صوفی: با رفتن اصلاحطلبان، فرصتطلبان هم کنارهگیری خواهند کرد
یک چهره سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: پس از سال 76 برای فرصت طلبان و صندلی طلبان اینطور تلقی شد که اگر می خواهید به پست و مقام برسید وارد ستادهای انتخاباتی بشوید و فعال باشید شاید به نان و نوایی برسید.
به گزارش مشرق، علی صوفی، چهره سیاسی اصلاح طلب، در رابطه با علت افول احزاب اصلاح طلب و کم رنگ شدن نقش آنها در افکار عمومی پس از انتخابات اخیر اظهار کرد: چون در کشور ما حزب به معنای واقعی پا نگرفته و جایگاه خود را پیدا نکرده است در نتیجه فعالیت های سیاسی سامان پیدا نکرده و نظم ندارد و به معنای واقعی کار سیاسی جا نیفتاده است. با این وضعیتی که وجود دارد «هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من»، یعنی هر کسی از ظن خود به سیاست و فعالیت های انتخاباتی نگاه می کند.
او افزود: قبل از انقلاب به دلیل خفقان موجود، فضای فعالیت سیاسی کم بود اما همان زمان هم کسانی به دنبال فعالیت سیاسی می رفتند و خطرش را میپذیرفتند تا نام آنها مطرح شود عده زیادی هم به دنبال آرمان های خود بودند. این افراد در زندان زیر شکنجه محک می خوردند. کسانی که به دنبال نام بودند زیر شکنجه همه چیز را از یاد می بردند اما کسانی که آرمان داشتند همه فشارها را تحمل می کردند و تا پای جان می رفتند ما کسانی را که این کار را کردند دیده بودیم.
صوفی یاداور شد: بعد از انقلاب کار و فعالیت سیاسی به شکل احزاب درآمد و بسیاری فعالیت های حزبی را شروع کردند، به عنوان مثال در سال 76 عده ای دیدند که آقای خاتمی هیچ شانسی برای پیروزی ندارد و کسی فکر نمی کرد ایشان پیروز شود به دلیل اینکه به دنبال یک آرمان بودند، در همین شرایط برخی افراد تحت عنوان جناح چپ دور ایشان جمع شدند و فعالیت کردند و آقای خاتمی با حمایت مردم پیروز شد. هدف آنها پست و مقام نبود ولی به آن موقعیت هم رسیدند.
صوفی تاکید کرد: پس از سال 76 برای فرصت طلبان و صندلی طلبان اینطور تلقی شد که اگر می خواهید به پست و مقام برسید وارد ستادهای انتخاباتی بشوید و فعال باشید شاید به نان و نوایی برسید و همینطور شد. بعدها همین مساله به هدف تبدیل شد و هر چقدر که پیش آمدیم با پدیده ای به نام دوگانگی اصلاح طلب و اصلاح طلبی مواجه شدیم.
او ادامه داد: این پدیده دوگانگی اصلاح طلب و اصلاح طلبی به طور کامل خود را در دولت آقای روحانی نشان داد. یعنی اصلاح طلبانی به نام اصلاح طلب و با حمایت اصلاح طلبان در دولت ورود کردند و یا در جاها و موقعیت های مختلف شغلی که اهمیت زیادی داشت قرار گرفتند ولی هیچ اثری از اصلاح طلبی از آنها دیده نشد. مثلا نماینده مجلس و اعضای فراکسیون امید که برآمده از فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان بودند به محض ورود به مجلس به دو دسته مستقلین و فراکسیون امید تقسیم شدند. از همین جا بود که مردم رفته رفته از صندوق ها ناامید شدند و نتایج مورد انتظار خود و توقعاتشان را از صندوق ندیدند.
صوفی انتخابات اخیر را نقطه عطفی برای اصلاحات دانست و تصربح کرد: خوشبختانه با کنار رفتن اصلاح طلبان از قدرت این جریان فرصت طلب خود به خود از جامعه اصلاح طلبی و از فعالیت سیاسی اصلاح طلبان کناره گیری خواهند کرد چون آنها امروز می خواهند خود را از برچسبی که قبلا برایشان نام و نان داشت مبرا کنند. این تصفیه ای طبیعی در اصلاح طلبان بوجود می آورد و عده ای می روند. اصلاح طلبی باید در بازبینی خود به این نکته توجه داشته باشد که محور، آرمان اصلاح طلبی باشد. در انتخابات 98 راهبرد شورای عالی سیاست گذاری تکیه بر اصلاح طلبی بود و مثل گذشته بدون قید و شرط در انتخابات شرکت نکردند از این رو که اصلاح طلبی دید چقدر آسیب دیده است.