قصه میزبانی پیرزن نیشابوری از امام رضا (ع)
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، مدیر موسسه منبر آسمانی و کارشناس مذهبی درمورد محل اقامت امام رضا علیهالسلام در نیشابور بیان کرد: هنگامی که امام رضا علیهالسلام وارد نیشابور شدند، افراد معتبر و سرشناس شهر از جمله علماء و اُمراء و موجهین انتظار داشتند که آن حضرت علیهالسلام برای استراحت در منزل آنها اجلال نزول فرمایند. اما امام رضا علیهالسلام برای اینکه دل کسی آزرده خاطر نشود، فرمودند: جلوی شتر مرا آزاد بگذارید. زیرا او بلد است من را کجا ببرد. شتر حضرت علیهالسلام در یک محله قدیمی نیشابور آمد و در یک کوچه و جلوی در یک خانهای پیچید که درب آن کوچک و دیوارش هم، گِلی بود و در آنجا زانو زد.
امام رضا علیهالسلام در حال پیاده شدن بودند که پیرزنی درب را باز کرد و با گریه شوق سلام کرد، انگار میدانست که حضرت علیهالسلام به خانه او تشریففرما میشوند. رو به امام رضا علیهالسلام گفت: بفرمایید همه چیز برایتان آماده است و بعد امام رضا علیهالسلام فرمودند: تا در نیشابور هستم خانه من همینجاست.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: در چند روزی که امام رضا علیهالسلام در آنجا بودند این زن گرد شمع امام مهربانیها علیهالسلام میچرخید و به همه میگفت: امام رضا علیهالسلام مرا پسندیده است؛ لذا الان، مزار این زن در نیشابور به بانو پسندیده معروف است و محل زیارت عاشقان امام رضا علیهالسلام است.
زمان عزیمت امام رضا علیهالسلام از نیشابور
این کارشناس مذهبی مطرح کرد: وقتی امام رضا علیهالسلام میخواستند از خانه محقر این پیرزن بروند غوغایی شد. تمام وجود این پیرزن را غم فرا گرفت؛ به طوریکه با رفتن حضرت علیهالسلام، انگار روح از بدنش در حال رفتن بود؛ لذا با خود حساب کرد که شاید دیگر امام رضا علیهالسلام را نبیند. به همین خاطر، رو به امام رئوف علیه السلام کرد و گفت: آقا باز هم، شما را میبینمتان؟ حضرت علیهالسلام فرمودند: در دنیا دیگر مرا نمیبینی. اما بدان ما تا دم مرگ شما را رها نمیکنیم و در روز حساب به دیدارتان میآییم.