ضرورت سلبریتی زدایی از سینمای ایران
باید از الگو شدن سلبریتی ها جلوگیری کرد و این سؤال را پرسید که مگر قحطی انسان آمده که افرادی که علناً مخالفت خود با قوانین کشور ما را فریاد زدهاند و بدتر توهینها را به مقدسات مردم و در رأس آن نظام و رهبر نظام وارد اوردهاند باید نقش آفرین فیلمها و سریالهای ما باشند و درآمدهای میلیاردی از بیت المال و از جاهای دیگر به جیب بزنند و به الگوهایی تبدیل شوند که امنیت و آرامش جامعه ما را...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صاحب نیوز؛ یکی از دردسرهای جامعه ما سلبریتیهایی هستند که به لحاظ آشنا بودن چهرهشان به واسطه نمایش در تلویزیون و سایر رسانهها به الگوهای جامعه تبدیل شدهاند. از میان همه چهرههای برجسته علمی، فرهنگی، مذهبی، رسانهای، ورزشی و هنری، این ورزشیها (اختصاصاً بازیکنان فوتبال) و هنریها (اختصاصاً بازیگران سینما و خوانندهها) هستند که بیشترین تعداد دنبال کننده در شبکههای اجتماعی را دارند.
علت آن هم شاید میزان اهمیتی باشد که در برنامههای مختلف تلویزیونی به ایشان داده میشود و مرتب ضمن یاد کردن از این چهرههای شناخته شده که شاید در رشته بازیگری خود خیلی خوب باشند، از ایشان در برنامههای زنده یکی دو ساعته تلویزیونی دعوت به عمل آمده و زیر و زِبَر زندگی ایشان را مقابل چشم میلیونها بیننده مرور میکنند. رویکردی که خواسته ناخواسته سبب میشود ابعاد دیگری از زندگی این سلبریتیها که خارج از حرفه ایشان است نیز بیان شده و چنین تصوری برای مردم القا شود که زندگی ایشان هم حائز اهمیت است و باید مورد توجه قرار گیرد.
در حالی که این سلبریتیها تنها بازیگران و بازیکنانی خوب بوده و اتفاقاً اغلب این افراد در زندگی شخصی خود ناموفق بوده و طلاقها و آسیبهای اجتماعی مختلف را از سر گذراندهاند.
همین عدم توجه به این نکته سبب میشود این شخصیتها جایگاهی در جامعه پیدا کنند که به یک الگو بدل شوند و به خود جرأت دهند در هر رشتهای که تخصص ندارند حتی بر خلاف قوانین جامعه اظهار نظر کرده و آسایش و امنیت جامعه را به هم بریزند..
این روند سالها است ادامه دارد و سالها است کشور از این روزنه در حال آسیب دیدن است و هیچ گونه تغییری در این روند مشاهده نمیشود حتی در ساخت برنامههای تلویزیونی و دعوت از سلبریتیهای مسأله دار برای حضور یافتن در این برنامهها به عنوان مهمان.
در حالی که به راحتی میشود این روند را اصلاح کرد. یک بازیگر میتواند یک بازیگر خوب یا بازیگری بد باشد اما لزوما اگر بازیگر خوبی بود، معنی ندارد که ویژگیهای لازم برای الگو شدن در جامعه را داشته باشد. لذا نباید با دعوت کردن از وی در برنامههای مختلف و زیر و رو کردن زندگیاش مقابل آنتن زنده تلویزیون، او را تبدیل به یک الگو در جامعه کرد که فردا از روی ناآگاهی و نادانی و یا خیانت سخنی بر زبان آورده و در جامعه نفرت پراکنی کند.
به ویژه این که محیطی که این افراد در آن سیر میکنند و محیطی که برای پیشرفت گاهاً مجبورند طی کنند، محیطهای کثیف و آلودهای نیز بوده و ایشان را به ناکجا آباد هایی میرساند که از ورای آن بعدها جنبشهایی مانند جنبش MeToo سر برمیآورد.
چنین افرادی که به راحتی سر تسلیم مقابل شیطان خم کرده و با کمال وقاحت نیز این عمل قبیح خود را با پیوستن به چنین جنبشهایی فریاد میزنند و مرتب نیز مبلغ سبک زندگی غربی و اشرافی پول پرستی هستند، چرا باید به الگوی جامعه ما تبدیل شوند.
در اغتشاشات 1401 به کرات از این افراد دیدیم که چقدر تلاش کردند تا جامعه را گمراه کنند همان طور که در سالهای گذشته این مأموریت را بر عهده داشتند. این اشخاص سالهاست شوالیههای فرهنگی دشمن هستند برای پیشبرد اهداف دشمن در کشور ما. یک روز مدل سخیف لباس هستند و یک روز مدل سخیف آرایش. یک روز در مورد حجاب نظر میدهند و یک روز با تیپ کاملاً زشت و غیر فرهنگی در فلان جشنواره شرکت میکنند.
لذا هم باید از الگو شدن ایشان جلوگیری کرد و هم باید این سؤال را پرسید که مگر قحطی انسان آمده که افرادی که علناً مخالفت خود با قوانین کشور ما را فریاد زدهاند و بدتر توهینها را به مقدسات مردم و در رأس آن نظام و رهبر نظام وارد اوردهاند باید نقش آفرین فیلمها و سریالهای ما باشند و درآمدهای میلیاردی از بیت المال و از جاهای دیگر به جیب بزنند و به الگوهایی تبدیل شوند که امنیت و آرامش جامعه ما را دستمایه تمایلات و شهوات خود قرار دهند.
با یک فراخوان بازیگری چند هزار نفر حاضر هستند با دادن تعهد جلو دوربین رفته و آزمایش پس بدهند؟ از میان این چند هزار نفر قطعاً 10 بازیگر خوب که پیدا میشود؟ پس چرا باید این سلبریتیهای فاسد را نگه داشت؟
هم باید روال سلبریتی پروری در کشور ما اصلاح شود و هر شخص تنها در رشته تخصصی خودش نقش نمایی کند و هم باید از مماشات با سلبریتیهای خائن و جاهل خودداری شود و جلو نفرت پراکنیهای ایشان و گمراه کردن جامعه توسط آنها گرفته شود.
توجه پرداختن به این مسأله به اندازه امنیت نظام و به اندازه از بین بردن لیدرهای اصلی جبهه دشمن است که هم در این زمان در حال اقدام علیه امنیت ملی کشور هستند و هم در آینده ممکن است از این فرصت استفاده کرده و امنیت کشور را به خطر بیاندازند.
انتهای پیام /