چهارشنبه 7 آذر 1403

لایحه حجاب در پس پرده، از کجا فرمان می‌گیرد؟

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
لایحه حجاب در پس پرده، از کجا فرمان می‌گیرد؟

فارغ از همه ضعف‌ها و قوت‌های حقوقی - فرهنگی، با یک پرسش روبرو هستیم و آن که لایحه حجاب در واقع بینانه ترین برداشت از کجا آمده و چه اراده‌ای در پی آن وجود داشته است؟

فارغ از همه ضعف‌ها و قوت‌های حقوقی - فرهنگی، با یک پرسش روبرو هستیم و آن که لایحه حجاب در واقع بینانه ترین برداشت از کجا آمده و چه اراده‌ای در پی آن وجود داشته است؟

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی افراز یک کارشناس فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی که در اختیار مهر قرار داده است نوشت: لایحه حجاب امروز با عبور از دهلیز دغدغه مندان، نخبگان و سیاست گذاران و بعد از یک گردش کار چندماهه میان سه قوه و در قالب یک متن 70 ماده‌ای در آستانه ورود به صحن علنی مجلس است. فارغ از همه ضعف‌ها و قوت‌های حقوقی - فرهنگی، ما با یک پرسش روبرو هستیم که این لایحه در واقع بینانه ترین برداشت از کجا آمده و چه اراده‌ای در پی آن قرار داشته؟ این لایحه در مرکزی ترین هسته خود از کجا فرمان می‌گیرد و چه دستی در پس پرده به دنبال تصویب آن است؟ برای پاسخ به این پرسش به نظر می‌رسد در یک رهیافت، می باید مسأله را از منظر واکنش اجتماعی زنان ایران در یک سال اخیر مورد وارسی قرار داد.

جامعه زنان ایران یک دهه است آماج بغرنج‌ترین و بی رحمانه ترین "تروریسم هویتی" قرار گرفته، این "وحشت گرایی فرهنگی" در اثر بکارگیری ابزارهای نوین رسانه‌ای، طراحی سناریوهای انبوه شناختی و با صرف پرحجم ترین هزینه‌های دلاری و در قالب تولید سریال‌های نمایشی، بازار سازی های مد و لباس، بازسازی‌های اجتماعی چون چهارشنبه‌های سفید، آزادی‌های یواشکی و... بدون وقفه تداوم داشت و در نقطه اوجش در پاییز 1401 در آخرین صورت خود تحت جنبش زن - زندگی - آزادی درآمد و خود را به سویه های عاطفی و احساسی در ابعاد قومیتی تا بین المللی هم گره زد. این تطور عجیب اسبابی را فراهم آورد تا حاکمیت در موقعیتی قرار گیرد که وضیعت اجتماعی را به لحاظ مناسبات پوشش و بنابر مصالحی در وضعیت "رهاشدگی قانونی - قضائی - انتظامی" قرار دهد.

در این شرایط بی سابقه، بر اساس همه مشاهدات روزمره و میدانی و مطابق با نتایج همه پیمایش‌های اجتماعی و گزارشات نهادهای رسمی، حدود 90 درصد جامعه زنان ایرانی حتی در کلان شهرها، در مقابل دعوت به برهنگی و کشف حجاب از خود "خویشتن داری اجتماعی" نشان دادند. این "شکیبایی هنجاری" در شرایطی بود که همه زمینه‌های روانی، عاطفی، غریزی، سیاسی، معیشتی، امنیتی و قضائی یک بستر کاملاً جذاب، فراهم و بی هزینه را پیش پای زن ایرانی قرار داده بود. در این میانه شکوهمندانه ترین و پرمعناترین برش از این خودنگهداری در زنانی جلوه گر شد که به لحاظ سبک زندگی، طبقه اجتماعی و الگوهای پوششی زمینه‌های مساعدتر و در نتیجه فاصله بسیار ناچیزتری برای کشف حجاب یا شقوق برهنگی داشتند ولی با تحفظاتی حداقلی در برابر این دعوت مقاومت نمودند.

این خود نگهداری برآمده از یک هویت فرهنگی عریق، قویم و فخیمی است که از قرن‌ها پیش در عمیق‌ترین لایه‌های ساخت هویتی زن ایرانی بوده و تا قرن‌ها بعد نیز خواهد بود. ما در یک سده گذشته و سال‌های پیش از انقلاب، همواره با مقاطعی روبرو بوده ایم که این بردباری فرهنگی بروز و ظهور متنوعی داشته و در موقف گوهرشاد به یک استعاره ملی مبدل شده است، اما واقعیت این است که در یک سال گذشته همه خیابان‌ها، معابر، پاساژها، سواحل و پارک‌های ایران به واسطه خویشتن داری میلیون‌های زن ایرانی به صحن‌هایی از گوهرشاد تبدیل شده و زن ایرانی این بار در برابر گلوله‌های نامحسوس و مهلک روانی - رسانه‌ای از خود مقاومتی حماسی نشان داده و با هر بضاعت و امکانی از هویت خود پاسداری نموده است.

براین اساس باید دید و باید فهمید و باید گفت که به کار افتادن اراده حاکمیت در مسیر تدوین و تصویب یک لایحه قانونی در اثر فشار اجتماعی ناشی از یک خودنگهداری حداکثری از سوی زنان ایرانی بوده است که در یک شرایط نابرابر و به صورت ناخوادآگاه به همه و از جمله حاکمیت فهماند که می باید در راستای همراهی و حمایت از این هویت مقدس وارد میدان شود و از ابرازهای قانونی خود بهره گیری نمایند. لذا پشتوانه این لایحه و سایر اقدامات که از سوی ارکان مختلف حاکمیتی در حال پیگیری است مستظهر به اراده فرهنگی زنان جامعه ایرانی است.