عکس ابی و همایون شجریان / ابی در کمین همایون موسیقی ایران؟
عکس مشترکی از همایون شجریان در کنار ابراهیم حامدی (ابی) منتشر شده که اگر این عکس بنای نزدیکیِ ابی به همایون موسیقی ایران باشد، زنگ خطری بزرگ برای موسیقی شریف و هنر اصیل ایران است.
خبرگزاری تسنیم - شب گذشته عکسی از پشت صحنه کنسرت همایون شجریان و انوشیروان روحانی در دوبی منتشر شد. عکسی که همایون شجریان را در کنار ابراهیم حامدی (ابی) نشان میداد. گویا ابی مهمان ویژه این کنسرت بوده است.
دیدن این عکس در نگاه اول شاید اتفاقی عادی تلقی شود؛ دو خواننده در کنار همدیگر عکسی به یادگار گرفتهاند. ماجرا اما شاید به این سادگیها هم نباشد...
جایگاه همایون شجریان در موسیقی ایران، جایگاه خاصی است. او با نوع رفتار و کردار خود در یک دهه گذشته سعی کرده خود را فراتر از بازیهای سیاسی که برای برخی چهرهها تدارک میبینند در دل مردم جای دهد؛ همایون در برخی بحرانها ثابت کرده که سعی میکند اسیر احساسات اشتباه نشود و جانب عقل و منطق را نگه دارد.
در زمان درگذشت محمدرضا شجریان؛ همان زمانی که بسیاری از فرصتطلبان، تلاش داشتند که مراسم را به آشوب بکشند و از آب گلآلود ماهی خود را صید کنند؛ همایون باز هم در سمت مردم ایستاد و منطق را سرلوحهی رفتار و کردارش قرار داد تا از هر آشوب و بلوایی پرهیز کند.
در تکنیک و توانمندیهای فنیِ موسیقی هم که هیچ جای سخن باقی نگذاشته و انگشت حیرت بر دهان هر شنوندهای آورده است. آثاری که همایون در یک دهه اخیر خوانده، شاید هیچ خواننده دیگری حتی جراتِ نزدیک شدن به آنها را هم ندارد.
چنین هنرمندی را باید مراقبت کرد و به شدت او را از هر حاشیهای بر حذر داشت. یکی از خطرهای احتمالی که همایون شجریان را تهدید میکند، نزدیک شدن جریانی است که کارنامهشان برای همه مشخص است. حال شاید بپرسید که کدام جریان؟ و اینکه اصلا از چه سخن میگوییم!
حال بگذارید بار دیگر به خبر ابتداییِ این مطلب برگردیم:
شب گذشته و در جریان برگزاری کنسرت همایون شجریان و انوشیروان روحانی در دوبی، ابراهیم حامدی (ابی) مهمان ویژه این کنسرت بوده است! عکس مشترکی از همایون در کنار ابی منتشر شده که به راستی آژیر خطری بزرگ برای همایون شجریان است. سابقه نزدیکیِ ابی به هنرمندان ایرانی آنقدر خطرناک است که نمیتوان به سادگی از کنار این عکس عبور کرد.
ابراهیم حامدی (ابی) به هر هنرمندی نزدیک شد، عاقبت به خیر نشد! نمونهاش همین ساسان حیدری یافته (ساسی) یا حتی آرش!
ساسی از زمانی که با ابی و نزدیکانش معاشرت کرد، دست به ساخت موزیک ویدیوهایی زد که به طور مستقیم کودکان و نوجوانان ایران را مورد هدف قرار داده بود؛ آن هم با آثاری که ابتذال و بی اخلاقی، بخش جدایی ناپذیر آنهاست.
ماجرای آرش اما متفاوت است. آرش از جملهی هنرمندانِ بینالمللی ایرانی بود. کسی که در کشورهای مختلف کنسرت برگزار میکرد و طرفداران بسیاری در سراسر جهان داشت. در نهایت اما دوستیِ آرش با ابی به حضور این خواننده در کنار ساسی انجامید. تصور کنید هنرمندی که جایگاه بینالمللی داشت، در سالنهای مهم در کشورهای مختلف کنسرت برگزار میکرد، به یک باره در موزیک ویدیویی ظاهر شد که جنبههای پورن و ابتذال در آن بیداد میکرد!
در این تصویر آرش را در کنار کیهان کلهر و بهروز وثوقی میبینید. آرش که روزگاری در کنار کیهان کلهر دیده میشد و با کسانی چون او دوستی داشت، با نزدیک شدن به ابی، کارش به همکاری با ساسی کشید...
بگذارید کمی شفافتر با شما سخن بگویم؛
ابی حالا دیگر فقط یکخواننده نیست. این تصوری سادهلوحانه است که بخواهیم ابی را فقط یک خواننده بدانیم. آری او آثاری مشهور در موسیقی پاپ ایران دارد؛ آثاری که برخی هنوز هم آنها را زمزمه میکنند اما این فقط بخش هنریِ ابی، آن هم مربوط به دهههای گذشته است.
ابی اما در سالهای اخیر به بخشی از شبکهی مسموم سازی موسیقی ایران با سیاستهای ضدایرانی تبدیل شده است؛ گواه این واقعیت هم نزدیکان او و سرنوشت هنرمندانی است که به ابی و نزدیکانِ ابی نزدیک شدهاند.
ابی در سالهای اخیر نشان داده که به شرافت هنرمندان بوسه مرگ میزند و آنها را به وادی سخیف و مبتذل و ضدایرانی میکشاند.
حالا به ما حق بدهید که نگرانِ انتشار یک عکس ساده باشیم. رفتن ابی به کنسرت همایون شجریان زنگ خطر است. به راستی جایگاه همایون شجریان آنقدر والاست که باید برای کوچکترین خطرها هم گوش به زنگ بود. آنها حتما به جایگاهِ والای همایون رشک میبرند:
آن مُردهها شاید ولیکن این یهوداها / هرگز نفسهای مسیحایی نمیفهمند «هادی مومنی»
البته که درایت و پختگیِ همایون شجریان تا حدود زیادی خیال همهی دوستداران موسیقی را راحت میکند؛ و جملگی بر این باوریم که همایون هرگز در دامِ سیستمهایِ ضد ایرانی نخواهد افتاد. اینکه همایون جایگاه والای خود را در فرهنگ و هنر این سرزمین به خوبی میداند و از آن مراقبت خواهد کرد.
ناگهان انگار بر لب آن چاه سایهای، پرهیب محو سایهای را دید او شغاد، آن نابرادر بود که درون چه نگه میکرد و میخندید و صدای شوم و نامردانهاش در چاهسار گوش میپیچید هان، شغاد! اما دونک نامرد بس کوچکتر از آن بود که دل مردانه رستم برای او بهخشم آید
«بخشهایی از خان هشتم - سروده مهدی اخوان ثالث»
آرزو میکنیم که هرگز نه ابی و نه هیچ شخص و جریانهای ضد ایرانی نتوانند گردی به دامن همایون موسیقی ایران بنشانند.
دشمنت را همچو میخ خیمه میخواهم مُدام / تن به خاک و سر به سنگ و ریسمان بر گردنش