فهمیدم چشم راستم تخلیه شده است / گفتم فلانی مرا ببر گفت اجازه ندارم!
منافذ بینیام بسته شده بودند. با اینحال کاملا هشیار بودم. انگشتم را گذاشتم روی پره بینی چپم تا هوا را از منفذ سمت راست بینی خارج کنم و بتوانم نفس بکشم. دیدم هوا از منفذ سمت چپ بینیام خارج نمیشود. در عوض هوا از توی چشم راستم با صدای خُرخُر خارج میشود.