران زندان این هنرمند برپا شد. از جمله‌ی این هنرمندان می‌توان به خسرو خسروی، احمد پوری، ثمیلا امیرابراهیمی و فواد نجم‌الدین اشاره کرد.

نقاشی‌های «خاطرات پری و گنجشک‌ها» به سال‌هایی در دهه‌ی پنجاه اشاره دارد که حبیب‌پور در زندان به سر می‌برد. پری نام گربه‌ای است که در زندان قرل‌حصار توجه او را به خود جلب می‌کند و سرانجام سوژه‌ی کار نقاش می‌شود. امیر وارسته کیوریتور این نمایشگاه - که در گالری گویه برپا است - در معرفی این آثار نوشته: «شاید پری پشت شیشه، قرمزهای خراشیده روی بدن‌هایمان را شفاف‌تر از همیشه ببیند.»

او در پرفورمنسی در افتتاحیه‌ی این نمایشگاه تمرکز خود را روی این جمله قرار می‌دهد و در فضای آکواریوم شکلی مشغول تمیز کردن شیشه‌ها که در این‌جا به منزله‌ی دیوارهای زندان است، می‌شود. وارسته در این پرفورمنس در داخل فضایی بسته و محصور (آکواریوم) نشسته و با دقت و وسواس شیشه پاک‌کن را روی شیشه می‌پاشد و آن را تمیز می‌کند. رویکرد وارسته به مسئله‌ی تجربه‌ی حصر که نمود سال‌های زندان حبیب‌پور در نقاشی‌هایش است، در کنار جزئیات زندگی که از آن به «زندان بزرگ کاپیتالیسم» یاد می‌کند مواجهه‌ای تازه، بکر و یگانه است. او نمی‌خواهد با اِعمال مشتی پیش‌فرض نظری نتایج از پیش معلومی را بیرون بکشد. بلکه با جستجویی عمیق‌تر با تمیز کردن دیوارهای این زندان که در این پرفورمنس شیشه‌ای است و قابل‌مشاهده، به دنبال انتقال تجربه‌ای است نو. تجربه‌ای که با مواجهه‌ای خاص بازتاباننده‌ی واقعیت است و در خود پرسش‌گری نهفته دارد. چیزی که ناظر را وادار می‌کند چگونگی درکش از جهان و شیوه‌ی زیستش را بکاود و از خود بپرسد چه چیزهایی را می‌بیند و چشم بر چه چیزهای دیگری می‌بندد. از این روی هر اجرای امیر وارسته تازه و پیش‌بینی‌ناپذیر است و شاید همین موضوع به ساختن دنیایی شیشه‌ای انجامیده که کلیتی ندارد. او برای توضیح کار خود می‌گوید:

«شاید پریِ پشت شیشه قرمزهای خراشیده روی بدن‌هایمان را شفاف‌تر از همیشه ببیند! شاید روزی قایق‌هایمان یکی شد. کسی چه می‌داند. هیچ‌چیز غیرممکن نیست. جز فراموش کردن تمام جزئیات تابلوی خداحافظی در زندان قزل‌حصار به سال هزار و سیصد و پنجاه‌ودو خورشیدی!»

دلالت ضمنی حرف‌های او این است که واقعیت می‌تواند متفاوت دیده شود و با مداخله‌ی ما تغییر کند. با این نگاه جاودانگی دنیا و جزئیات آن تضعیف و به چالش کشیده می‌شود. واقعیت‌های ابدی فرومی‌ریزند و پویایی و حرکت (در این پرفورمنس به‌طور خاص پاک کردن دیوارهای شیشه‌ای است) جایگزین می‌شود. او مشتاقانه بر این عقیده باقی است که سرمایه‌داری دشمن سرسخت کار خلاق است و بذرهای امید را برای از سر گرفتن زندگی و سرنوشت می‌خشکاند. از این منظر رویکرد و نظرگاه این پرفورمنس شکل‌گیری شیوه‌ی متفاوت و انتقادی «دیدن» را ممکن می‌کند.

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1802098