«شکوای سبز 2» به چاپ نهم رسید / دریافتی از دعای ابوحمزه ثمالی
کتاب «شکوای سبز 2» نوشته سید مهدی شجاعی توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ نهم رسید.
کتاب «شکوای سبز 2» نوشته سید مهدی شجاعی توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ نهم رسید.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «شکوای سبز 2» نوشته سید مهدی شجاعی به تازگی توسط انتشارات کتاب نیستان به چاپ نهم رسیده است. این کتاب حاوی دعایی است که ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) نقل کرده که بیشتر در سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده میشود.
سید مهدی شجاعی در این اثر سعی کرده با تشبیهات و اشارات مختلف، در انتقال معنای دعا راه آسان را در پیش گیرد. زبان این کتاب مشابه شکوای سبز 1 است. بیش از ترجمه و نزدیک به دریافت که در آن نویسنده به ترجمه تحتاللفظی و کلمه به کلمه بسنده نکرده است.
او در معنای عبارت «متی نعادیک و نراوحک فنقر عینا» از دعای ندبه میگوید: کی میشود صبح ناشتای چشمهایمان را به نگاه تو بگشاییم؟ کی میشود شام تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟ کی میشود شب و روزمان در فضای ظهور تو بگذرد؟ کی میشود عطر ظهور تو در شامه جهان بپیچد؟ کی میشود صدای گامهای آمدنت در گوش هستی طنین بیندازد؟
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«دوست داری به معشوقت بگویی که: دوستش داری. و میگویی: دوستت دارم. خب؟ همین یک کلام؟
نه، دلت راضی نمیشود. دنبال گونههای دیگری از گفتن میگردی. و واژههای دیگری برای بیان کردن و عبارات دیگری برای انتقال این مفهوم ناب دوست داشتن.
و باز میبینی که نشد. آشکارا کم میآوری.
میروی سراغ دواوین شعرا. آنها که طبعی لطیفتر داشتهاند و زبانی نغزتر و بیانی کاملتر. ابتدا ذوق میکنی و به وجد میآیی. اینکه کسی بتواند عشق و دوست داشتن را با لطافت ترسیم کند و فراق و هجران را با این ظرافت به تصویر بکشد و شهد وصال را این قدر ملموس و محسوس به ذائقهها بچشاند، به واقع ذوق آفرین و وجدبرانگیز است.
اما... اما حساس میکنی که هنوز به آنچه میخواهی، دست نیافتهای. احساس میکنی که هنوز در یک جای واقعه، خلائی یا خللی هست. کجاست این خلاء یا خلل؟
شاید مساله این است که تو خودت را، حس خودت را، خواستههای خودت را و نیازهای خودت را تمام و کمال در آنها پیدا نمیکنی.
بخشی از آنها، حرفهای دل توست و بخشی، حس و حال آن کسی که گفته است.
حرفهایی در دل تو هست که او نگفته است و او حرفهایی را گفته است که از آن تو نیست.
کسی میتواند حرفهای دل تو را به خدای محبوبت بگوید که پایی در زمین داشته باشد و دستی در آسمان.
کسی که هم تو را خوب بشناسد و هم خدای تو را.
کسی که هم دهلیزهای قلب بشر را کاملاً بشناسد و هم به راههای پر پیچ و خم آسمان آشنا باشد. کسی که هم بیمها و امیدهای آدمی را بداند و هم از مناسبات خدایی سر درآورد.
کسی که با الفبای زمینی، زبانی بیافریند که در فضای آسمانی قابل تکلم باشد.»
چاپ نهم این کتاب در 88 صفحه با قطع رقعی عرضه شده است.