قصه همیشه تکرار
باید از هواداران استقلال پرسید طرح اسم امیر قلعهنویی یا هر مربی دیگری در این شرایط چه سودی برای تیم دارد؟ اگر آنها دنبال بازگشت استراماچونی هستند که خب روشن است این اتفاق رخ نخواهد داد. اگر قرار بود استرا برگردد، اصلا نمیرفت یا همان زمان تحت تاثیر آن همه تلاشی که صورت گرفت برمیگشت. غیر از این، آلترناتیو تراشیدن برای فرهاد مجیدی یک جریان زیانبار است که فقط تمرکز سرمربی استقلال را...
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «بعد از بازگشایی لیگ برتر، استقلال نتایج خوبی به دست نیاورده و همین مساله دستیابی این تیم بهعنوان قهرمانی را تقریبا غیر ممکن کرده است. به این ترتیب تعداد سالهای دور ماندن آبیها از قهرمانی لیگ برتر به عدد 7 میرسد؛ آن چه طبیعتا برای هواداران این تیم قابل تحمل نیست. چیزی که این داستان را آزاردهندهتر میکند، تقارن دوران حسرت استقلال با کامیابیهای پیاپی رقیب سنتی است. در این شرایط طبیعی است که انتقاد و اعتراض حرف اول را بزند.
حتی فرهاد مجیدی که چهره محبوب هواداران تلقی میشود، از این انتقادات در امان نمانده و پستهای اینستاگرامی اخیر او به محلی برای اعتراضات هواداران تبدیل شده است. کار حتی به جایی رسیده که برخی کمپینهای جسته و گریخته نیز برای بازگشت امیر قلعهنویی تشکیل شده است. سرمربی فعلی سپاهان اخیرا به این کمپینها واکنش نشان داده و گفته: «از هواداران ممنونم اما فرهاد مجیدی سرمایه است و باید حفظ شود. من هر جا باشم تمام تمرکزم روی همان تیم است و فعلا فقط به سپاهان فکر میکنم.»
مقصود این مطلب ابدا این نیست که فرهاد مجیدی بینقص کار کرده یا باید با چشمان بسته به او فرصتی طولانی داد. قبلا در نقد فرهاد زیاد نوشتهایم و هنوز هم عقیده داریم بهتر بود او تجربه سرمربیگریاش را از موقعیتهایی کوچکتر و آسانتر آغاز میکرد. با این حال باید از هواداران استقلال پرسید طرح اسم امیر قلعهنویی یا هر مربی دیگری در این شرایط چه سودی برای تیم دارد؟ اگر آنها دنبال بازگشت استراماچونی هستند که خب روشن است این اتفاق رخ نخواهد داد. اگر قرار بود استرا برگردد، اصلا نمیرفت یا همان زمان تحت تاثیر آن همه تلاشی که صورت گرفت برمیگشت. غیر از این، آلترناتیو تراشیدن برای فرهاد مجیدی یک جریان زیانبار است که فقط تمرکز سرمربی استقلال را به هم میزند. آبیها هنوز میتوانند در لیگ برتر سهمیه بگیرند، در جام حذفی هم به مرحله یکچهارم نهایی رسیدهاند و در لیگ قهرمانان آسیا نیز با توجه به گروه نسبتا آسانی که دارند، قطعا از صعود ناامید نیستند. خب در این شرایط ایجاد کمپین برای بازگشت قلعهنویی (که خودش تیم دارد) چه فایدهای خواهد داشت؟ آیا بهتر نیست ابراز چنین اشتیاقی حداقل به پایان فصل موکول شود؟
زدن «حاضر» با استفاده از نام «غایب» به یک اتفاق تکراری در استقلال تبدیل شده است. لیگ یازدهم در روزهایی که پرویز مظلومی شانس خوبی برای قهرمانی با استقلال داشت، هواداران بنر روزشمار برای بازگشت امیر قلعهنویی به ورزشگاه بردند. امیر پایان فصل به استقلال برگشت و اتفاقا لیگ دوازدهم تیمش را قهرمان کرد اما در دو فصل بعدی مطلقا ناکام بود و پس از آن هم الان هفت سال است رنگ قهرمانی را ندیده. از قضا در آخرین روزهای حضور امیر روی نیمکت استقلال در لیگ چهاردهم، برخی هواداران این تیم بنر روزشمار برای بازگشت علیرضا منصوریان به ورزشگاه بردند. منصوریان هم با یک فصل تاخیر از ابتدای لیگ شانزدهم آمد؛ اتفاقا روی دوش هواداران هم آمد اما سرانجام آن کمپین، چیزی جز شعار «حیاکن، رهاکن!» نبود. اصول منطقی و حرفهای میگوید فعلا از کسی که هست باید حمایت شود تا با آرامش کارش را بکند. پس از آن هم شاید فکر کردن به تجارب نو، سودمندتر باشد. امیر قلعهنویی که اخیرا با توقف سپاهان برابر سایپا به شدت از قهرمانی لیگ نوزدهم دور شد، چهار دوره سرمربی استقلال بوده و طبعا هر کاری میتوانسته برای این تیم کرده است. اینطور نیست؟»
انتهای پیام