طرح رویش مسیر اقتصاد ایران را تغییر میدهد
به گزارش خبرگزاری اقتصاد ایران، طرح رویش زمانی مطرح شد که بحث درباره نقش داراییهای غیرمولد در تشدید بیثباتی اقتصاد ایران به یکی از محورهای جدی کارشناسان و سیاستگذاران تبدیل شد. در بیش از یک دهه اخیر، چرخش رفتاری قابلتوجهی در میان خانوارهای ایرانی رخ داد: بخشی بزرگ از پساندازها به سمت داراییهایی رفت که نقشی در تولید ندارند، اما امنیت ذهنی بیشتری فراهم میکنند. طلا، سکه، دلار، یورو و در سالهای اخیر رمزارزها، برای بسیاری از مردم نه یک انتخاب سرمایهگذاری، بلکه راهی برای حفظ ارزش در برابر تورم بودند.
اما پیامد این رفتار در سطح کلان اقتصادی بسیار سنگین است. سرمایههایی که در صندوقهای خانگی، حسابهای ارزی غیررسمی یا کیفپولهای رمزارزی نگهداری میشوند، عملاً از چرخه تولید کنار گذاشته شدهاند و به همین دلیل، بخش قابلتوجهی از اقتصاد ایران با کمبود مزمن منابع مالی مواجه است. بنگاههایی که میخواهند توسعه پیدا کنند، با مشکل تأمین مالی روبهرو میشوند و پروژههای بزرگ یا متوقف میمانند یا به شکل نیمهتمام باقی میمانند. این کمبود منابع، از یکسو به افزایش هزینه تولید و از سوی دیگر به محدود شدن ظرفیت عرضه منجر میشود؛ وضعیتی که خود تورم را تشدید میکند. این چرخه معیوب، در نهایت سرمایهگذار را دوباره به سمت داراییهای غیرمولد سوق میدهد.
وزارت اقتصاد در تشریح طرح رویش بارها تأکید کرده که هدف، شکستن این چرخه است: شکستن پیوند میان نااطمینانی اقتصادی و گرایش به داراییهای غیرمولد، و ایجاد جایگزینی قابلاعتماد برای مردم تا بتوانند بازدهی قابلقبولی به دست آورند، بدون آنکه بازار ارز یا سکه را دچار نوسانهای مخرب کنند.
برای فهم چرایی اهمیت طرح رویش، باید ابتدا به مسئلهای پرداخت که طی سالهای گذشته به یکی از ریشههای اصلی رکود و تورم در اقتصاد ایران بدل شده: انباشت گسترده سرمایه در داراییهای غیرمولد. طلا، سکه، دلار، یورو، رمزارز و داراییهایی از این جنس، به انتخاب غالب بخش بزرگی از خانوارهای ایرانی تبدیل شدهاند. انگیزه مردم هم مشخص است: نوسانهای مکرر، تورم مزمن، بیاعتمادی به ابزارهای رسمی سرمایهگذاری و تجربههای تلخ در بازار سرمایه باعث شد پساندازها به سمت پناهگاههایی بروند که در نگاه مردم «امنتر» بودند.
اما این انتخاب جمعی، پیامدی بسیار عمیقتر از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد ایجاد کرده است. داراییهایی که در گاوصندوقها، حسابهای ارزی غیررسمی، بازارهای رمزارز یا صندوقچههای خانگی ذخیره شدهاند، عملاً از چرخه تولید خارج شدهاند. این خروج گسترده سرمایه در ابعادی میلیونی، به معنی کاهش چشمگیر منابع در دسترس برای سرمایهگذاری است. نتیجه این روند، کمبود سرمایه در صنایع، توقف پروژهها، گسترش ناترازیهای مالی و تضعیف ظرفیت تولید ملی است.
تضعیف ظرفیت تولید به معنای آن است که هر شوک کوچک در تقاضا، هر افزایش هزینه و هر نوسان کوچک، توان اقتصاد برای جذب آن را ندارد و مستقیماً به جهش قیمتها تبدیل میشود. این یعنی تورم ساختاری. تورمی که نه از یک اتفاق کوتاهمدت بلکه از «کمبود مزمن سرمایهگذاری مولد» سرچشمه میگیرد.
به عبارت دیگر، سرمایههایی که مردم برای حفظ ارزش به سمت طلا و ارز بردهاند، در سطح کلان، دقیقاً همان چیزی است که باعث شده ارزش پولشان همچنان کاهش یابد. این تناقض تلخ، مسئولان اقتصادی را به سمت راهحلهای جدید سوق داده است.
چرا طرح رویش مهم است
وزارت اقتصاد در طراحی طرح رویش دو هدف همزمان را دنبال کرده است: 1) افزایش جذابیت ابزارهای رسمی و مولد برای مردم و 2) تبدیل بازار سرمایه به بازوی اصلی تأمین مالی کشور.
سالهاست سهم بازار سرمایه در تأمین مالی کمتر از ظرفیت واقعیاش است. بخش عمده بار تأمین مالی بر دوش بانکها باقی مانده؛ بانکهایی که خود گرفتار ناترازی ترازنامه، فشار بدهی، مطالبات غیرجاری و محدودیت در خلق اعتبار هستند. این وضعیت هم رشد را کند کرده و هم فشارهای تورمی را تشدید نموده است.
طرح رویش آمده است تا سرریز سرمایههای خرد و کلان مردم را از بازارهای غیرمولد به مسیر سرمایهگذاری مولد منتقل کند؛ اما نه از مسیر فشار یا اجبار، بلکه از مسیر ارائه ابزارهای جذاب، امن، نقدشونده و قابلاتکا.
همزمان دولت به این جمعبندی رسیده که برای مهار تورم، باید ناترازیهای بودجهای و ساختاری را کاهش دهد؛ و این کار بدون افزایش جریان سرمایهگذاری ممکن نیست. به همین دلیل رویش بخشی از یک پازل بزرگتر است که هدف آن، مرتبسازی گردش مالی کشور از مسیر بازار سرمایه است.
چگونه عمل میکند؟ نگاهی از زاویه ساختار مالی
طراحی طرح رویش سه پایه کلیدی دارد: 1) اوراق مرابحه ارزی؛ 2) صندوق تضمین؛ 3) سامانه وثایق
این سه ابزار به صورت زنجیرهای طراحی شدهاند تا هم رفتار سرمایهگذار را اصلاح کنند و هم مسیر تأمین مالی تولید را شفاف و قابل پیشبینی سازند.
اوراق مرابحه ارزی؛ ابزار اصلی برای جذب سرمایه مردم
بخش مهمی از مردم فقط به یک دلیل دارایی ارزی نگه میدارند: آنها به دنبال «حفظ ارزش پول» و «کسب بازدهی معقول» هستند. اما ذخیره فیزیکی ارز، خود به بیثباتی بازار کمک میکند. رویش با معرفی اوراق مرابحه ارزی تلاش میکند به مردم اجازه دهد دارایی ارزیشان را در یک بستر رسمی و امن قرار دهند، اما ماهیت ارزی داراییشان از بین نرود.
اگر این اوراق بتواند بازدهی ارزی واقعی، نقدشوندگی بالا و ریسک پایین داشته باشد، برای بخش بزرگی از مردم جذاب خواهد شد. این جذابیت میتواند جریان سرمایه را از مراکز ذخیره غیرمولد به سمت پروژههای مولد و ارزآور حرکت دهد.
صندوقهای تضمین؛ ستون اعتماد
بزرگترین چالش هر ابزار جدید مالی، اعتماد مردم است. بهویژه بعد از تجربههای تلخی که بخشی از سهامداران خرد در بازار سرمایه داشتند. صندوقهای تضمین در رویش دقیقاً برای حل همین مسئله طراحی شدهاند. دولت میگوید این صندوقها با پشتوانه مالی مشخص، اصل سرمایه و بخش قابلتوجهی از سود را تضمین میکنند.
اگر این تضمینها واقعی، شفاف و بدون تأخیر اجرا شوند، میتوانند نقش حیاتی در تغییر رفتار سرمایهای مردم داشته باشند. چون مردم بهدرستی میخواهند مطمئن باشند سرمایهشان در امنیت است.
سامانه وثایق؛ تسهیل تأمین مالی از سوی تولیدکنندگان
تولیدکنندگان در سالهای گذشته با مشکل جدی در ارائه وثیقه و دریافت تسهیلات مواجه بودهاند. سامانه وثایق میخواهد این فرآیند را دیجیتالی، شفاف و سریع کند. منابعی که از طریق اوراق تجهیز شدهاند، از مسیر این سامانه میتوانند بدون توقفهای اداری به دست بنگاهها برسند. این شفافیت در کنار سرعت، یکی از عناصر کلیدی موفقیت طرح است.
وقتی فردی هر سال با تورم بالا مواجه میشود و ارزش پساندازش کاهش مییابد، طبیعی است که به دنبال داراییهایی برود که ارزششان حفظ شود.
این رفتار فردی منطقی در سطح کلان به بحران منجر شده است. چون منابعی که باید در تولید استفاده میشد، از چرخه خارج شده. وقتی تولید ضعیف میشود، تورم تشدید میشود. این همان چیزی است که امروز ما با آن مواجهیم.
اوراق مرابحه ارزی میتواند این رفتار را تغییر دهد به طوری که اگر مردم ببینند میتوانند بدون ریسک نوسان ارز، بازدهی ارزی دریافت کنند، بخشی از آنها دارایی خود را از بازارهای غیرمولد بیرون میکشند. این مسئله یک تغییر بنیادین است، چون منابعی که سالها در داراییهای غیرمولد قفل شده بود، وارد مسیر تولید میشود.
بازدهی این اوراق باید واقعی باشد؛ نه کمتر از تورم، نه کمتر از بازدهی ارز در دورههای پایدار. اگر این شرط رعایت شود، مردم به سمت سرمایه گذاریهای مولد روی خواهند آورد.
صندوق تضمین باید قوی، شفاف و پاسخگو باشد
اگر صندوق تضمین پشتوانه قوی نداشته باشد، اعتماد مردم جلب نمیشود. این صندوق باید از همان ابتدا گزارشهای شفافی درباره منابع، تعهدات و نحوه پرداختها منتشر کند. مردم باید بدانند اگر مشکلی پیش آمد، چه نهادی مسئول است و چگونه جبران میکند.
اگر رویش باعث شود منابع به سمت تولید برود، عرضه کل افزایش پیدا میکند و فشار تورمی کاهش مییابد. همچنین اگر از طریق این طرح صادرات تقویت شود، بازار ارز هم آرامتر خواهد شد. هر دو این عوامل در نهایت به کاهش تورم کمک میکنند.
مردم زمانی رفتار خود را تغییر میدهند که مطمئن باشند این ابزارها پایدارند. اگر تصور کنند رویش یک سیاست موقتی یا مقطعی است، اعتماد نمیکنند. استمرار و ثبات، کلید موفقیت طرح است.
چشمانداز آینده؛ اگر رویش درست اجرا شود چه میشود؟
اگر رویش با صداقت، دقت، شفافیت و ثبات پیش برود، میتواند یکی از معدود طرحهایی باشد که ظرفیت تغییر واقعی رفتار سرمایهگذاری مردم را دارد. مردمی که سالها بهدلیل نااطمینانی و تورم، منابعشان را از مسیر تولید خارج کردهاند، اگر ببینند ابزارهای رسمی قابلاعتماد و سودآورند، بهتدریج بازخواهند گشت.
نتیجه این بازگشت، تقویت تولید، افزایش صادرات، کاهش فشار بر بازار ارز، کاهش ناترازیها و در نهایت مهار پایدار تورم خواهد بود.
رویش، اگر درست اجرا شود، نه صرفاً یک طرح مالی، بلکه تغییر مسیر اقتصاد ایران است.