قربانی جدید پرونده پژمان جمشیدی
روزنامه هممیهن با تیتر «ناگفتههای پرونده سوپراستار»، تصویری از زنی کاملاً چادری، با چهرهای در سایه و دستی در هم گره خورده بر روی سینه منتشر کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان - روزنامه هممیهن در صفحه اول شماره 6 آبان 1404، با تیتر «ناگفتههای پرونده سوپراستار»، تصویری از زنی کاملاً چادری، با چهرهای در سایه و دستی در هم گره خورده بر روی سینه منتشر کرده است. این تصویر، که قرار است نماد شاکی پرونده پژمان جمشیدی باشد، نه تنها با واقعیت پوشش شاکی همخوانی ندارد، بلکه نمونهای بارز از تحریف رسانهای از طریق نمادسازی است.
نمادسازی به جای واقعیت
تصویر منتشرشده در هممیهن از سه عنصر کلیدی تشکیل شده است: - چادر مشکی کامل (نماد سنتی عفت و تقوا) - چهره پنهان در سایه (برای حفظ ناشناس بودن) - دست گره خورده بر سینه (نشانه مظلومیت و درد درونی)
این ترکیب، نه یک عکس واقعی، بلکه یک تصویرسازی نمادین است که از آرشیوهای تکراری رسانههای ایرانی برگرفته شده. این تصویر، هیچ ارتباطی با پوشش واقعی شاکی ندارد. شاکی پرونده - زنی جوان که در فضای مجازی فعال است و پیشتر تصاویری بدون چادر از خود منتشر کرده - در این تصویر به یک «زن چادری ایدهآل» تبدیل شده است.
این رویکرد، نوعی فریمینگ ایدئولوژیک است: رسانه به جای نشان دادن واقعیت، یک داستان اخلاقی میسازد که در آن فقط «زنان چادری» قربانی معتبرند.
سوال اصلی اینجاست چرا رسانههای مسئول، به جای نمایش واقعیت به سمت تحریف یا نمادسازی، رفته؟
تحریف، خیانت به حقیقت است
انتخاب تصویر فرد چادری توسط هممیهن، حتی اگر با نیت خیر (جلب همدلی) باشد، تحریف واقعیت است. شاکی این پرونده، زنی است که در زندگی واقعی چادر نمیپوشد -، اما رسانه او را به یک «قربانی ایدهآل اسلامی» تبدیل کرده است.
هر چند استفاده از پوشش واقعی نیز ممنوع است، نه به خاطر سانسور، بلکه به خاطر حفظ امنیت، حریم خصوصی و جلوگیری از قضاوت جنسیتی. اما رسانهای که نمیتواند واقعیت را بدون تحریف یا افشای هویت نشان دهد، باید سکوت تصویری را انتخاب کند و به قدرت کلمات و اسناد اعتماد کند.
تا زمانی که رسانهها به جای گزارش واقعیت، داستانسازی اخلاقی میکنند، اعتماد عمومی به روزنامهنگاری آسیب میبیند - و قربانیان واقعی، بار دیگر قربانی تصویرسازی رسانهای میشوند.
این الگوی رسانهای - تحریف پوشش شاکی و تبدیل او به «زن چادری ایدهآل» - نه تنها قربانی را قربانی دوباره میکند، بلکه ضربهای کاری به جامعه متدین و مذهبی وارد میآورد.
چادر، که برای میلیونها زن و مرد مذهبی نماد اختیار، ایمان و پاکدامنی است، در این تصاویر به ابزاری برای پروپاگاندا تبدیل میشود. وقتی رسانهای اصلاحطلب مانند هممیهن، زنی بیحجاب یا کمحجاب را با چادر نشان میدهد، پیام ضمنی این است:
«تنها چادریها قربانی واقعیاند؛ بقیه یا دروغ میگویند یا مقصرند.»
این تحریف، اعتماد جامعه مذهبی به رسانهها را نابود میکند، زیرا: - چادر را از نماد ایمانی به ابزار سیاسی تنزل میدهد؛ زنان متدین را به گروگان یک تصویر دروغین تبدیل میکند.
وقتی چادر به جای واقعیت، نقاب رسانهای شود، جامعه متدین نه تنها از رسانه بیزار میشود، بلکه از نماد خودش هم فاصله میگیرد. این، بزرگترین خیانت به ارزشهای مذهبی است: تبدیل ایمان به دروغ تصویری.