عاشقی با روضههای حسینی با کتاب «حسینیه واژهها»
جلد اول کتاب «حسینیه واژهها» با عنوان در میان روضههایت زندگی کردن خوش است به قلم محسن عباسی ولدی روضههایی از شهدای کربلا را با بیانی ساده، روان و متفاوت بیان کرده است.
نویسنده در مقدمه نوشته: «حالا که روضهها را نوشتهام، میبینم چه خوب میشود در میان روضههای تو زندگی کرد. همه زندگی یادآور روضههای توست. با این روضهها میشود دائم الذکر بود: همیشه به یاد تو و کربلای تو. وقتی در متن روضههای تو زندگی میکنم حال و هوایم چقدر فرق میکند و حالا میخواهم با وقتی که روضهها را در حاشیه زندگی میشنوم. تا به حال روضهها را شنیدهام و حالا میخواهم با آنها زندگی کنم. زندگی با روضهها کار هر کسی نیست، نگاه لطف تو اگر نباشد زندگی با روضهها مقدور نیست.
مثل همیشه التماس میکنم، باران نگاه لطفت را از من دریغ نکن. باز هم بیچاره توام، اما بیچارهتر از همیشه، ببار بر من حسین جان!
در بخشی از کتاب «حسینیه واژهها» میخوانیم: «تو چرا بخشیدی و من چرا نمیبخشم حسین؟ حر پیش از اینکه نماد گذشت خدا از گناه بندهاش باشد، نمونه گذشت بندهای از جفای بنده دیگر است. گویی حر در کربلا ظهور کرد، تا گذشت در میان ما رواج یابد، اما روضه حر را چنان تفسیر کردیم که دلمان برای گذشت کردن تکان نخورد. ما با روضه حر دنبال تکان دادن دل خدا هستیم، نه دل خودمان. تو چرا بخشیدی و من چرا نمیبخشم حسین؟».