یک‌شنبه 4 آذر 1403

عاشقانه‌های «صورتی» امروز نسبتی با شعر اصیل فارسی ندارند

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
عاشقانه‌های «صورتی» امروز نسبتی با شعر اصیل فارسی ندارند

رضا اسماعیلی در نشست «حجاب و عفاف در ادب پارسی» به نقد شعرهای عاشقانه امروز و تفاوت آن با نگاه شاعر بزرگ ادب فارسی پرداخت.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست «حجاب و عفاف در ادب پارسی» با حضور جمعی از ادیبان، خوشنویسان و هنرمندان پیشکسوت و جوان، شب گذشته، 18 فروردین‌ماه، در گروه بین المللی هندیران با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار برگزار شد.

رضا اسماعیلی، شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی در بخش‌هایی از سخنان خود از تعظیم و تکریم عشق به عنوان یک ارزش نام برد و با توجه به نیاز عشق برای انسان گفت: عشق نیاز هنوز و همیشه انسان و بهترین دلیل «بودن و سرودن» است. در سایه‌سار نجابت و معصومیت عشق می‌توان طعم شیرین «شادی و آزادی» را چشید، از پیله «خودپرستی» بیرون زد، پروانگی آموخت، و به قاف کمال کرامت‌مندی انسان صعود کرد. از این منظر «عاشقانه سرودن» و تکریم و تعظیم حضرت عشق یک ارزش است که باید آن را پاس داشت.

وی در ادامه در رابطه با غیبتِ «هویت انسانی» زن ادامه داد: بدون تعارف باید گفت که نسبت غزل عاشقانه امروز با غزل نجیب و اصیل پارسی - در بسیاری از موارد - نسبتی ظاهری و تصنعی است. شعرهایی که امروز در بعضی از صفحات ادبی مطبوعات، فضاهای مجازی، و کانال‌های اجتماعی با عنوان «غزل عاشقانه» منتشر می‌شوند، در بسیاری از موارد حکایت عریان عشق‌های خیابانی و جسم‌نگاری‌های شهوت‌زده‌ای هستند که کرامت‌مندی انسان را زیر سؤال می‌برند و چهره روشن «مسجود ملایک» را با قلم «نَفس» خط‌خطی می‌کنند. عاشقانه‌های بی‌ریشه‌ای که در صورت و سیرت هیچ نسبت معقول و مقبولی با عاشقانه‌های فاخر، ریشه‌دار و اصالت‌مند پارسی همچون «پنج گنج» نظامی و منظومه‌های مانا و ماندگاری چون «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» ندارند.

این منتقد ادبی تأکید کرد: با کمال تاسف باید گفت بخشی از عاشقانه‌های روز و روزگار ما سطحی، عریان و سرشار از توصیفات تحریک‌کننده و اروتیک است. امروز شعر عاشقانه ما تا به آنجا تنزل پیدا کرده است که عفیف‌ترین مضمون بسیاری از شعرها «کشف حجاب»، باز کردن «گره روسری» و «دکمه پیراهن» است؛ و این یعنی برجسته کردن و در مرکز توجه قرار دادن «هویت جنسی زن». به همین خاطر در آیینه عاشقانه‌ها نمی‌توان تصویر نجیب و انسانی زن اصیل شرقی را به تماشا نشست، تصویری تمام‌رخ، کامل و مستقل از جاذبه‌های جنسی و جسمانی. تصویر انسانیِ زنی که برای دیده شدن و به رسمیت شناخته شدن نیاز به ظاهرآرایی و جلوه فروشی افراطی نداشته باشد و همچون مردان بر اساس قابلیت‌ها و توانمندی‌های انسانی‌اش مورد قضاوت قرار گیرد.

وی در رابطه با بخش قابل توجهی از اشعار عاشقانه امروزی تأکید داشت: معشوقه در غزل عاشقانه ما یعنی آب و رنگ، خط و خال و چشم و ابرو. نشانه‌هایی که به طور کامل ما را به جسمیت و جنسیت ارجاع می‌دهد؛ ولی اینکه معشوقه علاوه بر جمال ظاهری باید از چه کمالات انسانی، اخلاقی و معنوی برخوردار باشد، هیچ خبری نیست! و این چیزی جز «صورت‌پرستی» نیست.

به گفته اسماعیلی؛ چنان که می‌بینید از تبعات فرهنگ‌سازی غلط در شعر، متزلزل شدن کانون مقدس خانواده و گسترش ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی است. یقیناً اگر ما در شعر عاشقانه به دنبال فرهنگ‌سازی بودیم، در کنار «صورت زیبا» به «سیرت زیبا» هم می‌پرداختیم تا جوانان یاد بگیرند عشقی که با یک نگاه و بیرون از دایره هر گونه شناختی شکل می‌گیرد، چیزی جز هوس نیست. چنان که قرن‌ها پیش مولانا به درستی گفته است:

عشق‌هایی کز پی رنگی بُود عشق نبود، عاقبت ننگی بُود

اسماعیلی در پایان با تشریح سیمای «فراجنسیتی» زن، در شعر انقلاب گفت: در کنار انبوه عاشقانه‌های صورتی، در ساحت شعر انقلاب عاشقانه‌های شیرین و دلنشینی نیز از شاعران «نظامی» مسلک این روزگار خوانده‌ایم که باید سرمشق عاشقانه سرایی قرار بگیرد. در این عاشقانه‌ها شاهد ترسیم سیمایی کامل‌تر و انسانی‌تر از «زن» هستیم که به سیرت و حقیقت وجودی او نزدیک‌تر است. سیمایی فراجنسیتی و متعالی. عاشقانه‌هایی که در آنها نقش زن تنها به دلبری و دلربایی جنسی خلاصه نمی‌شود و هویت انسانی او بیشتر از قابلیت‌های جسمی و جنسی اش مورد توجه قرار می‌گیرد. در گفتمان فاخر و ارجمند شعر انقلاب، شاعران به رمزگشایی از شخصیت معنوی زن و بازتعریف نقش‌های دیگر او به عنوان مادر، همسر و مربی جامعه پرداخته‌اند.

این شاعر اضافه کرد: شعر انقلاب، تا حدود زیادی از نگاه «مردسالارانه» فاصله گرفته و به زنان به عنوان موتور محرکه جامعه که در تحولات سیاسی و اجتماعی نقشی فعال و تأثیرگذار دارند، نگاه می‌کند. در نگاه شاعران اصیل انقلاب، زنان نقشی غیرقابل انکار در حیات اجتماعی و ساختار سیاسی جامعه دارند. نقشی تحول‌آفرین و جریان‌ساز که منجر به بلوغ و بالندگی و نوزایی جامعه می‌شود.

زندانی روز «آزادی»/ از مجاهدین خلق تا جهاد؛ روایتی متفاوت از مبارزه یک زن خانه‌دار

سید مسعود علوی تبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دیگر سخنران این نشست از حجاب و عفاف در ادب کهن پارسی چنین گفت: شاعران پارسی‌گوی متعهد از دیرباز تا کنون اهمیت مسئله اخلاقی «حجاب و عفاف» را دریافته و در آینه شعر خود به انحای مختلف به بازتاب این مسئله مهم پرداخته‌اند.

به گفته او؛ حکیم طوس در اثر سترگ شاهنامه و با صراحت از مقام والای زن در فرهنگ ایران باستان، مطالبی را از زبان شیرین بیان می دارد و عوامل زیبایی بانوی ایرانی و زیبنده بودن تخت بزرگی و شایستگی برای او را در سه مورد خلاصه می‌کند: نخست داشتن شرم و حیا و اینکه همسرش خانه را با او آراسته سازد، دوم فرزندآوری و داشتن فرزندانی شایسته، و سوم حجاب و عفاف و پوشیدگی:

به سه چیز باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه مهی

یکی آنک با شرم و با خواسته است که جفتش بدو خانه آراسته است

دگر آنک فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیفزاید او

سه دیگر که بالا و رویش بود بپوشیدگی نیز مویش بود

و در بیتی دیگر بیان می دارد:

مرا از هنر موی بد در جهان که آن را ندیدی کس اندر جهان

افتخار هماره زنان شاهنامه پوشیدگی و متانت است:

منیژه منم دخت افراسیاب برهنه ندیده تنم آفتاب...

علوی تبار افزود: مسئله این پوشیدگی و حجاب در شاهنامه به گونه‌ای است که در پاره‌ای از موارد به جای استفاده از واژه «زن»، حکیم توس از واژگان «پوشیده‌رخ» و «پوشیده‌روی» که بارزترین صفت ظاهری بانوان است، بهره می‌گیرد: «سه پوشیده رخ را سه دیهیم جوی / سزا را سزاوار بی گفت و گوی»؛ البته این پوشش و حجاب باعث انزوای بانوان ایرانی نیست و در عرصه ها و مناصب مختلف حضور ی پررنگ دارند. برخی همانند «پوران‌دخت»، «آزرم دخت» و «همای دختر بهمن» به مقام پادشاهی می‌رسند و برخی دیگر در میدان نبرد همانند «گردآفرید» جنگاورانی بی‌همتایند.

وی در ادامه در رابطه با ضرورت حجاب از دید عاشقانه و شاعرانه شیخ اجل بیان داشت: سعدی که رسالتش در ادب پارسی ابلاغ عشق با بلیغ‌ترین ترکیبات و عبارات ممکن است، با منطق عشقی برآمده از بصیرت، ضرورت حجاب برای معشوق را چنین عاشقانه می‌سراید:

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و برت

بارها گفته‌ام این روی به هر کس منمای تا تأمل نکند دیده هر بی بصرت

وی ادامه داد: حکیم نظامی گنجوی دیگر شاعر نامدار پارسی زبان، و بزرگترین داستان سرای پارسی، با قلم پاک خود منظومه‌ای همچون «خسرو و شیرین» را خلق می‌کند. قهرمان این منظومه یعنی شیرین پاکباز و دلباخته، عشق شورانگیز خود را فراتر از لذات آنی و زودگذر می‌داند و با وجود شوریدگی و شیدایی در تقابل با عشق سرکش خسرو، دغدغه عفاف دارد و همه چیز خود را به جز «آبرو» به پای خسرو می‌ریزد.

این شاعر و کارشناس تاریخ در رابطه با حجاب و عفاف در اشعار مولانا، دیگر شاعر بزرگ ایران، به بیان تمثیلی مولوی در اهمیت حجاب اشاره و اضافه کرد که در نظر مولوی، نبود این حائل و حجاب سرانجام و فرجامی جز نابودی و تباهی نخواهد داشت:

آب غالب شد به آتش ای لهیب ز آتش او جوشد که باشد در حجیب

چونکه دیگی حائل آمد آن دو را نیست کرد آن آب را کردش هوا...

زیبا فلاحی، شاعر و پژوهشگر، پیشینه حجاب و عفاف در ایران باستان را با ذکر مطلبی از اثر حماسی «بهمن‌نامه» متعلق به قرن چهارم و پنجم هجری دانست و تصریح کرد: قدیمی‌ترین داستان حماسی را که می‌توان در اثنای آن به ارزش حجاب در نظر ایرانیان پی برد، «بهمن‌نامه» است.

این شاعر ضمن بازخوانی بخش‌هایی از «بهمن‌نامه» از جمله ماجرای غلام خانگی کتایون، زن شاه، به ابیاتی در این زمینه اشاره کرد.

در این نشست شاعران و خوشنویسانی همچون علیرضا قزوه، رضا اسماعیلی، سید مسعود علوی تبار، امیر عاملی، مسعود ربانی، محمد علی یوسفی، نغمه مستشار نظامی، فاطمه نانی زاد، ایمان طرفه، عارفه دهقانی، صبا فیروزی، سارا عبداللهی‌فر، رباب کلامی فرد، زیبا فلاحی، فاطمه ناظری و مهسا ایمانی حضور داشتند.