یک‌شنبه 4 آذر 1403

شکوری راد: اصلاح‌طلبان قوی‌ترین آلترناتیو وضع موجود هستند / باید یک چشم اصلاح‌طلبان به مردم باشد

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
شکوری راد: اصلاح‌طلبان قوی‌ترین آلترناتیو وضع موجود هستند / باید یک چشم اصلاح‌طلبان به مردم باشد

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت: اصلاح‌طلبان هویتی مستقل از مردم ندارند و هویت آنها فارغ از حمایت مردم معنا پیدا نمی‌کند. معنادار بودن اصلاح‌طلبی در این است که بخش‌های وسیعی از مردم اصلاحاتی که مدنظر است را مطالبه و پیگیری کنند و حاضر باشند برای آن وارد صحنه شوند.

علی شکوری‌راد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگویی با روزنامه اصلاح طلب هم میهن به ارزیابی شرایط کنونی اصلاح‌طلبان پرداخت:

متن مصاحبه به شرح زیر است:

*‌در شرایط کنونی که اصلاح‌طلبان به صندوق‌های رای در انتخابات 1402 مجلس روی خوشی نشان ندادند و به نظر می‌رسد که صاحبان قدرت همچنان پروژه یکدست‌سازی را پیش می‌برند، موقعیت و شرایط امروز اصلاح‌طلبی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در شرایط قطبی‌شده امروز جامعه، اثرگذاری بالفعل اصلاح‌طلبان که نیروی میانه هستند، کاهش یافته است. در حقیقت هر دو سر طناب در وضع موجود در دست تندروهاست؛ هم در حاکمیت تندروها حاکم شده‌اند و هم در منتقدین تندروها نقش‌آفرینی می‌کنند. در این میان اصلاح‌طلبان اثرگذاری سابق را ندارند، با این وجود اصلاح‌طلبان به‌عنوان یک جریان سیاسی همچنان قوی‌ترین آلترناتیو برای وضع موجود به حساب می‌آیند.

به همین دلیل از هر دو سو مورد هجوم هستند. یعنی هم جریان سیاسی حاکم اصلاح‌طلبان را زیر ضرب قرار داده است و هم منتقدان تندرو. این تعارضات حاکی از قدرت بالقوه‌ی نهفته در اصلاح‌طلبان است که در زمان مناسبی در آینده می‌تواند بالفعل شود و آنها (اصلاح‌طلبان) را به اصلی‌ترین جریان نقش‌آفرین تبدیل کند. بنابراین با شرایط کنونی اصلاح‌طلبان محل اعراب چندانی ندارند.

*‌با توجه به سابقه‌ای که اصلاح طلبان دارند، چرا اصلاح‌طلبان در چنین وضعیتی قرار گرفته‌اند؟

جناح حاکم با رفتار یکجانبه به سمت اقتدار و یکدست کردن حاکمیت پیش رفت و اصلاح‌طلبان به دلیل آنکه مزاحم این جریان تلقی می‌شدند توسط حاکمیت از عرصه‌های مختلف حاکمیتی حذف شدند. در شرایطی که حاکمیت اصلاح‌طلبان را حذف و یا تضعیف می‌کند طبیعتاً نیروهای تندروی منتقد یا برانداز قدرت می‌یابند. در حال حاضر این اتفاق رخ داده و هژمون سیاسی اصلاحطلبان تضعیف شده است. این وضعیت بالفعل و کنونی اصلاح‌طلبان است اما پتانسیل اصلاح‌طلبان به‌عنوان نیروی جایگزین وضع موجود به قوت خود باقی است.

*‌درست است که می‌گویید حاکمیت به سمت حذف اصلاح‌طلبان در حرکت است درحالی‌که اصلاح‌طلبان یک پشتوانه قوی مردمی داشتند؛ آیا این پشتوانه نمی‌توانست از حذف شدن آنها جلوگیری کند؟

اصلاح‌طلبی یک روش چارچوب‌داری است و باید از طریق انتخابات به قدرت دست پیدا کند. حاکمیت تمام مسیرهای دستیابی به قدرت را برای غیرخودی‌ها مسدود کرده است. از یک طرف با ردصلاحیت‌های گسترده و نظارت‌های تنگ‌نظرانه، از سوی دیگر با از کار انداختن نهادهای انتخابی و در نهایت با ناامید کردن جامعه برای آمدن به پای صندوق‌های رای این ابزار و امکان را از اصلاحطلبان گرفته است.

در حقیقت حاکمیت انتخابات که راه دستیابی اصلاح‌طلبان به قدرت و اعمال اصلاحات بوده را مسدود کرده است و در شرایطی که مردم حاضر نیستند پای صندوق‌های رای بیایند طبیعتاً اصلاح‌طلبان که نیاز به رای آنها دارند برای نقش‌آفرینی، این فرصت را از دست داده‌اند.

ما در حال رصد هستیم که جامعه به چه سمت و سویی می‌رود و همچنان حاکمیت را هم رصد می‌کنیم تا مشخص شود آیا حاکمیت در رفتار خودش تجدیدنظر می‌کند یا نه؟ همچنین مراقب هستیم که اصلاح‌طلبان انسجام و بقای خود را حفظ کنند تا در شرایطی که زمان دریچه فرصتی را رو به آنها می‌گشاید آمادگی حضور در صحنه را داشته باشند و نقش‌آفرینی کنند.

*‌شما تنها راه قدرت گرفتن اصلاح‌طلبان را صندوق رای می‌دانید. در این شرایط رای ندادن برخی از اصلاح‌طلبان را کنشگری سیاسی تلقی می‌کنید؟

اگر انتخابات باشد که حتماً مشی اصلاح‌طلبی اقتضا می‌کند در آن انتخابات شرکت کنند. گاهی یک اسمی از انتخابات وجود دارد اما معنایی در فرآیند انتخابات شکل نمی‌گیرد و در حقیقت صورت ظاهری از رأی‌گیری وجود دارد. بنابراین حضور اصلاح‌طلبان در این رای‌گیری ورود به انتخابات محسوب نمی‌شود. به همین دلیل عذر حضور دارند؛ اما در فرآیند که معنای انتخابات ندارد. اگر انتخابات واقعی و معنادار باشد اصلاح‌طلبان در آن شرکت می‌کنند.

*‌به موضوع رصد اقدامات حاکمیت برای تغییر رویکرد اشاره کردید. در شرایط کنونی حاکمیت از این یکدستی راضی است. به نظر شما این رضایت ادامه‌دار خواهد بود؟

تمام بخش‌های حاکمیت از این یکدستی رضایت ندارند. در حقیقت آنها هم متوجه هستند که به دلیل عدم رعایت استانداردهای حکومت‌کردن دچار ریزش شده‌، تحلیل می‌روند و دچار تعارضات داخلی می‌شوند. هر حاکمیتی تعهداتی نسبت به جامعه و کشورش دارد که اگر به آن عمل نکند مورد رضایت مردم قرار نمی‌گیرد و پایدار نخواهد بود.

بخش‌های مهمی از جناح حاکم به این موضوع پی برده‌اند اما کانونی شدن قدرت در حاکمیت موجب شده که بخش‌های زیرمجموعه اگرچه رضایتی از شرایط موجود ندارند اما نمی‌توانند اظهار عدم رضایت کنند و ناگزیرند با کانون قدرت هماهنگ باشند. این وضعیت، صورت و ظاهر را آرایش می‌دهد اما باطن در حال پوسیدن و پاشیدن است.

‌*گفتید که اصلاح‌طلبان باید بقای خود را حفظ کنند. راه پیش روی آنها چیست؟ آیا باید به سمت جامعه بروند و پایگاه اجتماعی را به دست بیاورند یا برای حضور در حاکمیت موقعیت سیاسی خود را بهبود بخشند؟

بقا بدون امکان اثربخشی هدف نیست و اثربخشی برای یک مجموعه سیاسی بدون داشتن پایگاه اجتماعی امکان‌پذیر نیست. اصلاح‌طلبانی که در مورد آنها صحبت می‌کنیم خودشان قدرتی ندارند اما در پیوند با مردم تبدیل به قدرت سیاسی و اجتماعی قابل توجه می‌شوند.

اصلاح‌طلبان هویتی مستقل از مردم ندارند و هویت آنها فارغ از حمایت مردم معنا پیدا نمی‌کند. معنادار بودن اصلاح‌طلبی در این است که بخش‌های وسیعی از مردم اصلاحاتی که مدنظر است را مطالبه و پیگیری کنند و حاضر باشند برای آن وارد صحنه شوند. پیوند مردم و اصلاح‌طلبان ضروری است و این پیوند زمانی شکل می‌گیرد که منطق کنشگری سیاسی اصلاح‌طلبان از نظر توده‌های مردم موجه باشد.

به این دلیل است که باید یک چشم اصلاح‌طلبان به مردم باشد تا ببینند چه قضاوتی در مورد رفتار و کنشگری سیاسی آنها انجام می‌دهند. اگر کنشگری کاملاً مطلوب و منطقی و مورد قبول جامعه نباشد، به جایی نمی‌رسد. اصلاح‌طلبی چارچوب خود را دارد و در شرایط عادی روش آن مشخص است. اما در شرایط غیرعادی، که به لحاظ سیاسی در آن قرار داریم، اصلاح‌طلبان باید در یک کنش متقابل با جامعه قرار بگیرند تا اعتماد اجتماعی را برای کنشگری سیاسی جلب کنند.

*‌فکر می‌کنید کنشگری‌های اصلاح‌طلبان به اندازه‌ای بوده که پشتوانه مردم را حفظ کند؟

بالفعل خیر. اگر سوال می‌کنید که چه مقدار حمایت‌های مردمی به‌صورت بالفعل متوجه اصلاح‌طلبان است، می‌گویم که این حمایت در حال حاضر گسترده نیست اما این حمایت به‌صورت بالقوه وجود دارد. به همین دلیل مدعی هستم که جریان اصلاحات قوی‌ترین آلترناتیو وضعیت موجود است و می‌تواند در آینده نقش‌آفرین اصلی در عرصه سیاسی و حتی اجرایی و قانون‌گذاری باشد. چراکه آلترناتیو دیگری برای اصلاح امور وجود ندارد.

جامعه ناامید و سرخورده امروز کنشی را انجام می‌دهد که لزوماً در راستای برنامه اصلاح‌طلبی قرار ندارد اما وقتی برنامه‌های دیگر به نتیجه نرسد، دوباره به منش اصلاح‌طلبی بر می‌گردد. چراکه بیش از سایر روش‌ها امیدبخش است و می‌تواند دستاوردهای ملموس داشته باشد. هرگاه اصلاح‌طلبان به قدرت دست پیدا کرده‌اند اعتماد مردم را تا حد زیادی جلب کرده‌اند.

27218

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1906148