علیرضا قزوه: شاعری یک راهپیمایی طولانی است
شاعری یک راهپیمایی طولانی است و اگر میخواهید شاعر باشید باید تمام عمر بدوید، چراکه برنده کسی است بیشتر در این راه بدود، تلاش کند و این راه دغدغه او باشد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، مدیر مرکز شعر و موسیقی صداوسیما در نشست رسم شاعری یازدهمین دوره آموزشی شعر آفتابگردانها که به همت موسسه فرهنگی شهرستان ادب برگزار شد، با اشاره به تفاوت شاعر با عموم مردم اظهار کرد: شاعری گرفتن سیم برق عاطفه، احساس، عشق و خیال است به شکلی که برق سهفاز باشد و اگر دیگران آن را بگیرند خشک شوند اما شما که شاعر هستید را تکان ندهد.
وی در خصوص اینکه شعر برای او از چه زمانی آغاز شده است، بیان کرد: از نزار قبانی، شاعر مطرح عرب میپرسند که شعر برایت از چه زمانی آغاز شد و او میگوید از وقتی که ناف مرا بریدند و خون شعر به دستان قابله پاشیده شد. اگر اینگونه تعریف نکنم باید بگویم در سالهای تحصیل من در سوم راهنمایی که همزمان با اوایل انقلاب اسلامی بود، سرودن شعر را آغاز کردم. در آن زمان یک معلم جغرافیا داشتم که من را تشویق به نوشتن شعر میکرد، درحالیکه از لحاظ اندیشه و تفکر با او سنخیتی نداشتم. او اندیشههای تودههای را رواج میداد و می خواست مرا با سیاوش کسرایی آشنا کند اما چون اندیشهاش را قبول نداشتم، فرار میکردم. با این حال آن معلم برای شروع با تشویقهایش کمک کرد.
قزوه افزود: من از سن 13 سالگی شعر را شروع کردم اما به نظرم این سن برای شروع دیر بود، چراکه شاعرانی بودهاند که کمتر از این سن داشتند که شعر را آغاز کرده بودند؛ کسانی مانند فخرالدین عراقی، رهی معیری و بیدل در نوجوانی شاعر بودند. البته که برخی نیز در اواخر زندگی شعر را شروع کردند و موفق شدهاند و این امر نگرانکنندهای برای شاعران جوان نیست. پس اگر از 20 سالگی شروع به سرودن کردهاید، در صورتی که تلاش کنید به آنچه میخواهید میرسید.
این شاعر ادامه داد: وقتی 18 سال داشتم هر هفته به حوزه هنری میرفتم و هر دفعه حدود 20 رباعی مینوشتم. پیش از آن سپید و نیمایی مینوشتم که مرحوم سید حسن حسینی میگفت شما نباید در شروع شاعری سپید و نیمایی ننویسید بلکه باید در ابتدا بر روی رباعی و دوبیتی کار کنید چراکه برای شنا کردن، وقتی هنوز کامل شنا را بلد نیستید نباید به دریا بروید، بلکه باید در استخری با عمق کم شنا کنید. با توجه به این موضوع پیشنهادم به شاعران جوان این است که هرچقدر هم تجربه دارند، هرکس دوبیتی و رباعی را تجربه نکرده باید برگردد و آن را تجربه کند تا فضای عاطفی و خیالپردازی در شعر او تقویت شود.
وی با اشاره به اهمیت مطالعه تذکرهها گفت: در روزگاران گذشته عالم سیاه مشق و تذکره دنیای جدی برای هر شاعر بود و هرکسی سیاه مشقی داشت که شعرهای دیگران را مینوشت و گاهی آنها را تبدیل به تذکره میکرد. آنها از شعر دیگران انتخاب داشتهاند و حتی از شعر خودشان نیز انتخاب میکردند؛ مثلا بیدل به انتخاب بیدل و صائب به انتخاب صائب از جمله آثاری است که میتوان دید. این عالم را باید شاعران امروز داشته باشند و شعرهای شاعران مختلف را بخوانند و جمعآوری کنند. حتی اگر با استفاده از تلفن همراه این کار را انجام دهند.
قزوه با اشاره به اینکه نباید مطالعه، باعث رها کردن فضای مجازی و استفاده از ظرفیتهای آن به صورت کلی شود، خاطرنشان کرد: جبهه انقلاب اسلامی به این نیاز دارد که شاعران در فضای مجازی نیز حضور داشته باشند و از فرهنگ و ادبیات انقلاب اسلامی دفاع کنند و حالا که اسرائیلیها نیز در این فضا فعال هستند، این برای وجدان جوانان انقلاب بد است که پاسخی به دشمن ندهند.
مدیر مرکز شعر و موسیقی صداوسیما در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه چکیده رساله مرحوم قیصر امینپور این است که میگوید هیچ نوآوری نیست که گسسته از سنت باشد، اظهار کرد: به نظرم سنت و نوآوری را باید توامان و لحظهای به کار برد و این نکتهای کلیدی است. دقیقا همانند رانندگی که همزمان باید مقابل و پشت سر را در ببینید تا تصادف نکنید. نگاه به آئینه پشت سر یعنی نگاه به گذشته و سنت و نگاه به جلو یعنی تفکر، اندیشه و نوآوری خود شاعر. همزمان که در حال نوشتن شعر و خرج تفکر خود هستید باید آن را گره بزنید با شعر شاعران گذشته ما مانند سعدی و این باید در لحظه رخ دهد. به هیچ وجه نباید شما را به گونهای بار بیاورند که بگویید نیاز به شاعرانی چون سعدی، حافظ و شهریار ندارم.
وی با بیان اینکه دنبال عنصرهای تکراری نیز در شعر نباشید، گفت: عنصرهایی وجود دارد که میتوانید در زیستبوم و زندگی خود پیدا کنید که با شما تطابق دارد. شعری که امروز شما میخواهید ارائه کنید یک آبمیوه ساده نیست بلکه یک معجون کامل است که دارای مواد بسیاری است.
قزوه در خصوص اینکه شاعران جوان چه قلههایی را برای رسیدن پیش روی خود تصور کنند، عنوان کرد: گاهی اوقات قلههای بزرگی را برای رسیدن به آنها تصور میکنم اما بد نیست ابتدا قلههای کوچکتری را پیش روی خود ببینیم تا به آنها برسیم و سپس قلههای بزرگتری را فتح کنیم. همچنین باید توجه کنیم که شاعری یک راهپیمایی طولانی است. اگر میخواهید شاعر باشید باید تمام عمر بدوید و آن کسی برنده است که بیشتر در این راه بدود، تلاش کند و این راه دغدغه او باشد.